زخـم جـذام
آنطور که اسناد تاریخی روایت میکنند؛ سال های دهه ۲۰ تا اواخر دهه ۴۰، «جذام» از جمله بیماریهای عفونی بوده که به کابوس ایرانیها تبدیل شده و قاطبه مردم آن زمان از ابتلا به این بیماری، به واسطه ناشناخته بودن دلایل بروز آن وحشت داشتند اما در گذر زمان، آنهایی که به دلایلی، این بیماری جسمشان را رنجور کرده بود، ردپایی از سرنوشت خود و دشواریهایی را که از سر گذراندند در تاریخ باقی گذاشتند. مستند «خانه سیاه است» که تدوین و کارگردانی آن را زنده یاد فروغ فرخزاد به عهده داشته، یکی از آثاری بود که مردم را با حقایق این بیماری آشنا کرد و به ارتقای آگاهی اجتماعی منجر شد. آن چه در ادامه میخوانید، شرحی بر حیات مبتلایان به جذام در خطه خراسان است:
بررسیها نشان میدهد که در گذشته تعداد زیادی از جذامی ها، از اقصی نقاط ایران برای طلب شفا راهی مشهد شده و به زیارت امام رضا (ع) مشرف میگردیدند و در ادامه در این شهر ماندگار می شدند. در روایت های تاریخی آمده است: «زمانی که سلطان سنجر در مرو سلطنت داشت، پسر وزیر او به ناخوشی جذام مبتلا شد و با چنین شخصی از خوف سرایت ملاقات نمی کردند مگر این که مریض از اعاظم باشد. به هرحال جوان را به مسافرت واداشتند و او به مشهد رسید، روزی در این مکان شکار و آهویی را تعاقب می کرد، آهو به میان چاردیوار اسکندر پناه برد، جوان خواست داخل چاردیوار شود اسبش اطاعت نکرد فهمید که این مکان شرافتی دارد. از اسب پیاده شده تعظیم و دعا کرد که جذام او را خدا شفا دهد. چون از دعا فارغ شد فوری صحت یافت واقعه را به پدر خود نوشت و خواهش کرد تا اسباب بنای روضه برای مرقد حضرت رضا(ع) را از سلطان درخواست کند. این استدعا قبول شد و بنایی که بالای مرقد مطهر است، از سلطان سنجر است...[1].»
موقوفه ای برای جذامی ها
تلاش برای ایجاد مکانی مناسب برای نگهداری جذامیان در شهر مشهد از سال 1301ق./1884م. کلید خورد. در واقع این آصف الدوله، حکمران خراسان بود که دستور داد تا طی سالهای 1301-1303ق. همه جذامیان را از داخل شهر جمعآوری کنند و در قلعه محرابخان اسکان بدهند. روزنامه «آفتاب شرق» در اردیبهشت 1307 و در گزارشی راجع به وضعیت جذامیخانه مشهد چنین نوشته است: «در 13 اردیبهشت 1307 حدود چهل نفر از جذامیها در باغ تولیت جمع شده و حقوق هشت ماهه خود را میخواستند. تقاضاهایی از طرف دکترهای آمریکایی به دفتر آستانه رسیده است که درصورت اجازه تولیت، حاضرند دو اتاق به خرج خود، در قلعه محرابخان بسازند تا پناهگاهی برای استراحت در زمان معالجه مریضها داشته باشند.» از چند سال قبل، به هر یک از جذامیهای محرابخان، یک چارک نان در روز و پنج قِران پول در ماه از آستانه داده میشد که نظم و ترتیب پرداخت و تحویل نقد و جنس متناوب بود و بستگی به جدیت متصدیان وقت و آستانه داشت. مرحوم حکیم رادکانی برای خدمت گزاری به جامعه پرستاری از مریضها، یکششم مزرعه فزک را وقف نموده و تولیتش را به ایالت وقت واگذار کرد ولی متأسفانه متولی، در عدلیه مشهد محکوم شد پس وقفنامه مسجل به مهر آیتا... زاده خراسانی و جمعی از موثقین را ارائه داد.
