باران همچنان می‌بارد

برخیز و منتظر نباش

و دوست داشتن را فریاد بزن

بگذار این باریدن تا ابد ادامه یابد

فاطمه انیسی

همین که رسول اکرم(ص) و اصحاب و یاران از مرکب‌ها فرود آمدند و بارها را بر زمین نهادند، تصمیم جمعیت بر این شد که برای غذا گوسفندی را ذبح و آماده کنند. یکی از اصحاب گفت سر بریدن گوسفند با من. دیگری: کندن پوست آن با من. سومی: پختن گوشت آن با من. چهارمی:... رسول اکرم(ص): «جمع کردن هیزم از صحرا با من.» جمعیت گفتند یا رسول‌ا... شما زحمت نکشید و راحت بنشینید، ما خودمان با کمال افتخار همه این کارها را می‌کنیم. پیامبر خدا فرمودند: «می‌دانم که شما می‌کنید، ولی خداوند دوست نمی‌دارد بنده‌اش را در میان یارانش با وضعی متمایز ببیند که برای خود نسبت به دیگران امتیازی قائل شده باشد.» سپس به طرف صحرا رفت و مقدار لازم خار و خاشاک از صحرا جمع کرد و آورد.

برگرفته از «داستان راستان» شهید مطهری

 

آیت‌ا... جوادی آملی در جلسه درس اخلاق خود فرمودند: «درون ما یک دستگاهی است که مسئول اندیشه است و مسائل علمی با آن دستگاه صورت می‌پذیرد. یک دستگاه دیگری هم در درون ماست که مسئول انگیزه و متولی تصمیم است. ما یک «جزم» داریم که از سنخ علم است، یک «عزم» داریم که از سنخ عمل است. این که گاهی ممکن است کسی عالم باشد ولی عمل نکند، برای این است که هیچ ارتباطی بین دستگاه عزم و اراده انسان با دستگاه جزم و اندیشه او نیست! اما اگر روح قوی شود این دو دستگاه را به هم مرتبط می‌کند. وگرنه می‌شود عالم بی‌عمل. گاهی عقل را ظل می‌گیرد. هوس، غرور، خودخواهی جلوی نور عقل را می‌گیرد، وقتی نورش را گرفت، انسان با این که یقین دارد این مطلب حق است و هیچ تردیدی در آن ندارد، اما عمل نمی‌کند، چون آن بخش علمی و اندیشه هیچ مسئولیتی درباره اراده، عزم، اخلاص و عمل ندارد.»پایگاه خبری شفقنا

 

بالاخره فیلم «کت چرمی» که به موضوعات اجتماعی مثل اعتیاد، قاچاق دختران و ... می‌‌پردازد و در اکران روی پرده به فروش حدود 15 میلیاردی رسیده بود، وارد شبکه نمایش خانگی شد. فیلمی از حسن میرزامحمدی که در جشنواره سال قبل برای 11 سیمرغ نامزد شد اما فقط یک سیمرغ را کسب کرد. با معرفی این فیلم همراه ما باشید. 

 

مددکاری که به دل خطر زد

فیلم داستان یک مددکار اجتماعی به‌‌نام عیسی فرهمند با بازی جواد عزتی است که حین بازرسی از یک مرکز نگهداری از دختران خیابانی متوجه یک موضوعات عجیبی بین دختران می‌‌شود. او تصور می‌‌کند فردی با نفوذ که پشتیبان مالی چند مرکز نگهداری از این دختران است با سوءاستفاده از آن‌‌ها درصدد ترانزیت مواد به کشورهای دیگر برای مهمانی به‌‌نام «کت چرمی» است. فرهمند که دختر نوجوانش را از دست داده و روی سرنوشت دخترانی همسن و سال دختر خودش حساس است، به‌‌رغم مخالفت مسئول محافظه‌‌کارش، به‌‌دنبال پیدا کردن مدرک برای اثبات ادعایش به دل خطر می‌‌زند و مقابل گروهی خطرناک می‌‌ایستد. در این بین با دختر نوجوانی آشنا می‌‌شود که شاهد برای «کت چرمی» است. این موضوع فرهمند را درگیر چالش‌‌های بزرگی می‌‌کند. 

 

برگ برنده: بازی سارا حاتمی

فیلم در جشنواره فجر سال قبل برای 11 بخش نامزد سیمرغ شد که فقط سیمرغ بهترین نقش مکمل زن را توسط سارا حاتمی بازیگر نوجوانی که او را پیشتر در فصل اول «زخم کاری» دیده بودیم دریافت کرد. سوای این موضوع، فیلم به‌‌رغم پرداختن به سوژه‌‌ای به ظاهر ملتهب و حساس و حضور عوامل شناخته‌‌شده‌‌ای مثل تیم بازیگران شامل جواد عزتی، صابر ابر، رویا تیموریان، عباس جمشیدی، ستاره پسیانی و... نتوانست توجه منتقدان و مخاطبان را جلب کند.  

