یادداشت

ضرورت ایجاد دانشگاه کارآفرین با هدف حل معضل بیکاری دانش آموختگان

نویسنده : مهناز ملانظری رئیس دانشگاه الزهرا (س)

دانشگاه ها یکی از مهم ترین مراکز تربیت نیروی انسانی ماهر و متخصص کشور هستند و تربیت چنین نیروهایی برای رشد و توسعه صنعتی کشور ضروری است. انتظارات جدید از دانشگاه ها ایجاب می کند این مراکز علمی بیش از پیش در مسیر توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور گام بردارند. تحقق این خواسته از طریق تحول دانشگاه سنتی به دانشگاه کارآفرین امکان پذیر است. بنابراین دانشگاه ها تنها در شرایطی که علاوه بر آموزش مطالب تئوری بر کاربردی کردن آموخته های دانشجویان تاکید کنند، می توانند نقش عمده ای در فرایند توسعه کشور ایفا کنند. به همین دلیل، تمامی کشورها در حال تلاش برای دگردیسی و تبدیل کردن دانشگاه ها به دانشگاه کارآفرین هستند. وجود فرهنگ حمایت از نوآوری ها و پذیرش ایده های نو از عواملی هستند که می توانند تاثیر به سزایی در شکل گیری دانشگاه کارآفرین داشته باشند.
در واقع دانشگاه کارآفرین مجموعه ای است که می تواند علاوه بر آموزش مطالب تئوری و نظری، اطلاعات و مهارت های شغلی رشته تحصیلی مد نظر را به دانشجویان ارائه بدهد، واقعیات بازار کار و خط مشی های شغلی جامعه را به طور واضح و روشن به آنان بشناساند، دانشجویان را در شناختن استعدادها، رغبت ها و محدودیت هایشان یاری کند و با برگزاری کارگاه های شغلی، مهارت های آنان را برای شکار شغل در آینده عملا افزایش دهد. در واقع جامعه و صنعت باید دانش بنیان باشند تا دانشگاه کارآفرین شکل گیرد.
در مقابل تا زمانی که صنایع ما به خارج از مرزها وابسته باشند و به عبارتی چشم صنعت به دانشگاه نباشد، مشکلات و مسائل بیشتر خواهد شد. بنابراین جدی ترین چالش، تمرکز بر تولید در داخل و تلاش دانشگاه ها برای رفع نیازهای صنعت است. این روزها بسیار مطرح می شود که چرا دانشگاه ها جواب گوی صنعت و جامعه نیستند ولی بهتر است این سوال به این شکل تغییر کند و از جامعه پرسیده شود که چرا از دانشگاه ها درخواستی ندارند؟
نکته قابل توجه آن است که بحث کارآفرینی در دانشگاه ها تاکنون بیشتر بر جنبه آموزش و ترویج این مفهوم تاکید داشته است. این در حالی است که ایجاد دانشگاه کارآفرین به معنای واقعی در دو بعد سخت افزاری و نرم افزاری نیازمند مطالعات پژوهشی زیادی است. انتظار این است که اولا این موضوع جدی گرفته شود و صرفا مشابه بسیاری موضوعات دیگر براساس مد روز عبارت های ناکارآمد در این خصوص استفاده نشود بلکه با اعتقاد به این ضرورت، برای شرایط کنونی جامعه و ایجاد اشتغال زایی و تولید، حمایت کنند که این مفهوم به درستی شکل بگیرد. البته وظیفه ما دانشگاهیان است که با تولیدات پژوهشی با کیفیت، دقیق و تمرکز بر نیازهای اصلی کشور زمینه ساز حرکت به سوی دانشگاه کارآفرین باشیم. مسئولان نیز صنایع را دریابند تا بتوانیم با یک حرکت جهادی در این برهه نیز موفق و پیروز باشیم.
 نکته حائز اهمیت آن است که با توجه به جمعیت دانشجویی دختران که بیش از 50 درصد جامعه دانشجویی را تشکیل می دهند و حضور چشمگیر این قشر در فضای کسب و کار، قطعا اگر جامعه دانش محور و دانش بنیان باشد، زنان جدی  ترین عامل صنعت هستند که باید در این حوزه فعال باشند. بنابراین این قشر می توانند سهم عمده ای در ساختن دانشگاه کارآفرین داشته باشند. از این رو دانشگاه الزهرا (س) یک فرصت بسیار خوب برای زنان توانمند و فرهیخته است که بتوانند نقش کارآفرینانه در جامعه ایفا کنند.  فرهیخته دانشگاهی می تواند متناسب با رشته تحصیلی خود در کارآفرینی و شکل دهی دانشگاه کارآفرینی نقش موثر داشته باشند.
ناگفته نماند به منظور شکل گیری دانشگاه کارآفرین باید راهکارهایی همچون کارآفرینانه کردن دروس و محتوای آموزشی براساس تفکر کارآفرینی، ترویج تفکر کارآفرینی با تاکید بر ضرورت آموزش های کارآفرینی، برگزاری دوره ها و کارگاه های آموزشی کارآفرینی، هم سو کردن آموزش های دانشگاهی با نیازهای اقتصادی و اجتماعی، انجام تحقیقات در خصوص کارآفرینی و کارآفرینان، حمایت های علمی و مالی برای انجام فعالیت های کارآفرینانه توسط دانشجویان، ایجاد مراکز رشد کارآفرینی از جمله حمایت های مشاوره ای، گسترش مهارت های فردی و برگزاری دوره های کارآموزی در دستور کار قرار گیرد.
در پایان باید گفت، دانشگاه برای کارآفرین بودن باید استقلال عمل زیادی در رابطه اش با دولت و صنعت و در عین حال تعامل زیادی نیز با آن ها داشته باشد. در واقع دانشگاه کارآفرین، زاده تعاملات چند وجهی میان بخش های مختلف دانشگاه، صنعت و دولت است. ایجاد و توسعه دانشگاه کارآفرین به عنوان نمود عینی ارتباط صنعت و دانشگاه، افق های نوینی برای ترویج فرهنگ کارآفرینی و حل معضل اشتغال دانش آموختگان پیش روی سیاست گذاران و مسئولان ذی ربط قرار می دهد.  بر این اساس پیشنهاد
می شود همکاری متقابل بین موسسات صنعتی- اجرایی کشور با دانشگاه ها استحکام و استمرار بیشتری پیدا کند. حال امید است که با پیگیری های جدی پیشنهادهای فوق توسط مسئولان اجرایی و دانشگاهی کشور رابطه بین صنعت و دانشگاه عملا جایگاه خود را پیدا کند و شاهد پیشرفت ها و همکاری های بیشتری بین بخش های صنعتی و اجرایی دانشگاه ها باشیم.