روایتی از نخستین تلاش ها برای ایجاد دانشکده طب در مشهد

بیماران دوایی جز تریاک برای درمان نداشتند

نویسنده : غلامرضا آذری خاکستر

«مجلس شورای ملی به وزارت معارف اجازه می‌دهد مؤسسه‌ای به نام دانشگاه برای تعلیم درجات عالیه علوم و فنون و ادبیات و فلسفه در تهران تأسیس کند.» این نخستین ماده از لایحۀ تاسیس دانشگاه بود که روز سه‌شنبه ۸ خرداد‌ ماه ۱۳۱۳ از تصویب نمایندگان نهمین دورۀ مجلس شورای ملی گذشت؛ لایحه‌ای که برای به ثمر رسیدنش راه درازی طی شده بود.
چراغ اول را دکتر اسماعیل‌خان سنگ، روشن کرد. او نمایندۀ ساری در ششمین دورۀ مجلس شورای ملی بود که سال ۱۳۰۵ در نامه‌ای به سید محمد تدین، وزیر وقت معارف خواستار اقدام دولت برای احداث اونیورسیته در ایران شد؛ موضوعی که خود تدین نیز به آن نظر داشت و جایی دربارۀ آن گفته بود: «یک روزی این مملکت از علم کاملاً مستفید خواهد شد که ما دارای اونیورسیته و دار‌العلوم باشیم و الا با این تحصیلات ابتدایی و متوسطه آن استفاده که ممالک دیگر از علوم عالیه می‌کنند ما هم اگر بخواهیم منحصر کنیم به همین قسمت، آن استفاده را نخواهیم کرد.» این نامه اولین قدم برای حرکتی بزرگ‌تر تا بالاخره در ۱۵ بهمن ماه ۱۳۱۳ طی مراسمی در اراضی جلالیه، سنگ اول بنای دانشگاه تهران نصب شد.
ایجاد این دانشگاه تا حدی از اعزام دانشجو به خارج از کشور کاست.چند سال بعد، نخستین دانشجویان از دانشگاه تهران فارغ التحصیل و در قسمت های مختلف مشغول به کار شدند. اما ایجاد این دانشگاه گام اول در مسیر توسعه مراکز آموزش عالی در ایران بود.
از بیمارستان تا دانشکده طب
در نیمه دوم سال 1313ش. بیمارستان امام رضا(ع) (بیمارستان شاهرضای سابق)، به‌عنوان یکی از مجهزترین مراکز درمانی در شرق کشور فعالیتش را در شهر مشهد آغاز کرد. وجود امکانات، تجهیزات پزشکی نوین و پزشکان خارجی در این بیمارستان موجب شد تا مسئولان وقت، طرح تاسیس دانشکده طب در مشهد را مطرح کنند؛ به طوری که علی اصغر حکمت کفیل وزارت فرهنگ در 21/8/1313 پیشنهاد ایجاد شاخه‌ای از دانشکده طب در مشهد را بدین شرح ارائه کرد:
«در این موقع که با توجهات مخصوصه...، مریضخانه در مشهد دایر شده و موجبات آسایش زائران و مجاوران فراهم شده است، وزارت معارف نیز در نظر دارد که برای...ترفیه حال عامه و تکمیل آن مؤسسه، شعبه‌ای از دانشکده طب را در مشهد تأسیس کند. حال، چنانچه مریضخانه مزبور، از حیث اطباء مخصوصاً چهار رشته جراحی، طب داخلی، اصول تداوی و فیزیولوژی مجهز است و اصولاً با انجام این منظور موافقت دارند. متمنّی است، مقرر فرمایند اطلاعات مشروحی راجع به این که تا چه اندازه از نظر اشخاص، اسباب وسایل فراهم است و تا چه مدت مقدمات آن انجام خواهد گرفت را تهیّه کرده و هرچه زودتر به وزارت معارف اطلاع دهند که با مطالعه دقیق و در نظر گرفتن احوال و اوضاع محلّ، در سنه آتیه به افتتاح دانشکده طب مشهد اقدام شود».[1]
هر چند این آینده نگری برای ایجاد دانشکده طب مشهد از سوی وزارت فرهنگ، اقدام مناسب و قابل توجهی بود اما عملا این موضوع به مدت سه سال مسکوت ماند و مجدد دکتر محمد معاضد (رئیس بخش جراحی بیمارستان) طی مکاتبه ای در تاریخ 18 آبان 1316 به پاکروان نایب التولیه آستان قدس رضوی طرح تأسیس دانشکده طب را در بیمارستان پیشنهاد کرده است.