 

نقاط ضعف و قوت فیلم

فیلم درامی ساده است که موضوعات مختلفی مثل اعتیاد، قاچاق دختران جوان و ... را مطرح می‌‌کند اما در هیچ‌‌کدام عمیق نمی‌‌شود و زاویه تازه‌‌ای به سمت هیچ‌‌کدام باز نمی‌‌کند. با این حال ریتم خوبی دارد و کمابیش از تب و تاب نمی‌‌افتد. از آن فیلم‌‌های اجتماعی هم نیست که خیلی تلخ باشد و مخاطب را با حجمی از ناامیدی تنها بگذارد. اما شاید یکی از غیرمنتظره‌‌ترین نقاط ضعفش بازی‌‌های فیلم باشد. غیر از سارا حاتمی و ستاره پسیانی که در ایفای نقش و هویت دادن به کاراکتری که بازی کردند موفق بودند بازیگران نام‌‌آشنای فیلم موفق نبودند. جواد عزتی بازی معمولی دارد که چیزی به کارنامه او اضافه نمی‌‌کند. اما در این بین شخصیت‌‌پردازی، گریم و حتی اجرای نقش صابر ابر   بسیار ضعیف و غیرقابل باور است. با این اوصاف فیلم می‌‌تواند توجه جامعه را به سمت برخی از معضلات اجتماعی جلب کند و مخاطب را همراه کند، اما اثری ویژه نیست که حرف‌‌های تازه‌‌ای داشته باشد. 

 

سال ۲۰۱۵ باستان‌شناسان در غار «هُل فِلس» در جنوب غربی آلمان ۱۵ قطعه عاج ماموت پیدا کردند. بر اساس قدمت‌گذاری رادیوکربن اکتشافات قبلی مشابه آن حوالی، قدمت این قطعات بین 35 هزار تا 40 هزار سال تخمین زده شد. وقتی این قطعات یک جا جمع شدند، یک عاج ماموت ۲0.4 سانتی‌متری را تشکیل دادند با چهار سوراخ که شیارهایی در حاشیه بیرونی آن‌ها حک شده بود. 

 

گمانه زنی پژوهشگران

برخی محققان قبلاً باور داشتند که این یک چوب‌دستی عاج بوده و از آن به عنوان صداساز، عصا یا قطعه هنری استفاده می‌شده است. گروهی می‌پنداشتند از این ابزار برای صاف کردن چوب یا چرم استفاده می‌شده است. اما تجزیه و تحلیل دقیق چهار سوراخ روی این ابزار، محققان را به نتیجه‌گیری متفاوتی رساند: شواهدی از بقایای گیاه و خاک و فرسودگی میکروسکوپی نشان می‌دهد که شاید این شیء در واقع ابزاری برای ساختن طناب بوده است. تجربیات و تحلیل‌های طناب‌سازی دانشمندان که در مجله Science Advances منتشر شده، باورهای قبلی مبنی بر این که عاج، قطعه‌ای از یک اثر هنری بوده یا اهداف غیرکاربردی دیگری داشته را رد می‌کند. نیکلاس کونارد، باستان‌شناس از نویسندگان مقاله می‌گوید: «می‌توانید خیلی راحت با آن طناب بسازید و طنابی بسیار قوی خواهد شد. البته، این به آن معنا نیست که این تنها هدفی‌ست که این شیء می‌توانسته داشته باشد، اما در قیاس با گفتن این که نماد قدرت یا نوعی اثر هنری است، فکر می‌کنم فرضیه طناب، فرضیه خیلی خوبی است.» 

 

طناب انسان های اولیه

طناب قوی برای انسان‌های اولیه مفید بود، چون می‌توانستند از آن برای ساختن ابزار، محکم کردن پناهگاه، حمل وسایل، اهلی کردن سگ‌ها و روشن کردن آتش استفاده کنند. اما خود طناب عصر حجر که به طور معمول از مواد گیاهی ساخته می‌شده، به مرور زمان تجزیه شده است. نشان‌های طناب اولیه فسیل‌شده در خاک رس یا تصاویر آن در هنر ماقبل تاریخ اساساً تنها شواهدی هستند که تا به امروز باقی مانده‌اند. محققان موادی را آزمایش کردند که حدود 30 هزار سال پیش در این منطقه وجود داشت، از جمله رگ و پی آهو، کتان، کنف، زیرفون، بید و گزنه. اما نی‌های دم‌گربه از همه بهتر جواب دادند. آن‌ها به راحتی توانستند آن الیاف را از سوراخ‌های مجاور عبور دهند، کشش را حفظ کنند و رشته‌ها را به شکل طناب درآورند. با کمی تمرین، یک تیم چهار تا پنج نفره تنها ظرف ده دقیقه طناب محکم و انعطاف‌پذیری به طول پنج متر ساختند. با این حال، تایید کردند که شاهکار آن‌ها مدرک قاطعانه‌ای نیست که نشان دهد از عاج تنها برای طناب‌سازی استفاده می‌شده است. 

