آیت ا... علم الهدی درخطبه مجازی 19دی ماه مطرح کرد:
تعداد بازدید : 12
کشور مسئول «تکلیف محور» می خواهد نه «قدرت محور»
آیتا... علمالهدی نکاتی را درباره شروط تداوم موفقیتهای انقلاب اسلامی و تهدیدهای پیشرو و نقش مردم در این مسیر در قالب «خطبه مجازی» جمعه نوزدهم دیماه در حرم امام رضا (ع) مطرح کرد. به گزارش Alamolhoda.com، اهم موارد مطرح شده در ادامه می آید:
* بعضیها درصدد این هستند انقلاب مقدس اسلامی ما را انقلاب انفجاری معرفی کنند و بگویند بر اثر فشارهایی که از نظام ستمگرانه و ستم شاهی دوران پهلوی داشتند، مردم به تنگ آمدند، هیجانی در مردم به وجود آمده و نارضایتیها سبب انسجام مردم در یک انفجار شد درحالیکه مسئله این گونه نیست، انقلاب مقدس اسلامی ما یک انقلاب ارادی و هدفمند بود؛ اگر دقیقا نقطه به پاخاستن مردم قم را بهعنوان انقلاب و قیام این مردم بررسی کنیم، به این نتیجه خواهیم رسید قیام مردم قم که از روحانیت و حوزه علمیه قم سرچشمه گرفت، بهخاطر مقالهای بود که در روزنامه اطلاعات وابسته به نظام ستمشاهی آن روز نوشته شده بود و مقام مقدس امام بزرگوار را مورد اهانت قرار داده بود. این نارضایتی که در مردم به وجود آمد و غضب و خشمی که اهانت به امام بزرگوار به وجود آورد، سبب ایجاد حرکت و قیام خونینی شد که ادامه پیدا کرد و به پیروزی انقلاب مقدس اسلامی متصل شد.
* انقلاب اسلامی یک انقلاب ارادی و هدفمند بود، انقلابی نبود که بگوییم به دلیل انفجار اقتصادی، فقر، تنگدستی، فشار و حکومت دیکتاتوری، ایجاد خفقان و ظلم و ستمی که مردم دیدند انقلاب کردند، البته همه اینها سهمی در جریان انقلاب داشتند، این طور نبود که فشارهای یک نظام دیکتاتوری ستمشاهی بیاثر بوده اما آن چه انقلاب را بهعنوان یک حرکت در دنباله یک زیربنا و زیرساخت فکری از امام بزرگوار و آموزههای انقلابی امام به وجود آورد، احیای دین خدا بود.
* اگر انقلاب مقدس اسلامی ما در تمام فراز و نشیبش و تمام حرکتهایی که در طول این 43 سال از روز قیام مردم در قم تا به امروز داشته است، در احیای دین خدا و عرصه توسعه آموزشها و ارزشهای دینی، این انقلاب نقشی داشته، انقلاب ما یک انقلاب به هدف رسیده است اما اگر تنها در عرصههای عمران، آبادانی، رفاه و امنیت زندگی انقلاب را تحلیل کنیم، انقلاب به این خاطر به هدف نرسیده ضمن این که انقلاب مقدس اسلامی ما در همه عرصههای آبادسازی و تأمین رفاه در زندگانی این مردم یک جریان موفق بوده است.
* لیبرال دموکراسی آمریکایی امروز به یک عنوان مزخرف و مورد استهزا و تمسخر جهانیان منجر شده است، این نتیجه پیکار با دین و مقابله دین با استکبار در این عرصه 43 ساله در بستر این انقلاب بوده است بنابراین انقلاب ما یک انقلاب هدفی و ارادی است و این انقلاب ارادی و هدفمند در رسیدن به هدف خودش نیز به حمدا... موفق بوده، پیشرفت داشته و انقلاب، انقلاب پیروز است.
