
گزارشی تاریخی از زندگی و زمانه اسماعیلخان دامغانی، سردار شجاع مدافع خراسان
تعداد بازدید : 16
نقش دلاور دامغانی در دفاع از مشهد 200 سال قبل
نویسنده : جواد نوائیان رودسری

ایران در سرآغاز قرن سیزدهم هجری قمری، شرایط ناپایدار و پربحرانی را از سر گذراند. با قتل آقامحمدخان قاجار در 21 ذیالحجه سال 1211 / 28 خرداد 1176 و روی کار آمدن فتحعلیشاه که از نظر شجاعت و جنگاوری، اصلاً در حد و اندازه آقامحمدخان نبود، اوضاع پریشان کشور، پریشانتر شد و مدتی بعد، با هجوم روسیه تزاری به قفقاز و آغاز شورشهای گسترده در نواحی شمال شرقی ایران، یعنی مناطق گستردهای از خراسان، وضعیت به وخامت گرایید. ظهور اسماعیلخان دامغانی، به عنوان سرداری رشید و کارآزموده که هم در وطندوستی و هم در دینداری، شهرتی فراگیر یافت، در این زمان رقم خورد. او اصالتاً از اهالی سنگسر در نزدیکی سمنان بود، اما به دلیل زندگی در دامغان، به این نام معروف شد. اسماعیلخان و چهار برادر دیگرش، به پنج سردار دامغانی معروف بودند؛ سردارانی که شجاعت و نترسی آن ها، ورد زبان مردم ایران بود. اسماعیلخان در سال 1205 خورشیدی درگذشت و طبق گزارش اعتمادالسلطنه در «مطلعالشمس»، مطابق وصیت اسماعیلخان، پیکر او را در حرم مطهر رضوی و در رواق مبارکه «دارالسعاده» دفن کردند.
جنگ با متجاوزان در قفقاز
اسماعیلخان با آغاز حملات سربازان تزار به سرزمینهای ایرانی قفقاز، با نیروهای تحت امرش به آن مناطق شتافت؛ او در آن نبردها، در کنار برادرانش، پیروزیهای درخشانی آفرید و از سال 1216ق / 1180ش، اسمش بر سر زبانها افتاد. وی در سال 1182ش، در حملهای رعدآسا به اشغالگران، سیسیانوف، سردار مشهور تزار را شکست داد و در پی آن، نه تنها برخی از مناطق اشغالی را آزاد کرد، بلکه تعداد زیادی از مسلمانان به اسارت گرفته شده توسط روسها را از بند رهانید و به داخل خاک ایران بازگرداند. پیروزیهای اسماعیلخان در «نیپک» و «آباران»، امیدها را برای پیروزی ایرانیان در قفقاز تقویت کرد، اما صد افسوس که با کارشکنی فتحعلیشاه و درباریانش، پیروزیهای سربازان جان برکف وطن تداوم نیافت و سرانجام، شکست سخت در جنگ اصلاندوز، باعث جدایی بخشهای مهمی از خاک ایران شد.
حرکت به سوی خراسان
اسماعیلخان بعد از آن اتفاق تلخ، مدتی به زادگاهش برگشت، اما طولی نکشید که اخبار مربوط به شورشهای خراسان و ناامنی حاکم بر مسیر تردد زائران حرم رضوی به گوش وی رسید. عباسمیرزا نایبالسلطنه، اسماعیلخان را مامور کرد که در ربیعالاول سال 1229 / اسفند 1192، به همراه نیروهای تحت امرش، راهی خراسان شود و امنیت را به آن منطقه باز گرداند. او با یاری دو برادرش، ذوالفقارخان و مُطَلِّبخان، خود را به خراسان رساند و وارد مشهد شد. ورود وی به شهر، خوشحالی اهالی را در پی داشت. آن ها داستان شجاعت اسماعیلخان را در جنگهای قفقاز شنیده بودند و میدانستند که حضور او باعث عقبنشینی شورشیان و راهزنان از شهرهای خراسان و مسیرهای مواصلاتی مشهد مقدس خواهد شد. این زمان، مصادف با آغاز فعالیت انگلیسیها در افغانستان و تلاش آن ها برای جدایی این منطقه از ایران بود. اسماعیلخان، بعد از زیارت حرم رضوی، بیدرنگ برای مقابله با شورشیان، به سمت رادکان و قوچان حرکت کرد و توانست بسیاری از آن ها را با مذاکره، وادار به ترک نبرد کند.
پیروزی بزرگ 28 خرداد
اسماعیلخان دامغانی حدود دو ماه، بدون توقف و استراحت، برای برقراری امنیت مشهد و مناطق اطراف آن کوشید. با این حال، هنوز هم ناآرامیهایی در برخی نقاط وجود داشت که میشد رد پای تحریک انگلیسیها را در برخی از آن ها دید. اسماعیلخان بعد از اطلاع از شورش دوباره برخی خوانین مستقر در نزدیکی قوچان، با پنج هزار نیروی زبده، خود را به نزدیکی شهر رساند. آن ها به دلیل سرعتشان، بسیار خسته بودند و به همین دلیل، شب را به استراحت پرداختند، اما شورشیان که از قدرت و شجاعت اسماعیلخان بیم داشتند، تصمیم گرفتند در حملهای شبانه، کار وی و سربازانش را بسازند. گروهی از خانهای وابسته و سرکش، با نیرویی زیاد به سوی اردوگاه اسماعیلخان حرکت کردند؛ نیرویی بیش از 20 هزار جنگجو. آن ها شبانگاه 28 خرداد سال 1193 به نیروهای اسماعیلخان حملهور شدند. طرح شورشیان این بود که بعد از شکست دادن اسماعیلخان، راه مشهد را پیش گیرند و اینبار به غارت گسترده شهر دست بزنند، اما نیروهای اسماعیلخان که سابقه سالها همراهی با او را داشتند، خیلی زود بر هرج و مرج به وجود آمده از آن شبیخون، غلبه کردند و آرایش نظامی خود را بازیافتند. اسماعیلخان با تهور و شجاعتی که داشت، بیباکانه در میان صفوف یاران خود میتاخت و با جملاتی حماسی، آن ها را برای نبرد تهییج میکرد؛ طولی نکشید که پایداری و دلاوری نیروهای اسماعیلخان جواب داد؛ مهاجمان، حوالی صبح، دست به عقبنشینی گسترده زدند. با دستور اسماعیلخان، سربازان شجاع او، به تعقیب مهاجمان پرداختند و جمع زیادی از آن ها را، از دم تیغ گذراندند و تعدادی را هم به اسارت درآوردند. به این ترتیب، شورش بزرگ خراسان که سببساز ناامنی گسترده در این منطقه و به ویژه مسیرهای زیارتی به مشهدالرضا(ع) شده بود، سرکوب شد.