احمد اقوام شکوهی در گذشت
قدیمی ترین نقاره زن حرم آسمانی شد

* خودتان را معرفی کنید.
حاج احمد اقوام شکوهی، متولد بهار 1305 هستم و اهل و ساکن مشهد مقدس. از کودکی در همان خانهای که به دنیا آمدهام زندگی میکنم. هم اکنون نود سال دارم... . خانه ام نزدیک حرم قرار دارد. از صحن هدایت تا نقارخانه، این مقدار تقریبی فاصله خانه ام تا حرم است که هر روز با پای پیاده میآیم و برمیگردم. خدا را شکر می کنم که با وجود کهولت سن میتوانم این مسیر را بدون این که به کسی نیازی داشته باشم، طی کنم. بنده سواد خواندن و نوشتن ندارم. چهار برادر و دو خواهر داشتم. مادرم خانه دار و پدرم کارش در آن زمان ساختن زنجیر و افسار برای اسبها بود. هفتاد و یک سال است صبح و عصر در خدمت نقارخانه غریب الغربا امام رضا(ع) هستم، هر روز برای خواندن نماز جماعت به حرم می آیم و خوشحالم که همیشه در خدمت آقا و مولایم هستم.
*اولین باری را که به زیارت رفتید به خاطر میآورید؟
از آنجایی که ساکن مشهد بودم و خانهمان در نزدیکی حرم قرار داشت، هر روز به اتفاق مادرم به زیارت میآمدم. مادرم از سادات بودند و برای امام رضا(ع) و حرم مطهر ارزش بسیاری قائل بودند. همین رفت و آمدهای روزانه به حرم باعث شد تا من نیز ارادت خاصی به امام رضا(ع) پیدا کنم.
* چه شد که به سمت نواختن نقاره رفتید؟
پدربزرگ، عموها و سه تا از برادرانم در نقارهخانه فعالیت میکردند و من به تبعیت از آنها و عشقی که به این کار داشتم، این حرفه را آموختم. از نوزده سالگی به عنوان همراه و به نیابت از برادرانم در نقاره خانه مشغول شدم و کار نواختن را انجام میدادم. بسیار به کارم علاقه مند بودم و هر روز برای انجام وظیفه می آمدم. حتی یک روز هم تعطیلی نداشتم و در بدترین شرایط در نقاره خانه حضور داشتم. همه اینها دست به دست هم دادند تا در سال 1349 با حکم رسمی جزو نقاره زنان امام رضا(ع) شوم.
* حرف آخر...
من در زندگی ام چیزی ندارم. هر چه دارم به برکت امام رضا(ع) است. هر چه در زندگی خواستم به دست آوردم، با عزت و آبرو زندگی کردهام، هیچ گاه محتاج کسی نشدم و تمام فرزندانم را آبرومندانه به سرو سامان رساندم. فقط آرزو دارم آن دنیا امام رضا(ع) شفاعتم را کند و به دادم برسد. از خدا میخواهم به شما و همه مخاطبانتان عمر باعزت بدهد و حاجتهایتان برآورده شود.