دردسرهای مجری بودن!
در نوجوانی پا به عرصه هنر میگذارد. اجراهای قوی و روان او در اغلب برنامههای اجتماعی تلویزیون، چشم مخاطبان را میگیرد و از او یک مجری محبوب میسازد.
«نیما کرمی»، نگاهی تخصصی به اجراهایش دارد و از نوآوری در کارش نمیترسد. جالب اینجاست که اجراهای مشترک او با همسرش «زینب زارع»، حسابی مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است، نکتهای که خودش نیز به آن اذعان دارد و از این موضوع ابراز خرسندی میکند.
این مجری جوان و موفق، هفته گذشته در سفری خانوادگی میهمان مشهدیها بود، به بهانه این حضور با او گپی کوتاه داشتیم:
از مهندسی تا اجرا
کرمی متولد سال 56 است، در رشته مهندسی عمران درس خوانده، اما مسیری متفاوت را در زندگی حرفهایاش پیش گرفته است؛ خودش تعریف میکند: از کودکی و نوجوانی تجربه اجرا در برنامههای مختلف را داشتم و علاقه به این رشته بود که مرا پاگیر این حرفه کرد.
از او میپرسیم آیا تجربهاش در رشته مهندسی عمران، به کمک اجراهایش آمده است، با لبخندی پاسخ میدهد: اصولا مهندسان، افراد باهوشی هستند. همان ذکاوت را مجریان هم در کار خود دارند. در حقیقت این دو حرفه، با بعضی ظرافتها و هوشمندیهای فکری و ذهنی پیوند خورده است.
او نقاط قوت کارش را صراحت کلام و همچنین انرژی میداند که پای اجراهایش میگذارد.
یک آغاز متفاوت از 16سالگی
از او درباره اولین اجراهایش میپرسیم که در پاسخ تعریف میکند: شروع رسمی کارم از سال 76 و در یکی از شبکههای سراسری سیما بود اما قبل از آن نیز مقابل دوربین قرار گرفته بودم، آن هم در سال 72 و در سن 16 سالگی. آن زمان ساکن اصفهان بودیم و بعدها به تهران نقل مکان کردیم.
او از نحوه ورودش به صدا و سیما، چنین میگوید: ابتدا کار خودم را از رادیو و شبکه جوان آن شروع کردم. بعد بستری فراهم شد تا به شبکه پنج سیما بیایم و اجراهای مستمر داشته باشم.
استرس به هیجان تبدیل شده است
کرمی از حال و هوای اولین اجرای خود خاطره مبهمی در ذهن دارد اما با اطمینان میگوید: آن لحظه استرس عجیبی داشتم البته هنوز هم پیش از اجرا و در ابتدای شروع برنامه، هیجان بسیاری را تجربه میکنم. حالا به نوعی پختگی رسیدهام و استرس جایش را به هیجان داده است. وی مردم را بهترین قاضی برای پسند اجراهایش میداند و امیدوار است که کارهای او به دل آنها بنشیند.
کاری را که نپسندم اجرا نمیکنم
نیما کرمی را تقریباً همیشه در برنامههای اجتماعی میبینیم، خودش درباره انتخابهایش میگوید: من مجری اجتماعی هستم، در واقع مجری برنامههایی که حال و هوای عمومیتری دارند. رویکرد اجتماعی را در کارهایم دوست دارم و بدان متعهدم. در هفت سال اخیر نیز به صورت منظم برنامه صبحگاهی شبکه آموزش با عنوان «صبحی دیگر» را اجرا میکنم؛ برنامهای که بازخوردهای خوبی داشته است.