جذامی خانه نوین
تلاش برای ایجاد مکانی طبق اصول بهداشتی برای نگهداری جذامیان در سال 1308ش./1348ق. با عنوان «جذامیخانه نوین» آغاز شد و طبق اسناد موجود در پایان سال 1308ش. درمجموع، تعداد 100 نفر مرد، 39 زن و هشت نفر طفل در این جذامیخانه نگهداری میشدند.[2] برای هر نفر از مجذومین روزی 10 سیر نان می دادند علاوه بر این به هر یک از مجذومین ماهی پنج قران شهریه برای خورش تخصیص می گرفت. اقدامات اصلاحی آستان قدس رضوی درزمینه جذامیخانه و تأمین منابع بهداشتی و رفاهی آن جا موجب میشود تا از تلفات جذامیها کاسته شود. اسدی نایب التولیه آستان قدس در سال 1313ش. ضمن توصیف وضعیت جذامیخانه، نوشته است: «در جذامیخانه عمارت نسبتاً مرغوبی مطابق حفظالصحه در باغچه سبز و خرمی برای آنها ساختهشده و فعلاً قریب به 150 نفر در آن جا سکونت دارند که به همّت اطبای آمریکایی مجانی از آنها پرستاری می شود و معالجه و به خرج آستان قدس نگهداری میشوند و چون از اواخر سال 1312 چندین نفر مجذوم از طرف صحیّه کل مملکتی، از زنجان و غیره منتقلشدهاند و محل برای پذیرایی عده زیادتری گنجایش ندارد، در نظر است که برای اوایل سال بعد بر وسعت محل افزوده شود».[3] علت این که ساخت جذامیخانه 18 ماه به طول انجامید رعایت نکردن در تخصیص وجه لازم بود. پس از گزارش به شاه، مبلغ هزار تومان برای کمک به ساختمان اختصاص یافت و مقرر شد برای کمک به جذامیها در بودجه آستانه مبلغ مهمی اضافه شود. هفتهای یکمرتبه دکتر استاکر، پزشک انگلیسی و بعد جانشین وی دکتر لیختوارد، پزشک آمریکایی و دکتر هوفمن به همراهی معاونان ایرانی و هندیشان به قلعهکهنه محرابخان میرفتند و روغن چالموگرا به مبتلایان تزریق میکردند. علاوه بر تهیه لوازم معالجه و دوا، دو اتاق در محل ساخته شد و کمکهای دیگری مثل گوشت، برنج، روغن، ماش، لوبیا و قند میآوردند که بین جذامیها تقسیم میشد. آستانه هممقداری پوستین و لباس طی دو سال به آن ها داد که این کمکها اثرات خوبی در بهبودی بعضی از جذامیها داشت. همچنین از طرف انجمن معالجه جذام آمریکا 11هزار و 150ریال، از مدرسه دختران رشت 81 ریال، از طرف مسیحیان اصفهان 155 ریال و در مجموع 1586 ریال به جذامی خانه اختصاص دادند.[4] دکتر لیختوارد، پزشک مریضخانه آمریکایی مسیحی مشهد در 26 آذرماه 1311 در نامهای به اسدی نایب التولیه نوشته است: «از قراری که جذامیها اظهار می کنند هنوز به ایشان مواجب نرسیده هر هفته عوض پرداخت مواجب عذر میآورند. خواهشمند است امر فرمایید، بیش از این ایشان را سرگردان نگذارند و مواجب را بپردازند. در صورت نداشتن بودجه، اگرممکن است قدری پول از اداره شیر و خورشید سرخ تهیه کرده به مشارالیه برسانند تا از تلف شدن جلوگیری شود. ایشان لباس لازم دارند. اگر آستانه در این سرما برای اینها لباس تهیّه نکند، احتمال دارد اغلب ایشان از بیلباسی بمیرند».[5] در برههای، افزایش تعداد جذامیها موجب کمبود جا میشود، بهطوریکه دکتر کاکران، پزشک بیمارستان آمریکایی مسیحی مشهد در تاریخ 8 اردیبهشت 1328 در نامهای به آستان قدس درخواست تأسیس اتاقهای جدید میکند:«در قسمت بیمارستان جذامیخانه تقریباً 15نفر کور بستریشده اند و برای بیماران دیگر جذامی ابداً جایی نیست. استدعا دارم مقرر فرمایند دو اتاق تازه برای قسمت بیمارستان ساخته شود.»[6] هزینه ساخت دو اتاق به ابعاد 18 متر مبلغ 232هزار و 750 ریال برآورد شده است.[7] بالاخره در سال 1328 آستان قدس مبلغ 440هزار ریال اعتبار برای مجذومین منظور می کند.[8]
از نامه نگاری به مجلس تا بهکده رضوی
