روایت اینستاگرامی رضا رفیع ازتربت حیدریه،پراید و هزار راه نرفته
یکی از ویژگی های ایام کرونایی در سراسر جهان، پرمخاطب شدن برنامه های زنده در فضای مجازی است و بسیاری از چهره ها و مسئولان در این برنامه ها با مخاطبان خود به گفت وگو می نشینند. از جمله این برنامه ها، لایو اینستاگرامی رضا رفیع بود که در گفت وگویی حاضر شد و به سوالات مخاطبان پاسخ داد. این طنزپرداز خراسانی در این گفت وگو نکاتی جالب و شنیدنی را بر زبان آورد که بخش هایی از آن را در ادامه می خوانید.
به تربتی بودنم افتخار می کنم
نه فقط درباره تربتی ها، که درباره خیلی شهرهای دیگر هم شوخی هایی مطرح می شود که ساختگی است اما مثلا خود من هیچ وقت در طنزهایم، موضوع را به سمت قومیت ها نبرده ام. اعتقادم این است که در خوب و بد بودن افراد هیچ مرز و مختصات جغرافیایی ملاک نیست، بلکه انسان های خوب و انسان های مشکل دار در همه جا هستند. درباره تربت حیدریه نیز همین طور است. من به تربتی بودنم افتخار می کنم و وظیفه ام است با افتخار از شهرم نام ببرم، باید یقه آن هایی را هم که نام شهرشان را نمی برند گرفت و پرسید چرا؟ اگر بخواهیم درست قضاوت کنیم تربت جایی است که حضرت حافظ میگوید: «بر سر تربت ما چون گذری همت خواه، که زیارتگه رندان جهان خواهد بود». حالا عده ای این طور تفسیر میکنند که منظور از تربت، آرامگاه حافظ است. این تفسیر هم جای خودش اما به عقیده من بعید هم نیست اشارتی به تربت حیدریه و تربت جام بوده باشد.
خودم «منبع موثق» را تعطیل کردم
در کار طنز من بیشتر بداهه گویی وجود دارد، بر همین اساس برنامه های طنز من زنده است. حتی برنامه های سیاسی و انتقادی ام نیز زنده اجرا می شود، اتفاقی که در طول تاریخ، از صدر اسلام تا الان بی سابقه بوده است. از جمله این برنامه ها «منبع موثق» بود که یک سال و نیم در شبکه 4 داشتم، شبکه ای که می گفتند شبکه فرهیختگان است و توده مردم نمی بینند اما چنان دیده شد که از فرط دیده شدن گفتند فشار روی ماست، من هم گفتم راضی نیستم مشکلی ایجاد شود و به همین دلیل برنامه را تعطیل کردم.
قبول ندارم که بگوییم خراسانی ها بامزه اند
این را که گفته می شود خراسانی ها بامزه هستند به صورت قاعده و یک اصل مطلق قبول ندارم. اگر این طور باشد خیلی ها هم می گویند اصفهانی ها بامزه اند. اما به اهل ادب بودن خراسانی ها اعتقاد دارم، حتی نحوه صحبت کردن بچه های خراسانی کمی متفاوت است، انگار در کلامشان پایه های ادبی دارند. این حرف من نیست و آن را به نقل از غیر خراسانی ها شنیده ام. شاید دلیلش این باشد که خراسان مهد ادبیات و زبان دری بوده است و پایگاه مهم ادبیات که حکیم ابوالقاسم فردوسی در همین خراسان آن را شکل داد.
می گفتند موقتا با مجلس شوخی نکن
تذکر دادن به یکدیگر کار خوبی است و در قرآن هم به این کار توصیه شده است، اما وقتی این تذکرات جریانی و جناحی باشد و یک سری اهداف دیگر را دنبال کند، خیلی خوب نیست. ما ایرانی ها از تعریف شنیدن خیلی خوشمان می آید اما از انتقاد نه. حالا وقتی کسی که از انتقاد خوشش نیاید و در مسند قدرت هم باشد که بتواند به دیگری تذکر بدهد، این کار را می کند. قطعا من هم مستثنا نبوده ام و در طول این سال ها تذکرات مدیران بالا درباره برنامه های من، به مدیر شبکه و تهیه کننده می رسید، آن ها هم بخشی از این تذکرات را به من نمی گفتند که دلسرد نشوم اما بخشی را هم انتقال می دادند. مثلا فرض کنید یک بار مجلس حساس بود و می گفتند موقتا با مجلس شوخی نکنید. یا موقتا درباره فلان حوزه فتیله را بکش پایین ، اما هیچ وقت، در مورد خاصی، از هیچ کس، توصیه ای را نپذیرفتم. حتی برنامه را تعطیل کردم اما تذکر را قبول نکردم. مثال بارزش این که حدود یک دهه قبل که هنوز کسی منتقد سایپا نبود، به من می گفتند از پراید و محصولات سایپا دفاع کن، اما من می گفتم نه، هر وقت آپشن هایش را ارتقا داد و امنیت مردم حفظ شد حمایت می کنم. نتیجه این شد که سه سال قبل سایپا به دلیل برخی طنزها، از من شکایت کرد و برایم احضاریه آمد.
2 کارشناس مجرد در برنامه تحلیل طلاق !
خود من شخصا وارد حریم خصوصی کسی نمی شوم، بنابراین حریم خصوصی خودم را هم حفظ می کنم، اما کاملا روشن است که بنده متاهل نیستم، بعد از پرونده هسته ای ایران، پرونده تجرد من دومین پرونده مهم در آژانس هسته ای است. یک خاطره جالب هم برایتان تعریف کنم، در دهه 70 تلویزیون برنامه ای به نام «هزار راه نرفته» داشت که درباره طلاق بود، برنامه موفقی هم بود. آن زمان گفته شد که چرا درباره طلاق فقط روانشناس ها صحبت می کنند.
قرار شد از هر طیف اجتماعی افرادی بیایند و حرف بزنند. از طنزپردازان هم دو نفر انتخاب شدند، یکی بنده حقیر و یکی زنده یاد استاد منوچهر احترامی. با هم می خندیدیم و می گفتیم ما هر دو مجردیم و دعوت شده ایم به برنامه ای که راجع به ازدواج بقیه و علت طلاقشان صحبت کنیم. البته من به آقای احترامی گفتم اتفاقا بقیه اشتباه می کنند به این برنامه می آیند، من و شما درست آمده ایم، چون اسم برنامه هست «هزار راه نرفته»، من و شما هستیم که این راه را نرفته ایم و با اسم این برنامه تناسب داریم.