نامه، آب، زندگانی
تامین آب شرب مشهد قدیم، با توجه به محدودیت منابع آبی پیرامون این شهر، برای خود ماجراهایی داشته است. قنات ها، نهرها و جویبارهای متعددی در طول سالیان آب مورد نیاز مردم این شهر را تامین میکردهاند و این مایع حیات چنان برای این مردمان با ارزش بوده که هنوز بعضی از اماکنی که یادآور آب و قناتاند، نام خود را حفظ کردهاند.اسامی همچون «محله سراب»، «فلکه آب»، «باغ منبع» و«کوچه آب میرزا» نشان از اهمیت آب برای ساکنان مشهد قدیم دارد.اما در هر عصر و حکومتی، برای ماموریت دشوار تامین آب این شهر، تدابیری اندیشیده شد که در این روایت به بخشی از آنها اشاره خواهیم کرد:
قنات 300ساله مهدیقلیبیک
کمآبی یکی از معضلات و مشکلات شهرمشهد بوده که از گذشته تاکنون باقی مانده است. در هر دوران، برای رفع این مشکل برنامه و طرحی اجرا میشده است مثلا در دوره صفویه طرح آب رسانی به مشهد از طریق چشمه گیلاس با ایجاد جویی در خیابان عملی شد اما این مشکل حتی تا دورۀ پهلوی هم به طور کامل رفع و رجوع نمی شود، بهطوریکه در زمان نیابت تولیت اسدی با طرح نهر گناباد تا حدودی مشکل کمآبی اراضی مشهد رفع می شود.اما جالب است بدانید که در پایان عهد تیموری و آغاز دورۀ صفوی، یعنی تقریباً صدسال بعد از احداث مسجد گوهرشاد، پایابی در این مسجد وجود داشته که نمازگزاران در آن محل وضو میگرفتند. ظاهراً پس از آن که جمعیت مشهد و زائران حضرت رضا (ع) بهسبب توجهات ویژۀ دولت صفوی به این شهر فزونی یافت، مسجد گوهرشاد هم، مانند شهر دچار کمآبی شد. بههمینعلت، مهدیقلیبیک، میرآخورباشی شاهعباس در سال 1027ق قنات ویژهای دایر و آب آن را وقف حمام وقفی خود و مسجد گوهرشاد کرد. گویا این قنات تا سیصدسال بعد، اوایل قرن 14 هجری، آب مسجد گوهرشاد را تأمین میکرده، اما به سبب آن که آب این قنات در فاصلۀ زیادی بهصورت رو باز از میان محلات و منازل مسکونی غرب شهر میگذشته، زمانی که به داخل مسجد گوهرشاد میرسیده بسیار کثیف و آلوده بوده است. دیگر این که بهمرور زمان آب آن کم شد، بهگونهای که در اوایل سدۀ 14، تقریباً روزها آبی به مسجد نمیرسید. از اینرو107 سال پیش، سلطانحسینمیرزا نیرالدوله، فرزند پرویز میرزا قاجار که در سال 1332ق برای دومینبار والی خراسان شده بود، درصدد برآمد آب پاکیزهای برای مسجد جامع مشهد تأمین کند.[1] بنابراین قراردادی بین نیرالدوله حکمران خراسان و نایبالتولیۀ وقت آستانه منعقد شد.
