روایتی از جمعیت مشهد در گذر ایام و اولین سرشماری محلات این شهر

جمعیت ۳۰۰ سال قبل مشهد چقدر بود؟

نویسنده : غلامرضا آذری خاکستر

سرشماری نفوس درایران سابقه‌ای چند صد ساله دارد، البته درگذشته، این سرشماری‌ها غالباً برای دریافت مالیات سرانه، تعیین شماره مردان قادر به جنگ، تعداد نیروی انسانی اعزامی به مناطق جنگی و تعداد تلفات، انجام می‌شده است. هرودوت، مورخ یونانی (484ـ 425 قبل از میلاد) در تاریخ خود به یک نمونه از این سرشماری‌ها که در دوره تاریخی هخامنشی انجام شده، اشاره کرده است. اما در دوره انوشیروان نیز روش خاصی برای تعیین مالیات‌دهندگان و تفکیک پیران و نوجوانان از یکدیگر ابداع شد و مأموران سرشماری برای نخستین بار به‌ جای «فرد» از مفهوم «خانوار» استفاده کردند. مورخین ایرانی و عرب به دفعات از شهرهای بزرگ و پرجمعیت نام برده‌اند، از آن جمله شهر نیشابور را قبل از حمله مغول و شهر اصفهان را در عهد صفوی با جمعیتی بیش از یک میلیون نفر ذکر کرده‌اند.
در اسناد تاریخی ایران نشانه‌های بیشتری درخصوص شمارش نفوس یافت می‌شود که هرکدام در مقطع زمانی خاصی اهداف طراحان را برآورده کرده است، اما چون در آن زمان‌ها تعریف مشخصی از جمعیت و ساختار آن به قصد شناخت تعداد، توزیع و اجزای تشکیل دهنده جمعیت وجود نداشته است، نمی‌تواند به عنوان منابع مهم و قابل استناد جمعیتی معرفی شوند.
اما نکته جالب دیگر آن که، تاریخ تشکیل اولین اداره احصائیه به سال ۱۳۰۳ شمسی بازمی‌گردد. در این سال مسئولیت جمع‌آوری و مرکزیت بخشیدن به آمارهای مورد نیاز بر عهده وزارت کشور گذاشته شد و با تصویب هیئت وزیران اداره‌ای با عنوان «اداره احصائیه و سجل احوال» برای این منظور شروع به کار کرد. احصائیه در لغت به معنای آمار است قبل از به وجود آمدن این اداره، برای سرشماری شهر تهران کارهایی صورت گرفته بود. این اقدامات با روی کار آمدن ناصرالدین شاه آغاز شد. اولین آمارگیری تهران به سرشماری نفوس و مسکن به حدود ۱۶۰ سال پیش یعنی ۱۲۶۹ ه.ق (۱۲۳۱ شمسی) و صدارت میرزا آقاخان نوری بازمی‌گردد. در این سرشماری جمعیت، تعداد منازل و ساختمان‌های شهر تهران شمارش شد. حدود هفت سال پس از این تاریخ و در سال ۱۲۳۸ شمسی نیز دستورالعملی جامع درباره سرشماری نفوس و منابع مالی و اقتصادی از سوی وزرای وقت به حکام ولایات صادر شد تا شمار جمعیت، خانوار، مسکن و میزان دارایی‌های مردم در همه دهات و شهرهای کشور مشخص شود، اما این دستور به علت مشکلات فنی فرصت انجام نیافت.