وی این شبهای رمضان برنامه «دعوت» را در قالب اجرای مشترک با همسرش بر روی آنتن دارد. برنامهای که درباره آن میگوید: در ماه رمضان، جُنگهای بسیاری در شبکههای مختلف سیما داریم، اما معتقدم تفاوتی که «دعوت» با برنامههای مشابه دارد، تفکری است که پشت آن شکل گرفته؛ «دعوت» یک دورهمی اجتماعی با حضور هنرمندان و چهرهها و البته مردم است و تلاش کردهایم تا حرفی نو برای گفتن داشته باشد. در حقیقت در این برنامه دنبال آن نبودیم که صرفا با مهمان بگوییم و بخندیم و یا بپرسیم که چه کاری انجام میدهد، بلکه سراغ چهرههای معروفی میرویم که یک اتفاق بزرگ در زندگی شان رخ داده و پیرامون همان هم گفت وگویی شکل میگیرد.
این مجری جوان تاکید میکند: تلاش کردهام تا در برنامههایی همکاری کنم که دارای بستری اجتماعی هستند چون در ارتباط مستقیم با بیننده قرار میگیری و ساده و بیتکلف با او سخن میگویی. نتیجه و بازخورد هم قویتر است. تمام برنامههایی را که تا به امروز اجرا کردهام دوست داشته و دارم و اساسا کاری که پسندم نباشد، نمیپذیرم.
گاهی سنگ صبور مردمیم
صد البته که اجرای برنامههای اجتماعی باعث شده، ارتباط او در مقام یک مجری با مردم قویتر و صمیمیتر باشد. کرمی در این باره اظهار میکند: در بازخورد محتوای رسانه با دو گروه مواجهید. گروهی کار شما را میپسندند و از اجرایتان حمایت میکنند و شماری هم منتقد کارهای شما هستند و تیزی نقدشان هم متفاوت است. من هم در مواجهه با مردم، همین تجربه را دارم. گروهی خدا را شکر، کار را پسندیده اند و ابراز لطف میکنند و شماری هم منتقدند و با بیان خودشان این نقد را اظهار میکنند. من برای آنها نیز احترام زیادی قائلم و تلاش میکنم از نقدهایشان بهره بگیرم.
وی برنامههای زندهای را که این شبهای رمضان اجرا کرده، محل مواجهه با مردم میداند و میگوید: مردم گاهی لطف دارند و مرا سنگ صبور خود میبینند و درد دل میکنند. حیف که گاهی همه کمک ما، فقط شنیدن حرفهای آنهاست.
دردسرهای مجری بودن
این مجری صداوسیما خاطرات مختلفی از مواجهه با مردم در موقعیتهای متفاوت دارد و با خنده تعریف میکند: یک بار با همسرم برای خرید به فروشگاهی رفته بودیم. آنجا بر سر انتخاب کالایی باهم بحث میکردیم. من روی یک جنس خاص تاکید داشتم و ایشان روی مورد دیگری و خلاصه این گفت وگو کمی داغ شده بود که یکهو خانمی وسط دعوای ما دوید و گفت: آقای کرمی، اجازه میدهید یک عکس از شما بگیریم؟ در این لحظه همسرم با عصبانیت گفت: خانم محترم! مثلاً ما داشتیم دعوا میکردیمها ؟! آن خانم هم پاسخ داد: بگذارید بعداً دعوا کنید...بعد دوربین را طرف همسرم دراز کرد و گفت: «حالا این دوربین را بگیر و از ما عکس بگیر!»... حالا هربار با همسرم یاد این خاطره میافتیم، کلی میخندیم. فکر میکنم مجری بودن همین دردسرها را دارد که وقتت مال خودت نیست، حتی برای دعوا.
در محضر خدا
این مجری جوان علاقه زیادی به مشهد و زیارت بارگاه ملکوتی حضرت رضا(ع) دارد و با تاکید میگوید: هر بار که مشهد میآیم تغییرات شهر و حریم حرم را رصد میکنم. به باور من در این سالها، خوشبختانه رویکرد زائرمحوری و تکریم مسافرانی که به قصد زیارت مشرف میشوند، بهبود چشمگیری یافته است و بر حفظ کرامت مهمان آقا تاکید بیشتری میشود.
وی این فضا را فرصت مغتنمی میداند برای نزدیک شدن به خدا و میگوید: در این فضای روحانی، آدمی خود را در محضر خدا میبیند و آرام میگیرد.