* انقلاب ما مسیر خودش را ادامه خواهد داد، با سرعت هم پیش میرود و زودتر هم به نتیجه میرسد اما به سه شرط؛ شرط اول، نسلهایی که در این انقلاب میآیند، در فداکاری در راه انقلاب، در ایثارگری و در اعتقاد به این انقلاب از نسل اول انقلاب گسست پیدا نکنند، تمام فعالیت دشمن ما به این است که دشمن از نسل این انقلاب مأیوس است، درصدد این است بر اثر گسستی که در نسلهای بعدی به وجود میآید، این انقلاب متوقف شود؛ باید دقت کرد این گسست به وجود نیاید، نسلها به این انقلاب وابسته شوند و اتصال پیدا کنند. شرط دوم، جامعه انقلابی ما به سیاستگریز و سیاستزده تجزیه نشود، یک عده سیاستزده نباشند که هدف انقلاب و سیاست را فراموش کنند و فکر کنند باید در این انقلاب به چه مقام و قدرتی برسند و عدهای سیاستگریز نباشند، فکر نکنند انقلاب ربطی به دین و اسلام ندارد، یک اسلام سکولار گوشه و زاویه مسجدی را برای خود انتخاب کنند و از همه مسئولیتهای لازم شانهشان را کنار بکشند، اگر مردم سیاستگریز یا سیاستزده شدند و جریان اخلاص مردم در خط بندگی خدا به فرصتطلبی استحاله شد، اخلاصمندیها از بین رفت، فرصتطلبی و قدرتیابی جای اخلاص مردم را گرفت، یک خطر برای انقلاب است. شرط و خطر سوم که از همه بیشتر انقلاب را تهدید میکند و متأسفانه با بعضی از جریانها و عناصر این چنینی با جامعه خودمان روبه رو هستیم، استحاله جبهه «تکلیفمحور» به جبهه «قدرتمحور» است؛ از روز اول پیروزی انقلاب افرادی داشتیم که به انقلاب عقیده نداشتند و انقلابی نبودند، در جریانهای مختلف سیاسی برای به دست گرفتن قدرت منسجم میشدند و خوشبختانه به نتیجه نمیرسیدند و اگر به نتیجه میرسیدند بهخاطر مواجهه با ایمان، دین و اعتقاد خدایی مردم نسبت به خدا، شکست میخوردند. یک جبهه نیز جبهه تکلیفمحور بود و بر اساس تکلیفش عمل میکرد. این جبهه تکلیفمحور در هر موقعیتی قرار میگرفت، در حقیقت به این اصل معتقد بود که این مسئولیت و امانت است، قدرت، ثروت و منصب نیست، اگر این جریان تکلیفمحور استحاله شد به جریان قدرتمحور یعنی مسئولیت را بهعنوان تکلیف شرعی دنبال نکرد و بهعنوان فرصت به دنبال آن رفت، خطر سومی است که انقلاب ما را تهدید میکند.
* وضعیت جامعه و مردم ما در شرایط خاصی است که در عرصه مدیریتهای نظام باید جبهه تکلیف محور واقع بشود یعنی انسانها بیایند مسئولیت و مدیریت را نه بهعنوان سمت و منصب، نه بهعنوان وسیله به دست آوردن آلاف و الوف بلکه بهعنوان یک تکلیف و دین و انقلاب را بهعنوان یک امانت فرض کنند، بایستند، اگر انسان تکلیفمحور شد در عرصه مسئولیت، دیگر روز و شب ندارد، ساعت کار ندارد و با همه قدرت میجنگد و مبارزه میکند و از طرفی نیز در عرصه مدیریت، تکالیف و خدمتش را به مردم انجام میدهد.
* امروز به مدیریت جهادی در عرصههای مختلف نظام نیاز داریم و این مدیریت جهادی در سایه این است که جبهه تکلیفمحور بیاید در کشور همهکاره شود؛ مردم، شما که میخواهید در مسئله انتخاب مدیریتهای کشور دخالت کنید حواستان جمع باشد، اگر جبهه تکلیفمحور بر اوضاع قدرتها و توانهای مدیریتی کشور مسلط شد، انقلابمان به طرف نقطه هدفیاش که جهانی شدن اسلام هست، حرکت تصاعدی خواهد داشت اما اگر بنا شد جریانهای قدرتمحور و عناصر سودجو، افرادی که خودشان مطرح هستند و در رسالت شان خودشان را میبینند و دین و انقلاب را نمیبینند، بخواهند جریان مدیریت را به دست بگیرند، انقلاب دچار شکست، کندی یا توقف خواهد شد.