بریده کتاب
جمیله: گاهی وقتها زندگی بازیهای عجیبی داره؛ اونقدر عجیب که هیچ کاری برای واکنش نمیتونی از خودت نشون بدی. درست مثل شهربازی بچهها؛ وقتهایی که از شدت ترس روی وسایل بازی جیغ میکشند و التماس میکنن که بازی تموم بشه، اما اون وسیله بازی تا دورش تموم نشه، وای نمیایسته. حالا اون بچه هرچی دلش بخواد میتونه جیغ بکشه، فریاد بزنه و دست و پا تکون بده... این طور نیس دکتر اشمیت؟
تکهای از کتاب
«وقتی زمین دروغ میگوید»
سعید تشکری