در سالگرد شهادت سردار سپهبد سلیمانی به میان مردم رفتیم و از حس و حال آنها در لحظه شنیدن آن خبر تلخ پرسیدیم
تعداد بازدید : 20
حاج قاسم در قلب ما زنده است
محمد حسام مسلمی/ «به همان شکلی که آمریکا انجام داد، به همان شکل باید از او انتقام بگیریم. وقتی شنیدم که سردار سلیمانی را شهید کردند، فقط به انتقام فکر می کردم، چرا که می دانستم کسی نمی تواند جایگزین شهید سلیمانی شود». چه کسی این جمله را گفته است؟ شاید فکر کنید این جمله را یک مقام یا مسئول گفته باشد اما این گفته های محمد امین متولد 81 است.
سردار؛ یک سال از شهادتت به دست شقی ترین آدم ها می گذرد و همچنان قلب ها در غم فراقت بی تابی می کنند و آرام و قرار ندارند، حالا یک سال بعد از شهادت تان به خیابان های شهر می رویم و با مردم همکلام می شویم که بعد از گذشت یک سال از شهادت تان چه حس و حالی دارند، حال دلشان خوب نبود و اگر تصویری یا اسمی از شما در هر جایی مشاهده می کردند در همان لحظه داغ دلشان تازه می شد.سردار عزیز؛ ای کاش بودید و می دیدید که با صداقت تان، شجاعت تان، دلسوزی تان، با ایمان بودن تان، از خود گذشتگی تان، مرد میدان عمل بودن تان و در میان مردم بودن تان همه قلب ها را تسخیر کرده اید، از بچه های دهه هشتادی و نودی گرفته تا جوانان، زنان و مردان کهنسال این سرزمین دلشان برای تان تنگ شده و بعد از یک سال هنوز شهادت تان را باور ندارند.
شهید سلیمانی باید الگوی مسئولان باشد
وقتی با آقای قهرمانی که دوران قبل از انقلاب را درک کرده، همکلام شدم و حس و حالش را از لحظه شنیدن خبر شهادت سردار سلیمانی پرسیدم این گونه توصیف می کند: «وقتی تلویزیون را روشن کردم متوجه شدم همه شبکه های تلویزیونی از شهادت سردار صحبت می کنند، مات و مبهوت مانده بودم و تمام اعضای خانواده شروع به گریه کردند.»
او در ادامه صحبت هایش سردار سلیمانی را به عنوان یکی از اسطوره های کشورمان می داند و می افزاید: «آن لحظه که سردار به شهادت رسید، می خواهم فقط واقعیت را بگویم که یکی از اسطوره های کشورمان را از دست دادیم، به نوعی در حق ما ظلم کردند، خیلی از بهترین عزیزان کشورمان را از ما گرفتند. بعد از شهادت بیشتر درباره او مطالعه کردم و متوجه شدم که به انقلاب و اسلام خیلی کمک کرده است. او پاک دستی، اخلاص و صداقت را در ابعاد زندگی اش رعایت می کرد، فردی نبود که به مال دنیا و ظواهر آن فکر کند و مسئولان کشور باید سردار را الگوی خود قرار بدهند».
با شنیدن اسم سردار سلیمانی ایستاده ادای احترام کرد
وارد یکی از داروخانه ها در بولوار معلم شدم. دکتر باقری مسئول داروخانه با وجود این که سرش خیلی شلوغ بود، به محض این که متوجه شد قصد داریم درباره سردار شهید سلیمانی گزارشی تهیه کنیم، به احترام او از جایش بلند شد و این گونه احساس خودش را بیان کرد: «لحظه ای که خبر شهادت سردار را از طریق رسانه ها شنیدم شوکه شدم، اصلا باورم نمی شد، حالت غم انگیزی بود و به دلیل این که یک شخصیت با ایمان و با اخلاص را که برای امنیت کشور جانفشانی می کرد از دست دادیم، آن لحظه برای من خیلی غم انگیز بود. وقتی اسم سردار سلیمانی را آوردید در آن لحظه تنها کاری که از دست من بر می آمد این بود که باید به احترام او می ایستادم چرا که او برای کشورمان امنیت آورد، او با ایمان و خاضع بود، خلاصه می گویم مرد همه چی تمام بود.»
شهید سلیمانی مرد میدان عمل بود
با شهادت سردار سلیمانی یکی از ستون های انقلاب از دست رفت، این جمله را جعفر معینی بیان می کند که یکی از جانبازان هشت سال دفاع مقدس است. او در خصوص ویژگی های سردار سلیمانی و این که با شهادت او در این یک سال چه گذشت، حرفایش را با انتقاد از برخی از مسئولان که به پشت میز نشینی عادت کرده اند آغاز می کند و می گوید: «تمام مسئولانی که هر کدام به نوعی در جامعه خدمت می کنند، مردم از آن ها انتظار دارند. من آن چیزی را که می بینم بیشتر از آن چیزی که می شنوم قبول می کنم. من جزو جانبازان هستم، وقتی خبر شهادت سردار سلیمانی را شنیدم احساس کمبود سراغم آمد، احساس کردم شخصی را از دست داده ایم که دیگر جبران ناپذیر است. او پشت میز نشین نبود، او مرد میدان عمل بود و از خود گذشتگی می کرد. وقتی این ویژگی را مسئولان داشته باشند، حل مشکلات مردم آسان تر می شود».