در این مکاتبات کمبود پزشک و وفور بیماری‌ها در نقاط دور، انگیزه اصلی تأسیس دانشکده طب ذکر شده است.[2]
اما شاید برایتان جالب باشد که بدانید، دکتر معاضد یکی از پزشکان قدیمی مشهد بود که در اوایل دوره پهلوی، نخستین بیمارستان خصوصی را با 10 تخت در مشهد تأسیس کرد[3] و از سال 1314ش. به عنوان رئیس بخش جراحی بیمارستان مشغول به کار شد، او همچنین در مریضخانه لشکرشرق، عمل‌های جراحی را انجام می‌داد.[4] این طبیب سرشناس، طرح تأسیس دانشکده طب در مشهد را مجدد پیشنهاد داد ولی کمبود امکانات سبب شد تا سال‌ها بعد این مهم محقق ‌شود.[5] به همین واسطه، دکتر معاضد در سال 1317 با نارضایتی مشهد را ترک و به تهران رفت و به ریاست بهداری شهرداری منصوب شد و سال‌ها نیز در بیمارستان فارابی عمل‌های جراحی را انجام می‌داد.[6]
 وسایل تأسیس دانشکده طب در مشهد فراهم نیست؛ دانشجویان به تهران بیایند
اهمیت دانشکده طب موجی می شود تا پزشکان معروف مشهد به تکاپوهای علمی علاقه‌مند شده و در این زمینه کنفرانس های طبی برگزار کنند. اولین جلسه آن در 6 مرداد برگزار و دکتر محمد معاضد، به سِمت ریاست و دکتر افتخاری منشی جلسات انتخاب شد. جلسات از ساعت 8  بعدازظهر و ماهی یک مرتبه برگزار می‌شده است.[7]
فتح ا... پاکروان که از سال ۱۳۱۳ه. ش به استانداری خراسان منصوب شده بود، پیشنهاد دکتر معاضد را در30 آبان 1316به علی اصغر حمکت وزیر فرهنگ ارائه می‌دهد. مشکلاتی که فرا روی تاسیس چنین مراکزی بود موجب می شود تا وی این طرح را عملی نداند و علاقه‌مندان رشته پزشکی را برای تحصیل به تهران فرابخواند:
«وسایل تأسیس دانشکده طب در مشهد فراهم نیست؛ زیرا دانشکده طب تهران که چندین سال است تأسیس شده و با آن که یکی از قدیمی‌ترین دانشکده‌های ایران است و همه روزه وزارت معارف در رفع نقص آن می‌کوشد، هنوز کامل نشده است. چگونه ممکن است در مدت قلیلی در مشهد وسایل تأسیس دانشکده طب را به ویژه از حیث تالار تشریح و لابراتوار فراهم کرد، به‌علاوه داوطلب به اندازه کافی وجود نخواهد داشت. بنابراین به عقیده این وزارت‌خانه تأسیس دانشکده طب فعلاً در مشهد غیر عملی به نظر می‌رسد. بهتر است هر قدر ممکن است دانشجویان را تشویق و ترغیب کنید که برای تکمیل تحصیلات عالیه به تهران بیایند».[8]
 بیماران وسیله‌ای جز تریاک برای درمان ندارند
هرچند پاکروان نایب التولیه آستان قدس لزوم تأسیس دانشکده طب در مشهد را ضروری دانسته است ولی وزارت فرهنگ، مخالف این موضوع است. در چهار بهمن ماه 1316 ، او به نقاط جنوبی خراسان سفر می کند و از امراض مختلفی که در این مناطق شایع بوده، نمونه‌هایی را مشاهده می کند. همین باعث می شود تا پاکروان در نامه‌ای، اوضاع پایتخت را ، این چنین منعکس کند: «وضعیت شوم هزاران بیمار که در کمال مسکنت و بدبختی با شداید امراض دست به گریبان هستند و می‌دانم که برای تسکین دردهای خود وسیله‌ای جز تریاک ندارند، در بعضی نقاط یک نفر و یک ذره دوا برای معالجه آن ها موجود نیست».[9]