نامه آب زندگانی
در کتاب عزمات خسرویه- صدقات نیریه یا «نامه آب زندگانی» فضلا... بدایعنگار شاعر و نویسنده مشهدی در سال 1334ق، راجع به اولین لولهکشی آب شهر مشهد، از باغ منبع به مسجد گوهرشاد کتاب مستقلی نوشته است. این کتاب دو سال بعد از این اتفاق در 41 صفحه نگارش شده و در مطبعۀ طوس مشهد به چاپ رسیده است.بدایعنگار در ابتدای کتاب، علت نگارش آن را چنین بیان کرده است: «اما بعد، این نامۀ آب زندگانی است که در موضوع آب قنات مسجد به منصۀ ظهور پیوسته، شرح میدهد و در این نگارش ما نمیخواهیم تاریخ بیهقی و عقدالعلی یا تاریخ وصاف و درۀ نادری بنگاریم؛ بلکه میخواهیم صدقات خیریه و نفقات بریۀ یکنفر فرمانفرمای خراسان را که در ایام مأموریت خود به گواهی صدها هزار سکنه و زائر مشهد تقدیم پیشگاه امامت نموده شرح دهیم، تا در اعقاب روزگار سرمشق حکام به اقتدار بوده باشد که بدانند در آستان امام هشتم، سلطان دین رضا چه قسم زاد و راحله برای مأموریت آن خطه لازم است»[2]نویسنده کتاب با اشارۀ گذرا به تاریخ مسجد گوهرشاد، به مسئله آب در مسجد پرداخته و درباره علت لوله کشی آب به مسجد گوهرشاد نوشته است: «بزرگ شدن شهر مشهد و کمبود آب موجب میشود به فکر انتقال آب به مسجد جامع گوهرشاد باشند. در سال 1332ق این کاربه دستور نیرالدوله حکمران خراسان انجام شد و در مراسمی با حضور جمعی از بزرگان و عموم مردم در ایوان مقصورۀ مسجد گوهرشاد مراسم افتتاحیۀ اولین لولهکشی آب شهر مشهد انجام میشود. در این مراسم، عدهای از شعرا نیز با سرودن اشعاری موجب رونق جشن میشوند».میرزا محمدباقر مدرس رضوی وحاج محمدمهدی عمادالمحققین سخنرانی میکنند و سپس شاعران با سرودن اشعاری در وصف آب و این اتفاق مهم به مسئله اهمیت آب میپردازند.بدایعنگار با نقل اشعار شاعرانی چون امیرالشعرای سرائی، کمالی و محمدحسن سالک، تقریباً نیمی از کتاب را به قصایدی در مدح آب اختصاص داده است. کتاب عزمات خسرویه - صدقات نیریه با نثر ادبی نوشته شده و هرچند نویسنده در ابتدای کتاب به نثر روان کتاب اشاره دارد، ولی وجود اشعار و لغات عربی تا حدودی از روانی آن کاسته است. نسخه ای از این کتاب در کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی (در مخزن کتب چاپ سنگی) نگهداری میشود.
شرح اولین لولهکشی آب شهر مشهد
اما ماجرای لوله کشی از باغ منبع به مسجد گوهرشاد نیز این چنین گزارش شده است:«...پس از آن شروع به آبادی قنوات نموده، مبالغ زیادی در تنقیه و نوبر و پیشکار کندن قنوات مزبوره به مصرف رسانیدند ... منبعهای متعدده با آجر و آهک و سُمُت (سیمان) به سطح قنوات درسر شکافته ساختند که آب در آن منابع تصفیه شده داخل مجرا گردد.
تا ز شه شرق نیر دولت وجود آب به صـفا چو کوثـر آمـد به وجود
از عرش ندا شد ز پی تاریخش کوثر ز حسین شد به مسجد موجود
مجلس مشاورهای در دارالتولیه از علمای اعلام و نمایندگان ادارات و مهندسین و معماران تشکیل شده و در این موضوع مشاوره نمودند و نتیجه بر آن قرار گرفت که مجرایی به یک سطح معین (که تقریباً یک ذرع و نیم گودی آن بیشتر نمیشود) از خط بازارچۀ سراب و چهارباغ و بازار عبور دهند که از حیث حفریات، اضراری به منازل نرساند و مسلم است اینگونه مجرا ساختن محتاج به یک منبع عالی است که بر روی زمین ساخته شود تا بتواند بنا به نقشۀ مزبوره، آب را داخل لولههای مجرا نمایند. بدیهی است که اینگونه منابع سقایت چون در ایران دایر نشده، مهندسین و معماران اروپایی لازم دارد که از عهده آن برآیند. به آن ملاحظه با مخارجی گزاف استخدام آنها را تحمل فرموده، منبعی بر روی قنوات مطابق قوانین علمیه ساختند که توسط ماشین بخار در آن منبع آب از قنوات داخل گردد و از منبع هم داخل لولههای آهنین شود...»