برگرفته از فرادید

 

«اروپا» نام یکی از 72 قمر سیارهٔ مشتری است. این ماه در سال ۱۶۱۰ میلادی توسط گالیله کشف شد. اروپا پانزدهمین جسم در منظومهٔ خورشیدی بر پایهٔ جرم و حجم است. نقشه‌برداری جهانی از نقش‌های دایروی بر روی اقیانوس یخ‌زدهٔ قمر اروپا دانشمندان را از گمان‌های پیشین دور نمود. این نقش‌ها کمان‌هایی به عرض ۴۰ کیلومتر هستند که تا صدها کیلومتر گسترده شده‌اند. این نقش‌ها معمای جدید قمر پیچیده شده در لفافه یخ هستند. یکی از این برآمدگی‌ها توسط نگاه اجمالی فضاپیمای «ویجر» در مدت عبور خود از کنار سامانه سیاره مشتری در سال ۱۹۷۹ ثبت شده بود. هنگامی‌که سفینهٔ فضایی گالیله در سال ۱۹۹۶ به قمر اروپا رسید، تصاویر جدیدی را از چندین برآمدگی عجیب برای ما ارسال نمود. فضاپیمای افق‌های نو نیز در تهیه و تکمیل نقشهٔ سطح این قمر، با گذر از کنار سیاره در سال ۲۰۰۷، به دانشمندان کمک شایانی نمود. نتایج حاصل از تحقیقات زمین‌شناختی گالیله از قمر اروپا به ما نشان می‌دهد که به احتمال بسیار قوی، این قمر دارای اقیانوس آب است. این مدرک جدید مشکل جدا بودن پوسته از هستهٔ یخی را تا حد زیادی حل کرد.

 

در تفسیر نور ذیل آیه 18 سوره حشر، با این مضمون: «اى کسانى که ایمان آورده‌اید! از خداوند پروا کنید و هرکس به آن‌چه براى فرداى (قیامت) خود فرستاده است، بنگرد. باز هم از خدا پروا کنید که خداوند به آنچه انجام مى‌دهید، به خوبى آگاه است.» آمده است: در روایات مى‌خوانیم با نیمى از یک دانه خرما، یا اگر ندارید با سخنان خوب، دل‌هایى را شاد کنید تا در قیامت که خداوند مى‌پرسد «من به تو چشم و گوش و... دادم چه ذخیره‌اى فرستادى؟» شرمنده نباشید. زیرا در آن روز بعضى به هرسو مى‌نگرند، ولى ذخیره‌اى که وسیله نجات‌شان باشد از پیش نفرستاده‌اند.  به امید کار خیر وارثان نباشیم، هرکس به فکر قیامت خود باشد. محاسبه نفس لازم است. اگر امروز دقّت نکنیم، دقّت فردا سبب شرمندگى خواهد بود. آینده نگرى و عاقبت اندیشى، لازمه ایمان است.  

توضیح: در «همشهری سلام» 9 اسفند، نام سوره «حشر» به اشتباه «شوری» درج شده بود.

 

آدم وقتی جوان است به پیری جور دیگری فکر می‌کند. فکر می‌کند پیری یک حالت عجیب و غریبی است که به اندازه صدها کیلومتر و صدها سال از آدم دور است! اما وقتی به آن می‌رسد می‌بیند هنوز همان دخترک پانزده ساله است که موهایش سفید شده، دور چشم‌هایش چین افتاده، پاهایش ضعف می‌رود و دیگر نمی‌تواند پله‌ها را سه تا یکی کند. و از همه بدتر بار خاطره‌هاست که روی دوش آدم سنگینی می‌کند...

برگرفته از «چهل سالگی» اثر ناهید طباطبایی

 

از دو بخش «نیم» و «کت» تشکیل شده که معنی بخش اول آن مشخص است. اما «کت» به معنای تخت پادشاهی است. در لغت‌نامه دهخدا درباره نیمکت آمده: «تختی که دست‌کم از یک طرف دیواره نداشته باشد و بر آن نشینند و پاها فرو آویزند یا بر زمین نهند». اسدی توسی در گرشاسب‌نامه سروده:

کت و خیمه و خرگه و شاروان

ز هرگونه چندان که ده کاروان

برگرفته از «لغت‌نامه دهخدا»

 

 وفاداری به حال است که وفاداری به آینده را آماده می‌سازد. فنلون

 اجر نیک شما در عمل نیک شما مستور است. سیسرون

 پول با شادمانی کم داخل کیسه می‌شود ولی با غم زیاد از آن خارج می‌شود. مولیر

 کسانی که دیر قول می‌دهند، خوش‌قول‌ترین مردم دنیا هستند. ژان ژاک روسو

 

دستفروش از دست روی دست گذاشتن متنفر است.

زمستان با سلامِ بهار خداحافظی می‌کند.

حسرت خاموشیِ آتش در جان آتش‌نشان شعله می‌کشد.

کار که می‌خوابد، کار دست کارگر می‌دهد.

ژیمناست روی دست خودش بلند می‌شود.

سبیل با ریشخند مخالف است.

احمد اسکینی‌