آمار مشهد و مشهدی‌ها به روایت سیاحان
در قدیم معمولا سیاحان به طور تخمینی جمعیت شهرها را ثبت می‌کردند. براین اساس جمعیت شهر مشهد نیز معمولا توسط جهانگردان اعلام شده است. طبق نظر «ملکم» در زمان نادر (حدود 300سال قبل)  در مشهد 60هزار خانه وجود داشته است. حال آن که در زمان نوه وی شاهرخ که به سال 1796م. وفات یافت این رقم به 3000 خانه کاهش می‌یابد. «کلنل ییت»(کفیل کنسول بریتانیا در مشهد) پیرامون جمعیت مشهد در دوره قاجار معتقد است: در حال حاضر جمعیت این شهر اعم از زن و مرد و کودک به 6000نفر می‌رسد و تعداد خانه‌های آن  2000 تا تخمین زده می‌شوند. البته این فقط یک برآورد تقریبی و آن هم از روی حدس و گمان است و من احساس می‌کنم جمعیت و تعداد واقعی خانه‌ها در این شهر از این حد هم کمتر باشد. واقعیت این است که تاکنون در مشهد هیچ‌گونه سرشماری به عمل نیامده است.[1]
«مکدونال کینیر» یکی از صاحب منصبانی که به همراه سرجان ملکم(افسر اسکاتلندی کمپانی هند)، به نمایندگی از طرف کمپانی هند شرقی، در زمان سلطنت فتحعلی شاه قاجار به ایران آمد، جمعیت مشهد را پنجاه‌هزار نفر برآورد کرده است. فریزی دیگر سیاح اروپایی جمعیت مشهد را  چهل هزار نفرتخمین زده و مسیو کنولی که در سال 1823م از مشهد دیدن کرده، جمعیت آن را 45 هزار نفر نوشته است. بارنز از دیگر سیاحانی است که در سفرنامۀ خود از جمعیت چهل‌هزار نفری مشهد یاد کرده است. ضمن آن‌که «مسیو فریه» فرانسوی در سال 1845م  و خانیکوف و شیندلر به‌طور مشترک جمعیت مشهد را شصت‌هزار نفر،  لردکرزن 45هزار نفر و هانری رنه المانی در سال 1899م. جمعیت آن را هشتادهزار نفر برآورد کرده‌اند.[2] از این میان، جهانگردی دیگر از مشهد به عنوان شهری بزرگ یاد کرده که جمعیت شهر از شصت هزار نفر کمتر نیست، بلکه بیشتر دارد.[3]
اولین سرشماری
در عصر ناصرالدین‌شاه، توجه به سرشماری نفوس و مسکن به‌صورت جدی در ایران مطرح ‌شد. مجموعۀ ناصری، ده جلد از رساله‌های مختلف خطی است که بیشتر آن‌ها مربوط به جغرافیای ولایات مختلف ایران، سرشماری نفوس، طوایف، نوع معیشت، شرح حال علما و فضلا، توصیف بناها و آثار هنری و غیره است. این مجموعه پس از سال 1290تا1300ق فراهم شده است. [4]
در مشهد نیز نخستین و دقیق‌ترین سرشماری عمومی درسال 1295ق. به‌دستور ناصرالدین شاه قاجار صورت گرفت. دراین زمان رکن الدوله حکمران خراسان و سیستان بود و کارسرشماری تحت نظر زین العابدین میرزا بن شاهزاده محمد ولی میرزا صورت گرفته است. این‌که این سرشماری چند ماه طول کشیده و توسط چند مأمور انجام شده است، اطلاعات دقیقی در دست نیست. ولی احتمال دارد تهیه این آمار حدود سه ماه طول کشیده باشد.و محدوده آماری شش محله نوغان، سرشور، عیدگاه، سراب، پایین خیابان و بالاخیابان است.
زین العابدین میرزا یکی از شاگردان دارالفنون بود که در زمان سلطنت ناصرالدین شاه قاجار و حکمرانی رکن الدوله در خراسان به مشهد آمده و کار آمار گیری را به سرانجام می‌رساند. براساس پژوهش «مهدی سیدی» پژوهشگر تاریخ مشهد، نسخه‌ای از این آمار که در حد خود دقیق و سودمند است و ظاهرا نسخه اصل و منحصر به فرد نیز باید باشد، در کتابخانه مجلس شورای اسلامی ایران به شماره1232موجود است. این نسخه تاریخ ندارد ولی چون تصریح دارد که در سال «بارس ئیل» یعنی «سال پلنگ» تهیه شده است و همچنین با توجه به قرائن موجود، می‌توان حدس زد که باید در سال 1296ه ق. تألیف شده باشد.
زین العابدین میرزا آمار هریک از شش محله اصلی مشهد را جداگانه و به صورت جدول آورده و حتی جزئیاتی از قبیل اسم، شغل، رئیس خانواده، تعداد اولاد ذکور و اناث را به تفکیک ذکر کرده است.[5]  طبق این سرشماری جمعیت مشهد 57287 نفر ثبت شده و شهر مشهد حدود 7667 باب خانه ذکر شده است.
آمارهای کدخدایان محلات پنج گانه مشهد
مهم‌ترین مسائلی که در این سرشماری مورد توجه قرار گرفته‌اند عبارتند از:
    تقسیم‌بندی مردم جامعه به فقیر و غنی.
    ذکر مشاغل عمده مردم شهر مشهد و مشخص کردن کارمندان دولتی از رعیت.