در ادامه این گزارش ذکر شده است:« چنان که به دستیاری ایالت کبری، تمام لوازم و ادوات و ماشین و تلمبه و لولهها را از همه نوع اشکالات سرحدی و گمرکی و توفانهای دریایی گذرانیده و اسباب آن را مهیا ساخت و پس از اتمام منبع شروع به لولهکشی شد. از منبع تا دروازه و از دروازه تا بازارچه سراب و از بازارچه تا چهارباغ و از چهارباغ تا بازار سرشور که محدود است به حمام شاه و از حمام شاه تا مسجد گوهرشاد آغا، تمام این مسافتها را که دوهزارو پانصد و چهل ذرع میشود، لولههای آهنین کشیده و مفاصل آن ها را با سرب ریخته نموده، از درجنوبی غربی مسجد، سمت مناره لوله را کشیده به چهار حوض موسع اطراف مسجد پیرهزن، آن مجرا را به فوارههای متعدده به طریق ذیل اتصال دادند: حوض قدیمی مسجد، مقابل ایوان دارالسیاده سه فواره، حوض مقابل ایوان غربی مسجد که مجرای سابق بود یک فواره، حوض مقابل ایوان مقصوره یک فوارۀ برجستۀ پیالهدار، حوض مقابل ایوان شرقی مسجد یک فواره. به این ترتیب لولهها را اتصال به فوارهها دادند.عصر روز دوشنبه، سلخ ذیحجۀ 1332، بهموجب دعوتنامۀ ایالت کبری، از عموم طبقات، تشکیل مجلس عالی در این مقصوره داده شد و به صرف شربت و شیرینی پذیرایی حضار به عمل آمد.[3] »
از باغ منبع تا خط لوله مسجد گوهرشاد
غلامحسینخان افضلالملک، مستوفی دیوان اعلی که در سال 1320ق سفری به مشهد داشته، چگونگی آبرسانی به مسجد گوهرشاد را چنین شرح داده است:«نیرالدوله قنات مرحوم میرزا هدایت مجتهد را از شرکاء خرید و با مخارج بسیار از بیرون شهر از ممر و مجرای سرپوشیده که هیچ جا آفتابی نشود، آب آن را وارد صحن مقدس نمود و چهار حوض در صحن ساخت که آب در آن ها ریخته و به پایینخیابان روان میشود و محلات بیآب آن جا را سیراب میسازد. از برای آب برداشتن و وضو گرفتن، خدام صحن و زوار آسوده شدند و این صفحات بسی صفا و شکوه یافت. در روز بیستوهفتم جمادیالآخر این سال که من در مشهد بودم، آب مزبور از انهار ساخته شده به حوضهای صحن جریان مییافت. اهل شهر مشهد در صحن مقدس جشنی گرفتند؛ محض تهنیت به ایالت که این کار خیر را کرده است. رؤسای ملت، ارکان و اعیان شهر جمع شده، در ایوان طلا مجلس آراستند: صرف شربت و شیرینی کردند. شعرای نامی قصیدهای غرا در این باب ساخته در مجلسی قرائت کردند. از آن جمله، میرزا کاظم صبوری ملکالشعراء آستانۀ رضویه است که قطعۀ شیوایی ساخته در این روز برخواند و صلتی لایق یافت»[4]مرحوم غلامحسین بقیعی نویسنده و مشهدی شناس نیز با اشاره به این اقدام نیرالدوله نوشته است:«نیرالدوله والی خراسان در یکی از باغات بیرون دروازۀ سراب، نزدیک مظهر قنات متبرک سناباد و قنات موقوفۀ مسجد گوهرشاد، یک منبع آب به سبک جدید ساختند و آن را بهوسیلۀ یک خط لولۀ آهنی به درون مسجد راه دادند. از آن پس آب قنات موقوفه، توسط تلمبۀ موتوری وارد منبع میشده و از آن طریق به درون هر دو حوض مسجد گوهرشاد میریخته است. روز افتتاح این لوله که نخستین خط لولهکشی آب مشروب مشهد به حساب میآمده، در مسجد گوهرشاد جشن مفصلی برپا گردیده است و شعرا اشعار گوناگونی سرودهاند که یکی از آن ها چنین بوده:
به خیرات و مبرات از ره داد/شهنشهزاده داد مکرمت داد
شه ما نیرالدوله که او را /بود از هر دو گیتی خانه آباد
رواق گنبد کاخ رضا را / مرمت کرد چون کاخ گهر شاد
سپس در صحن و مسجد کرد جاری/ دو جو کز آب کوثر میدهد یاد
به همین مناسبت آن باغ را باغ منبع و آب این خط لوله را آب مسجد مینامیدند»[5]
منابع
[1] . مسجد و موقوفات گوهرشاد. مهدی سیدی و دیگران. قم: کومه. 1386. ص 274
[2] . عزمات خسرویه- صدقات نیریه یا نامه آب زندگانی. فضل ا... بدایع نگار. مشهد: مطبعه طوس. 1334ق.ص 2
[3]. همان. ص 26
[4] . سفرنامه خراسان و کرمان. غلامحسین افضل الملک. به اهتمام قدرت ا... روشنی زعفرانلو. تهران: توس.بی تا. ص 111
[5] . مزارمیرمراد: نمایی از مشهد قدیم. غلامحسین بقیعی. تهران: گوتنبرگ. 1374. ص 91