مشهدالرضا غرق در نور غدیر

ترسول_ دهه ولایت از عید سعید قربان تا بزرگ ترین عید شیعیان، عید غدیر سپری شد و مثل هر سال مشهدی ها از زائر و مجاور در جشن اتمام دین و اکمال نعمت الهی سنگ تمام گذاشتند و البته بنا شده که این جشن و شادی و حضور نورانی مردم به گفته امام جمعه مشهد مقدس تا روز 21 تیر، روز بزرگداشت عفاف و حجاب ادامه پیدا کند تا دستان ولایت علی (ع) در دستان عفیف و ولایتمدار فاطمه زهرا (س) قرار گیرد.
من کنت مولاه...
به گزارش خراسان رضوی، حال و هوای غدیر خم را چه نیازی به تعبیر و توصیف در جراید شهر است؟ وقتی همه همجواران و زائران امام رئوف تمام قد در هر گذر و محله پای کار بوده اند و علم جشن و شادی مومنانه را به دست داشته اند، قلم از نوشتن ناتوان می شود. از کودکان شهر بگیرید که به کمک نوجوان ها در دبه ها و کتری ها شربت و یخ هم می زدند و در لیوان های رنگارنگ رهگذران را مهمان می کردند تا پیر غلامان هیئت ها و مادران و دختران و پدران که در مسیرهای منتهی به حرم هندوانه، بستنی، شیرینی، شکلات، لواشک و آب نبات چوبی پخش می کردند. در یکی از پیاده روهای خیابان شهید آستانه پرست، معبری کوچک و دلنواز با پرچم های رنگی برپا شده است. بچه های 10،9 ساله شربت آناناس توزیع می کنند و پدرها بسته های قیفی شکل ذرت بوداده را به دست کودکان می دهند. هر مسیر و معبر و مسجدی غرق در نواهای غدیری است. رنگ و لعاب بهشتی پرده های «من کنت مولاه...» دل آدم را درسته می گذارد در دستان «علیُ مولاه».
دست علی(ع) بالاتر از همه دست ها
هر چه به حرم مطهر نزدیک می شوی، شور و حال عید غدیر هم بیشتر می شود. یکی از موکب ها صف شلوغی دارد، بیشتر صف از کودکان پر شده است. علیرضا 7 ساله است، وقتی نوبتش می شود یکباره از صف بیرون می آید و به دنبال پدرش می دود. پدر که قدش بهتر به میز پذیرایی موکب می رسد، ظرف سیب زمینی سرخ شده را به علیرضا می دهد، علیرضا می گوید: بابا سس هم بریز! و سیب زمینی ها قرمز می شوند. آن طرف تر بچه ها دور میزهای گرد کودکانه نشسته اند و نقاشی غدیر خم رامی کشند. نقاشی ها با هم فرق دارد اما در همه آن ها دست علی(ع) بالاترین دست است، غرق نورهای رنگی، صورتی، زرد، اخرایی. نقاشی ها را روی پرده موکب می چسبانند و بچه ها را بستنی مهمان می کنند.
عطر ایوان نجف در صحن غدیر
در نزدیکی حرم دیگر جا برای سوزن انداختن نیست. هر زائری از کنارم رد می شود، می گوید انگار لحظه سال تحویل است و خدا می داند که غدیر، لحظه تحویل تاریخ، تحویل انسانیت و تحوّل جایگاه آدمی در پیشگاه خداوند است. ورودی های حرم شلوغ و شلوغ تر می شود به خصوص در قسمت زنانه. دو دختر 18 ساله چادرهای گلدار سفید و سبز به سر دارند و با آن کلنجار می روند. یکی شان اسمش سپیده است و می گوید اولین بار است که چادر سر می کنم، اصلا نمی دانم چطور باید نگهش دارم. دوستش به او می خندد و می گوید بیشتر از این دستکاری نکن، همین جوری خوب است. کنار دستشان خانم سادات میان سالی ایستاده، خواهر دو شهید است، دامن چادر سبز سپیده را که روی زمین افتاده، جمع می کند و با لبخند از او التماس دعا می گیرد.
سیل جمعیت وارد صحن و سرای امام رئوف(ع) می شوند. خیلی ها صحن غدیر را ترجیح می دهند. حال و هوای ایوان نجف با مدیحه خوانی مداحان عراقی آدم را زنده می کند. زائران عرب زبان با مداح غدیر هم نوایی می کنند و «علی، علی» و «حیدر حیدر» می گویند. بر لب ها غنچه لبخند شکفته و از چشم ها اشک شوق جاری است. در چایخانه حضرت هم حال و هوای عراق و نجف حکم فرماست. دل ها همه مست عطر چای و شربت رضوی است و هم نوایی خادمان چایخانه، غبار از روح آدم می شوید.
توزیع بستنی در چایخانه های رضوی
روزهای پنج شنبه و جمعه، زائران حرم مطهر علی بن موسی الرضا(ع) مهمان سفره کرم مولا بودند و تعداد 75 هزار پرس غذای گرم در دو وعده ناهار و شام در صحن امام حسن مجتبی(ع)، رواق حضرت زهرا(س) و همچنین باب الکاظم(ع) و باب الهادی(ع) توزیع شد.500 هزار بستنی نیز از سیزدهم تا شانزدهم تیرماه در چایخانههای حضرت رضا(ع) در صحنهای کوثر، غدیر، امام حسن مجتبی(ع) و باغ رضوان توزیع شد.