    توجه به دیگر اقشار شهر مشهد چون یهودیان.
    ذکر تعداد افراد اعم از زن و مرد، پیر و جوان، افراد معلول.
نکته قابل توجه در سرشماری سال 1295ه ق. مشهد، اشاره زین العابدین میرزا به تعداد مساجد، تکایا، مدارس، کاروانسراها، آب انبارها، کارخانجات و باغ‌های شهر است.
کدخدایان محلات پنج گانه شهر مشهد، در ماه رجب سال1283ق برابر با 1866م آماری از مجموع خانه‌های مسکونی و شغلی هر محله تهیه کردند که آمار توسط کدخدای آن محله تهیه و جمع کل به‌صورت زیر اعلام شده است:
محلۀ سرشور، جمعی عالی‌شأن کدخدا مددبیک 7286 دربند/ محلۀ سراب، جمعی عالی‌شأن کدخدا غلامرضا 839 دربند/ محلۀ چهار باغ، 291 دربند/ محلۀ نوغان، جمعی عالی‌شأن حاجی یعقوب 1384 دربند/ محلۀ خیابان سفلی، جمعی عالی‌شأن کربلایی رحیم کدخدا 1288 دربند.
در آن دوران و به روایت این اسناد، در مجموع 11088خانه مسکونی در تمامی محلات مشهد وجود داشته است. همچنین طی این سرشماری 167باب مسجد در محلات مشهد وجود داشته است. و کل مدارس را 19 باب ذکر کرده‌اند و از وجود 47 باب حمام  و 56 آب‌انبار برای کل مشهد یاد شده است.[6]
ازدیاد جمعیت
تاثیر بهبود مسائل بهداشتی را می‌توان در ساختار جمعیّتی شهر مشهد نیز ملاحظه کرد. درواقع هرچه کیفیت مسائل پزشکی و بهداشتی در این شهر مطلوب می‌شود ازدیاد جمعیّت نیز مشاهده می‌شود. چنان‌که بررسی نفوس و جمعیّت مشهد طی دوره قاجار، تا سال 1328ش./1368ق. نیز موید این مطلب است.
 در اوایل دوره قاجار جمعیّت مشهد 32000 نفر تخمین زده‌شده است و به نقل از جرج لرد کرزن، در سال 1892م./1271ش. به45000 نفربالغ می‌رسد. قهرمان میرزا عین السلطنه هم در سال 1324ق./1906م. جمعیّتی در حدود 80 تا صد هزار نفر را برای مشهد تخمین زده  است.[7] در سال 1307ش./1346ق. اوایل دوره پهلوی این رقم به 130000 نفر می‌رسد. طبق آمارهای رسمی، مشهد در سال 1319ش./1359ق. دارای 176471 نفر جمعیّت و در سال 1328ش. 206900 نفر شهروند بوده است که در سال 1348ش. /1389ق. به رقم 409281 نفر می‌رسد.[8] از سال 1345 تاکنون نیز هر ده سال سرشماری عمومی نفوس و مسکن در مشهد و سایر نقاط انجام گرفته است.
منابع
[1]. سفرنامه خراسان و سیستان، شرح سفر کلنل ییت به ایران و افغانستان در روزگار ناصرالدین شاه، چارلز ادوارد ییت، ص304
[2]. مشهد از نگاه سیاحان« از 1600تا1914م.» با تکیه بر منابع ترجمه شده به فارسی. بهروز طاهرنیا مشهد: آستان قدس رضوی. 1376، ص187
[3]. سه سفرنامه هرات، مرو، مشهد. قدرت ا... روشنی زعفرانلو.  تهران: توس.  2536، ص201
[4]. جغرافیا و نفوس خراسان در عصرناصری. رضا نقدی. مشهد: بنیاد پژوهش‌های اسلامی. 1390، ص76
[5]. جغرافیای محله‌های مشهد. تقی بینش. مجله دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی. شماره 2، سال13، تابستان1356، 302
[6]. نفوس ارض اقدس یا مردم مشهد قدیم. زین العابدین میرزای قاجار. تصحیح و توضیح از مهدی سیدی. مشهد: مهبان. 1382، ص15
[7]. روزنامه خاطرات عین السلطنه. قهرمان میرزا سالور. به کوشش مسعود سالور و ایرج افشار. ج2. تهران: اساطیر. 1376، ص 1677.
[8]. تاریخ مشهد الرضا. احمد ماهوان. مشهد: سخن گستر. 1388، ص 475.