در همین ایام است که دکتر ابوالقاسم بهرامی، رئیس کل بهداری کشور نیز پس از بازدید از نقاط مختلف خراسان به دلیل شکستگی بازوی چپش، حدود 15 روزی در بیمارستان بستری می شود. او در همین مدت وضعیت این بیمارستان را مشاهده می کند و در گزارشی، آن را برای تأسیس دانشکده طب مطلوب می‌داند:
«این بنگاه از حیث تجهیزات و موقعیت عجالتاً در کشور شاهنشاهی بی‌نظیر است و از نقطه نظر فنی نیز به نحو احسن اداره می شود. این بیمارستان واجد تمام شرایط و لوازم برای تربیت پزشکان ورزیده، مناسب با شئون امروزی کشور است. به ویژه احتیاج مبرمی که به پزشک داریم از این نقطه نظر مورد استفاده واقع می شود.»
او در بخش دیگری از این نامه شرحی ارائه می‌کند از احوال خراسانی‌ها و بیماری‌هایی که گریبان مردم را در روستاها و نقاط محروم این خطه گرفته است:«در حین مبارزه با بیماری وبا، شخصاً تمام شهرهای این استان را بازدید و بازرسی می کردم. با کمال تألم و تأسف، فقدان پزشک تربیت شده را در همه جا مشاهده کردم و جنایاتی را هم که پزشکان مجاز (غیر دیپلمه) مرتکب می‌شوند یادداشت کردم... با توجه به وجود این بیمارستان در مشهد، با وسایل کافی که برای تربیت پزشک کاردان دارد و منحصر به این استان است، از هر اقدامی مقدم‌تر لزوم تربیت پزشک را ایجاب می کند...»[10]
به هر روی، به رغم وجود این بیمارستان در مشهد و ایده پردازی برای تاسیس دانشکده طب در آن، این پیشنهاد در آن برهه عملی نمی شود. پس از آن طرحی به تصویب می رسد تا دانشجویان پزشکی با تحصیل چهار ساله در آموزشگاه عالی بهداشت، به درجه طبابت برسند و در مناطق محروم به کار گرفته شوند و این موضوع تا حدودی بخشی از نیازهای موجود را پوشش می دهد.
در مجموع، بنا به روایت اسناد تاریخی، شرایط سیاسی و مشکلات به وجود آمده پس از جنگ جهانی دوم موجب می شود تا دانشگاه پزشکی مشهد 12 سال پس از طرح ایده اولیه آن و در سال 1328 کار خود را آغاز کند.
منابع:
[1]. مدیریت اسناد و مطبوعات آستان قدس رضوی سند شماره، 53/90445.
[2]. همان، 118/90445.
[3]. مدرس رضوی، محمّد تقی و دیگران، مشهد در آغاز قرن چهارده خورشیدی (مشهور به گزارش مکتب شاهپور)، تصحیح مهدی سیّدی، مشهد، آهنگ قلم، 1386، ص165.
[4] . رامین نژاد، رامین، یک صد سال طب نظامی در خراسان، مشهد، آهنگ قلم، 1390، ص67.
[5] . همان، 118/90445.
[6]. شاهین فر، محمد، خاطرات پزشکی در مشهد، مشهد، سنبله، 1382، ص56 .
[7]. مدیریت اسناد و مطبوعات آستان قدس رضوی سند شماره، 11/101711.
[8]. همان، 119/90445.
[9]. همان، 96/90445.
[10]. همان، 91/90445.