گفت وگو با بانوی قهرمان پارالمپیکی که مسیر پرفراز و فرودی را برای رسیدن به موفقیت پیموده است

زندگی؛ یک مبارزه تمام‌نشدنی

نویسنده : الهام برمکی

تیری را بر چله کمان گذاشته، زه را کشیده و «هدفی» را نشانه رفته که بسیاری حسرت رسیدن به آن را دارند. برای «راضیه شیرمحمدی» زندگی یک مبارزه تمام‌نشدنی است که نباید در آن نفس کم آورد. مجال برای حسرت و اندوه فراوان است اما فرصت برای کسب موفقیت و درخشیدن، اندک.با همین باور بوده که حالا کلکسیونی پُر و پیمان از مدال‌های رنگارنگ داخلی و خارجی بر دیوار خانه او جا خوش کرده است. 14سال فعالیت شیرمحمدی  ورزشکار مشهدی در رشته تیر و کمان جانبازان و معلولان، برای او مدال طلای ماده ریکروی بازی‌های پارآسیایی گوانگجو را به ارمغان آورد. عنوان سومی و نشان برنز مسابقات پارالمپیک تابستانی لندن ۲۰۱۲ در بخش تیمی در کنار شش مدال جهانی دیگر؛ کارنامه این ورزشکار را درخشان کرده است.
یک انتخاب سرنوشت‌ساز
یک حادثه در کودکی، پاهای راضیه شیرمحمدی را از او می‌گیرد. به تلخی از آن یاد می‌کند و می‌گوید: مرغ داری که پدرم مسئولیت آن را بر عهده داشت در نزدیکی خانه ما بود. گویا روزی من در آن مکان حضور داشتم و به دلیل اتفاقی در دستگاه مخلوط‌کن مرغ داری می‌افتم، خلاصه آن حادثه مسیر زندگی‌ مرا عوض می‌کند.اما انتخاب او در تحمل معلولیت، عزلت‌گزینی نیست، در دوران مدرسه ورزش را شروع می‌کند و بعد از اتمام تحصیلاتش نیز این حوزه را ادامه می‌دهد، شیرمحمدی با یادآوری خاطراتش بیان می کند: والیبال بازی می‌کردم و حتی به تیم ملی هم راه یافتم اما یک جراحت مرا از ادامه این مسیر باز داشت. بعد از آن که ناگزیر شدم رشته والیبال را کنار بگذارم، احوالم دگرگون شد، تحمل شرایط برای من که پرتکاپو بودم دشوار بود. به پیشنهاد پدرم رشته تیر و کمان را پی گرفتم و امروز از این انتخابم خوشحالم چرا که باعث شد متوقف نشوم.
خانواده در کنارم بودند که به این جایگاه رسیدم
اما تبدیل شدن به یک ورزشکار بین‌المللی با مدال‌های درخشان جهانی، کار آسانی نبوده و نیست، به ویژه اگر مادر باشی و مسئولیت خانه هم بر دوش تو سنگینی کند. راضیه شیرمحمدی با چاشنی لبخند برای ما از دو دختر چهار و 18ساله‌اش می‌گوید که شیرینی زندگی او هستند و ادامه می‌دهد: قاعدتا هماهنگ کردن اداره یک خانه با تمرین ها و اردوهای مکرر ورزشی کار سختی است و انرژی زیادی می‌طلبد. گاهی به دلیل حضور در اردوها و مسابقات، حداقل دو هفته از خانواده دور و مدام دل‌نگران آن‎ها هستم اما خوشبختانه همراهی و همدلی اعضای خانواده نگذاشته است به اصطلاح کم بیاورم. فکر می‌کنم هر شخصی اگر این نوع حمایت را داشته باشد، در مسیری که انتخاب کرده توفیق می‌یابد. از طرفی باور دارم بخشی از جنگیدن و مقاومت من در برابر دشواری‌ها نیز به دلیل وجود خانواده‌ام است.ناکامی‌ها و شکست‌ها این بانوی ورزشکار را متوقف نمی‎کند. به اذعان خودش خون پُرجوشی در رگ‌هایش جاری است که او را به ادامه این راه تشویق می‌کند.او که چند صباحی به دلیل بودن در کنار فرزندش، از میادین مسابقات فاصله گرفته بود، تعریف می‌کند: دغدغه فرزند کوچکم فکر و ذهن مرا در مسابقات به خود مشغول کرده و تمرکز برایم دشوار بود. برای همین مدتی به خودم زمان دادم تا بتوانم دوباره روی ورزش متمرکز شوم.
استقبال کم اسپانسرها در مشهد و ضرورت بازنگری در رویکردها
از نگاه و حمایت‌های حرفه‌ای در این حوزه و به ویژه ضرورت ورود اسپانسرها به این رشته سخن می‌گوییم، در پاسخ به ما بیان می‌کند: نمی‌دانم چرا در مشهد حضور و نقش آفرینی اسپانسرها در مقایسه با دیگر شهرهای کشور کمتر است. حتی به رغم پیگیری‌های رئیس هیئت هم توفیق چندانی حاصل نشده است و گاهی با سختی زیاد توانسته‌اند در موارد خاص برای مسابقات اسپانسر جذب کنند.وی ادامه می‌دهد: هم اکنون شرایط به گونه‌ای است که اسپانسرها به حمایت از یک ورزشکار خاص اقدام نمی‌کنند و ترجیح می‌دهند به بعضی رشته‌های خاص و تیمی ورود یابند. این بی رغبتی می‌تواند چند دلیل داشته باشد؛ یا از نبود شناخت آن‌ها از ورزشکاران نشئت می‌گیرد یا از نتیجه این سرمایه‌گذاری خود نگران هستند.شیرمحمدی تاکید کرد: نگاه در حوزه اسپانسری باید حمایتی باشد و فرد دغدغه توسعه ورزش را داشته باشد. از این جهت از سرمایه‌گذاران می‌خواهم تا نگاه‌شان را به رشته‌های ورزشی اصلاح کنند و به عرصه های جدید نیز ورود داشته باشند.
مقصد بعدی؛ جاکارتا
از این بانوی کماندار، در خصوص رقابت‌هایی که پیش رو دارد می‌پرسیم، در پاسخ می‌گوید: هم اکنون به انجام تمرینات مشغولم. اگرچه هنوز برنامه مسابقات را به ما اعلام نکردند اما در سایت پارالمپیک، خبری در خصوص مسابقات آسیایی امارات منتشر شد که به صورت سالانه برگزار می‌شود و احتمال حضور تیم ملی ایران نیز در آن است.وی ادامه داد: فعلا تلاش می کنم تا برای  مسابقات جهانی آمادگی خود را حفظ کنم. از طرفی برای سال آینده، مسابقات مهم جاکارتا را در دستور کار داریم که اگر خدا بخواهد در این رقابت‌ها بهترین رکوردها را ثبت خواهیم کرد.
مدال‌هایی تقدیم به یک مسیر جریان ساز
خانم شیرمحمدی بخشی از مدال‌هایش را به مراکز مختلف اهدا کرده است؛« مدال طلای رقابت‌های پارالمپیک مسابقات آسیایی گوانگجو را به گنجینه ارزشمند امام رضا (ع) تقدیم کردم و مدال طلا و نشانِ عنوان ورزشکار برتر ایران را نیز به مرکز همدم هدیه کردم. باور دارم اگر قرار است مدال‌هایم را تقدیم کنم باید در همین عرصه‌های فرهنگی و جریان ساز باشد.»