وجود مشکلات عدیده به ویژه گرانی و کمبودهایی که بهواسطه جنگ جهانی دوم در مشهد بروز میکند، جذامیخانه را هم با چالش مواجه می کند. جذامیها در نامههایی طی سالهای 1317 و 1318 به مجلس شورای ملی مشکلاتشان را گزارش کرده اند. روزنامه آزادی در 15 دی 1320 درباره جذامیهای مشهد، نوشته است: «چند روز است که عدهای از بیماران جذامی در شهر دیده میشوند که مشغول تکدی هستند، معلوم نیست چه شده است؟ این عده بیچاره که روزگار آن ها را به سختترین بلا دچار کرده، در کوچه، بازار و خیابان در حال اصطکاک با مردم دیده میشوند. آیا از جذامیخانه گریختهاند یا از خارج به این شهر آمدهاند؟ چه کسی باید جان مردم را از این آفت مصون بدارد. بدتر آنکه شنیده شد آنهایی که در محرابخان هستند به دهات اطراف میروند و کار میکنند. اگر چنین باشد وای به حال مردم. بههرحال انتظار میرود در اولین فرصت اداره آستانه یا اداره بهداری ما را از نتیجه اقدامات خود مستحضر سازد تا برای رفع تشویش عموم منتشر کنیم.»[9] تعداد مجذومین نگهداری شده در جذامیخانه آستان قدس در سال 1321ش. 136 نفر است[10] و در 31 اردیبهشت 1323 خلاصه آمار بنگاه خیریه آستان قدس به این شرح گزارششده است: جذامیهایی که در جذامیخانه آستان قدس نگهداری شدند در آخر اردیبهشت 130 تن بودند که 59 تن آنها به خرج آستان قدس و 71 تن دیگر به خرج بهداری بود[11] یا در گزارش تاریخ 8مرداد1323 تعداد نفرات جذامی که در جذامیخانه آستان قدس جمعآوری شدهاند در آخر خرداد 127نفر بودند که 57نفر به خرج آستان قدس و 70 نفر به خرج بهداری نگهداری میشدند.[12] در 26 آذر 1323 روزنامه «نسیم شمال» تعداد بنگاههای عامالمنفعه را که به همت علی منصور استاندار خراسان، برای آستان قدس رضوی تأسیس یا ترمیمشده زیاد نوشته است، ولی مهمترین آنها را جذامیخانه دانسته است.[13] دکتر محمد شاهینفر از پیش کسوتان امر پزشکی مشهد نیز در خاطراتش از این مردمان، چنین میگوید:«دانشجوی پزشکی بودم روزی برای دیدن بیمارستان به جذامیخانه رفتم دکتر کاکران(رئیس بیمارستان آمریکایی) قصد دیدن آن جا را داشت، به اتفاق به وسیله دوچرخه جاده خاکی را طی کردیم تا به محل قلعه رسیدیم.در داخل قلعه یک اتاق ویژه پزشکیار بود که خودش جذامی بود و برای این کار تربیت شده بود. او دستورات پزشکان، توزیع دارو و تزریقات و پانسمان را انجام می داد. جذامیها یک حقوق مختصری از محل موقوفه در یافت می کردند.» طبق نظر پزشکان قدیمی چند نفر از خواهران مسیحی با کمال صداقت در این جذامیخانه مشغول فعالیت بودند. از سال 1336ش اداره جذامیخانه به وزارت بهداری سپرده شد و پس از آن دکتر محمدولی قهرمان، دکتر مدرسی و دکتر محمدحسن ناظم به ریاست آن جا منصوب شدند. در سال 1361 با انتقال مجذومین به بیمارستان طالقانی(مسلولین سابق) این واحد به بیمارستان شهید هاشمینژاد تبدیل شد. شماری از این افراد تحت درمان قرار میگرفتند و به مزرعهای که نزدیک بجنورد است، فرستاده میشدند تا با خانواده خود در آن جا زندگی کنند و هرکدام برابر شغل و پیشهای که داشتند به کاری مشغول میشدند . این مکان که به نام بهکده رضوی مشهور است در منطقه آشخانه بجنورد قراردارد و هم اکنون تعدادی از خانوادههای جذامی در آن جا زندگی می کنند.
منابع:
[1]. مطلع الشمس. ج2، ص23
[2]. مرکز اسناد و مطبوعات آستان قدس رضوی، سند شماره ، 37/65975.
[3]. سند شماره، 4/88099.
[4]. آفتاب شرق، شماره 13، سال چهارم، دوشنبه 13 اردیبهشت 1307، ص4.
[5]. سند شماره ، 3/96710.
[6]. همان، 7/67724.
[7]. همان، 5/67724.
[8]. همان، 3/67724.
[9]. روزنامه آزادی، شماره 1999، دوشنبه، 15 دی، 1320، ص2.
[10]. همان، شماره 2087، دوشنبه، 9 آذر، 1321، ص1.
[11]. روزنامه دادگستران، شماره 45، سال اول، یکشنبه، 28 خرداد 1323، ص3.
[12]. همان، شماره 60، سال اول، یکشنبه، 8 مرداد 1323، ص2.
[13]. روزنامه نسیم شمال، شماره 43، سال سیام، یکشنبه، 26 آذر، 1323، ص7.