شهید سلیمانی زنده است
وقتی از خانم ملوک زاده که پشت فرمان خودرواش بود در خصوص شخصیت سردار سلیمانی پرسیدم، بغضش ترکید و اشک در چشمانش حلقه زد و گفت: «او زنده است و برکات شهادت او در جامعه و دنیا خودش را نشان می دهد، ما افتخار می کنیم که چنین سردارهایی داشتیم و امیدوارم خدا به من این توفیق را بدهد که فرزندانی مثل حاج قاسم تربیت کنم.»
با شهادت سردار سلیمانی کمرم شکست
صدای« یا زهرا یا زهرا» به مناسبت ایام فاطمیه(س) در یکی از کوچه ها به گوش می رسید، به این مناسبت خیمه ای نیز برپا شده بود و چند نوجوان که به نظر می رسید دهه هشتادی باشند با چایی از رهگذران پذیرایی می کردند. از شهرام پرسیدم، وقتی خبر شهادت سردار سلیمانی را شنیدی آن لحظات چگونه بر شما گذشت، آیا شناختی از سردار داشتید؟ در یک جمله کوتاه می گوید: «خیلی ناراحت شدم، انگار پدرم بود که از دست دادم. کمرم شکست، خیلی دلسوز مردم بود و به حرفی که می زد عمل می کرد.»
انگار برادر بزرگم را از دست دادم
از مقدم سرپرست یکی از بانک های شهرمان پرسیدم، شما زمانی که سردار به شهادت رسید چه حس و حالی داشتید؟ می گوید: «احساس ناراحتی داشتم. وقتی خبر شهادت سردار را شنیدم، انگار برادر بزرگ خودم را از دست داده ام. بعد از شهادت سردار، روزنامه ها و تلویزیون در خصوص شخصیت سردار مصاحبه های زیادی با همرزمان او داشتند. زمانی که ویژگی های سردار را مطالعه می کردم با خودم فکر می کردم که آمریکا چگونه این غلط بزرگ را انجام داده است؟ اخلاص یکی از ویژگی های سردار بود، من دوست داشتم مثل سردار باشم چون واقعا کار مردم را راه می انداخت. من که کارمند بانک هستم همیشه سعی می کنم در کارهایم مردم از من راضی باشند و کار مردم را راه بیندازم.»
با بودن حاج قاسم خاطرمان جمع بود
با این که در تمام منطقه جنگ و درگیری بود اما با دلی آرام سر بر بالین می گذاشتیم، خیالمان راحت بود که فردی همچون حاج قاسم را داریم که خاطرمان جمع است. این جمله ای بود که خانم منیژه محمودی در وصف سردار دل ها بیان می کند و می گوید: «زمانی که سردار شهید شدند در آن لحظه استرس تمام وجودم را گرفت، باور نمی کردم شهید شده باشد، فقط گریه می کردیم. ما سایه سرمان را از دست دادیم. شب ها با آرامش و خیال راحت
می خوابیدیم چرا که ما حاج قاسم را داشتیم و خیالمان راحت بود و در یک جمله می گویم که او محافظ ایران و قهرمان ملت بود.»
هنوز باور نمی کنم
خانم رهنمانی، متولد 73 حرفهایش را این گونه با شنیدن نام حاج قاسم بیان می کند: «من آن لحظه خیلی شوکه شده بودم و اصلا باورم نمی شد، خیلی ناراحت شدم و فقط گریه می کردم. روز جمعه ظهر فهمیدم و اصلا باور نمی کردم، آن لحظه فکر کردم یکی از اعضای خانواده ام را از دست داده ام. سردار خیلی خودمانی و با مردم راحت بودند، در میان مردم بودند و به حرف آن ها گوش می دادند. پس از یک سال که از شهادت سردار می گذرد، هنوز شهادت او را باور نمی کنم». او در ادامه خطاب به مسئولان برای خدمت به مردم و الگو قرار دادن شهید سلیمانی می گوید: «مسئولان ما باید مانند سردار باشند. مسئولان باید آن همه جانفشانی های سردار را ببینند و به مردم خدمت کنند».
