
حامد آفاق ستاره طلایی بسکتبال پس از سال ها سکوتش را شکست
تعداد بازدید : 3
نسل طلایی در بوته فراموشی!

اوایل دهه ۸۰ بود که بسکتبال ایران با شکوفا شدن نسلی طلایی متشکل از ستارههایی چون حامد آفاق، مهدی کامرانی، صمد نیکخواه بهرامی، حامد حدادی و اوشین ساهاکیان موفق شد با کسب عنوان قهرمانی قاره کهن، در آسیا خود را مطرح کند تا جایی که حتی بسکتبال ایران برای نخستین بار جواز حضور در بازیهای المپیک را کسب کرد و به یک رشته المپیکی در ورزش کشور تبدیل شد. در همین زمینه برای مرور خاطرات روزهای درخشان بسکتبال ایران و بررسی دلایل موفقیت این رشته در سالهای قبل، پای صحبتهای حامد آفاق، یکی از اعضای نسل طلایی بسکتبال ایران نشستیم، بازیکنی که از منطقه خراسان کشف شد و با درخشش در ردههای پایه به لباس تیم ملی بزرگ سالان رسید، ستارهای که در دوره نوجوانی بسیار لاغر بود، اما با ورود به عرصه حرفهای در بسکتبال کشور، افتخارات زیادی در سطح ملی و باشگاهی قاره آسیا، قهرمانی در لیگ ایران و ... کسب کرد تا نام خود را در تاریخ این ورزش ثبت کند. به گزارش ایسنا ، این ستاره مشهدی که مدتی است در آمریکا به سر می برد، پس از سال ها سکوتش را شکست و در صحبتهایی بی پرده از شرایط بسیار بد بسکتبال ایران صحبت کرد و دلیل این شرایط را بی برنامگی و صرفا استفاده کننده بودن فدراسیون های قبلی دانست.
تفاوت نسل ها در استعدادیابی
حامد آفاق در ابتدا به تفاوت استعدادیابی در دوران گذشته اشاره کرد و گفت: در دوران ما فکر میکنم مسائل مالی خیلی در بسکتبال تاثیر منفی نمی گذاشت و مربیان عاشق آموزش بودند. حتی مربیان ما هم خیلی اهل بستن قرارداد نبودند و با عشق کار میکردند. دوست داشتند از بین نفرات متعدد استعدادیابی کنند و بازیکنان خود را به تیم ملی برسانند که به این موضوع مهم افتخار میکردند. وقتی هم که به تیم ملی آمدیم سرمربی دلسوزی داشتیم. از نظر من، ما جزو خوش شانسترین بازیکنانی بودیم که زیر دست سعید فتحی استعدادیابی شدیم و کار کردیم. حتی به یاد دارم که سه جلسه در روز تمرین میکردیم. من خیلی کم به یاد دارم که یک مربی این طور کار کند. کار بسیار سختی بود که ۳ شیفت در روز و در هر شیفت با ۲۵ بازیکن در سنین پایین سر و کله بزنی؛ آن هم نه برای پول، برای عشق به بسکتبال.
وی درباره جذاب شدن لیگ بسکتبال پس از درخشش نسل طلایی افزود: وقتی دیدند بسکتبال در میادین بزرگ تر دیده میشود، حامیان مالی وارد این رشته شدند و لیگ هم جذاب شد. حامیان مالی خوبی جذب بسکتبال شدند و خارجیهای خوبی هم وارد لیگ میشدند. قبل از ما این شرایط نبود. بعد از درخشش نسل طلایی بود که تیمهایی مثل پیکان، صنام و ... با حامیان مالی خوب آمدند و در بسکتبال هزینه کردند. این موضوع باعث شد بسکتبال ایران به سطح بالایی برسد. روزی بود که وقتی ۴ تیم نهایی سوپر لیگ مشخص میشدند، معلوم نبود کدام یک قهرمان میشود.
وی درباره دلیل آمدن و رفتن تیمهای مختلف در لیگ بسکتبال گفت: فکر می کنم ضعفهای مدیریتی هم داریم . نباید یک طرفه نگاه کرد. همیشه کم و کاستی مدیریتی در فدراسیون هست. وقتی من به عنوان حامی مالی هزینه میکنم باید برای من تبلیغ داشته باشد تا از طریق فروش برند خاصی که دارم سود کنم، باید عزت داشته باشم و برندم را از طریق این تیم نشان دهم. اگر این شرایط در بسکتبال فراهم شود باعث تشویق حامیان مالی و برندهای مختلف میشود. فدراسیون هم باید کمک کند. فدراسیون قانون سختی برای نحوه ورود و خروج تیمها به لیگ ندارد و خیلی از تیمها هستند که یک فصل میآیند و قرارداد چند میلیاردی می بندند، اما در پایان حتی ۵۰ درصد قرارداد را به بازیکنان نمیدهند. وقتی هم به مدیرعامل میگویید پول بدهید، میگوید همین است که هست و میرود. خود من هم این اتفاق برایم افتاد. همین الان کلی پول از 10 سال قبل از ذوب آهن و شهرداری اراک طلبکارم. آیا می توانم کاری کنم؟ تازه من جزو نفراتی هستم که خیلی کم طلبکارم و خیلیها هستند که پول زیادی طلب دارند.