مسئولان مشکلات را گردن این و آن نیندازند
محمد 22 ساله می گوید: فقط این را می دانم که وقتی در کشور مشکلی به وجود می آمد، شهید سلیمانی در صف اول خدمت به مردم بود. از این که یک شخصیت و فرمانده مردمی را از دست دادیم ناراحت شدم، مسئولان از شجاعت سردار یاد بگیرند و مشکلات جامعه را گردن این و آن نیندازند.»
تصمیمات نظامی سردار اقتدار ایران را هر روز بیشتر می کرد
عماد 28 ساله هم به تصمیمات درست نظامی سردار سلیمانی اشاره می کند و می گوید: «ابعاد شخصیتی ایشان کمتر در معرض دید مردم بود اما چیزایی که در رسانه ها و روزنامه می دیدیم، شخصیت مثبتی بودند و از نظر نظامی تصمیمات درستی می گرفتند و باعث شدند که ایران از لحاظ اقتدار رو به جلو باشد و جای ایشان واقعا خالی است. لحظه ای که خبر شهادت سردار را شنیدم، تعجب کردم و شوکه شدم که این اتفاق چگونه افتاده است؟ سردار سلیمانی جزو افراد محبوب در کشورمان بودند.»
یک اسطوره را از دست دادیم
امینه قمصریان نیز از این که یکی از اسطوره های کشورمان را از دست دادیم، اظهار ناراحتی می کند و می گوید: «خیلی ناراحت شدم از این که یک اسطوره را از دست دادیم. او کسی بود که از خود و خانواده خود گذشت و شاید ماه ها و سال ها در کنار آن ها نبود اما به خاطر ملت و کشورمان تلاش کرد و من احساس می کنم با خدای خودش عهد بسته بود که به نتیجه برسد».
اگر سردار صداقت نداشت، میان مردم جایی نداشت
نسرین و نسترن 22 ساله، خواهران دو قلو، از بیقراری و گریه مادرشان هنگام شهادت سردار می گویند، نسرین می گفت: «سردار سلیمانی آدم بزرگی بودند، هوش بالایی داشتند و خیلی کارها برای کشورمان انجام دادند. چند روز گریه می کردیم، مادرم خیلی بیقرار شده بود، نسترن هم در خصوص ویژگی های سردار می گوید: «شهید سلیمانی صادقانه به مردم خدمت می کرد، همین که صادقانه کار می کرد، بقیه کارها درست می شد. صادقانه دوستش داشتم، این که همه مردم ایشان را دوست داشتند، به خاطر صداقت سردار بود و اگر صادق نبود در میان مردم جایی نداشت.»
حیف شد رفتی سردار
طاهره وقتی اسم سردار را آوردم لحظاتی مکث می کند و با چشمانی اشک بار می گوید: وقتی شنیدم که سردار شهید شده نمی توانستم چیزی بگویم. حال عجیبی داشتم و فقط می توان بگویم حیف شد رفتی سردار.
همه چی تمام بود
آقای عزیزی وقتی اسم سردار را می شنود، لحظاتی سکوت می کند و با چشمانی اشک بار به زمان شنیدن خبر شهادت سردار اشاره می کند و می گوید: «حس بدی داشتم، سردار شخصیت بزرگی بودند. روز تشییع جنازه اش نزدیکی های حرم بودم. همه بیرون آمده بودند، همه مردم گریه می کردند. هر روز که تلویزیون عکس و تصویر و فیلم سردار را نشان می دهد گریه ام می گیرد، واقعا دردناک است. باید منتظر بمانیم و ببینیم چه زمانی انتقام سردار را می گیرند که کمی دلمان آرام شود. منتظریم رهبر عزیزمان فرمان بدهند، سردار همیشه در صحنه نبرد بودند، از بزرگی سردار هر چیزی بگویم کم گفتم و در یک کلمه می توانم بگویم همه چی تمام بودند.»
سردار در قلب های ما زنده است
امین 19 ساله نیز درباره حاج قاسم می گوید: «سردار سلیمانی که شهید شدند، خیلی ناراحت شدم و اصلا تا چند روز ناراحت بودم و با کسی صحبت نمی کردم، چون شهادت او برایم باور نکردنی بود، فکر می کردم خبر شهادت شایعه است اما متاسفانه واقعیت داشت. سردار همین که با مردم بودند و بیشتر از این که حرف بزنند عمل می کردند. خیلی حرف ها با سردار داشتم ولی او دیگر در میان ما نیست اما همیشه وجود او در قلب های ما زنده است.
گزارشم تمام می شود، صحبت های مردم درباره شهید سلیمانی را شنیدم و اکنون تنها چیزی که شهادت سردار و از دست دادن پدری مهربان مرا آرام می کند، روضه سیدالشهداست که زمزمه آن تسکینم می دهد، «آه از آن ساعتی که با تن چاک چاک، نهادی ای تشنه لب صورت خود روی خاک، تنت به سوز و گداز تو گرم راز و نیاز، سوی خیام حرم دو چشم تو ماند باز».