فراموشی نسل طلایی
آفاق در پاسخ به این سوال که چرا نسل طلایی بسکتبال ایران تکرار نشد و همچنان شاهد نزول بسکتبال هستیم، خاطرنشان کرد: فکر میکنم فدراسیون زمان آقای مشحون جزو خوش شانس ترین فدراسیونها بود. فدراسیونی بود که روی کار آمد و تیم ملی طلایی را در اختیار گرفت. البته قبل از او آقای غضنفری رئیس فدراسیون بود و هزینه بسیار زیادی کرد تا پایه سازی کردند و جوانان را به تیم ملی آوردند. متاسفانه بعد از یکی دو سال شرایط تغییر کرد و مشحون روی کار آمد و آن استعدادیابی که از طریق غضنفری شده بود به فدراسیون مشحون رسید. دوران طلایی تیم ملی در آن زمان رقم خورد که شرایط خیلی خوبی برای بسکتبال ایران بود،اما مشحون فقط به قهرمانی ها توجه کرد و کمتر به استعدادیابی و زیر ساختها اهمیت داد.از آن زمان روند رشد بسکتبال در ردههای پایه متوقف شد. روزهایی بود که وقتی از مسافرت میآمدیم، به فاصله دو روز عازم مسابقه دیگری میشدیم. هیچ وقت فکر نکردند که این تیم تمام شدنی است.
همه چیز پول شده است
وی به زد وبندهایی که بین مربیان وجود دارد، اشاره کرد و افزود: به نظر من در ایران مربیان خیلی خوبی داریم و مدیریت این است که از مربیان در جای درست استفاده کنند. خیلی از مربیان هستند که من آنها را میشناسم، اما اسمی از آنها نیست و خیلی از مربیان هم هستند که دایم حضور دارند. باید کسی را بیاوریم که واقعا دنبال پرورش بازیکن باشد. با احترام به همه مربیان خوب کشور، یک سری مربیان دنبال این هستند که بازیکن را بالا بیاورند و وارد تیمی کنند تا از آن انتقال نفع ببرند و این آسیب زننده است. همه چیز پول شده است.وی ادامه داد: مربی من در مشهد آقای فرداد کاظمیان بود که از زندگی شخصی خود می زد تا یک یا چند بازیکن مثل من تربیت کند.حتی جمعهها ما را به پارک ملت می برد و دو ساعت تمرین میداد. آخر هفته ما را به کوههای آب و برق میبرد و دو ساعت میدویدیم؛ آن هم بدون هیچ چشمداشتی. عاشق بسکتبال بود و اصلا به پول فکر نمیکرد. سعی میکرد ستاره تحویل کشور و تیم ملی بدهد. ضمن این که دانش کافی هم داشت. باید از چنین نفراتی استفاده کنیم.
مربیگری در آمریکا
حامد آفاق درباره وضعیت فعلی خود و این که آیا مربیگری هم می کند، گفت:روزی از من خواسته شد که به تیم ملی کمک کنم که گفتم زندگی غیر قابل پیش بینی است و شرایط به نحوی شد که من دیگر در ایران نیستم. اگر در ایران بودم به طورقطع در این زمینه ورود میکردم؛ چراکه حیف است این همه سال تجربه را انتقال ندهم. با این حال شرایط به نحوی است که ما این سر دنیا هستیم.الان هم کار آموزش را با یکی از آکادمیهای بسکتبال انجام می دهم و یک سری شاگرد خصوصی هم دارم ، اما خیلی دوست داشتم می شد این کار را در ایران و تیم ملی ایران انجام دهم. قسمت این طور بود که این جای دنیا چنین کاری را بکنم. متاسفانه خیلی دور هستم و ما این جا ماندگار شدهایم. او درباره علاقه پسرش به فوتبال گفت: پسرم در ایران بسکتبال کار کرده بود. سه سال بسکتبال را پیگیری میکرد. خودم هم با او کار میکردم. الان هم که عاشق فوتبال است.بسکتبال را خیلی بهتر از دیگر دوستانش بازی میکند. چیزهایی را هم که من خودم به او یاد ندادهام، بلد است. هدف من از آمدن به آمریکا فعالیت او در بسکتبال بود.