گفتوگو با امیر کربلایی زاده، بازیگر و استندآپ کمدین از بایدها و نبایدهای عالم هنر
تعداد بازدید : 32
امور خیرخواهانه نباید به شوی شخصی هنرمند تبدیل شود
نویسنده : سارا صالحی
«امیر کربلایی زاده»، برای طرفداران برنامه «خندوانه» با اجرای استندآپ کمدی های سرحال و جذاب شناخته می شود اما کارنامه بلند هنری و جوایز متعددی که از جشنواره ها و رقابت های مختلف به دست آورده، نشان از توان و علاقه اش به عالم تئاتر دارد. از اواخر دهه 60 روی سِن رفته و بعد از سال ها خاک صحنه خوردن، حالا با شقّ دیگری از هنر نمایش به شهرت رسیده است. به عنوان یکی از هنرمندان باسابقه و موفق معتقد است، نگاه مردم و مسئولان کشورمان به هنر نیاز به تغییر و اصلاح دارد. به اعتقاد وی، هنر باید به جای اولویت دسته چندم، به دغدغه اصلی جامعه بدل شود. با این هنرمند تئاتر، سینما و تلویزیون که به تازگی سفری به شهر مشهد داشته، در باب بایدها و نبایدهای حوزه های مختلف هنر به خصوص استندآپ کمدی گفت وگو کرده ایم.
اولین استندآپ کمدین مستقل کشور
«کربلایی زاده»، به رغم علاقه مندی اش به هنرهای نمایشی، طی چند سال اخیر بیشتر در حوزه نوپای استندآپ کمدی مشغول به نظر می رسد. اما نگاهی به سابقه هنری اش نشان می دهد که همیشه فعالیت در هنرهای نمایشی را ترجیح می دهد. از اواخر دهه 60 وارد جریان آموزش و یادگیری تئاتر شده و تاکنون دست از تلاش و یادگیری بیشتر برنداشته است. برای همین تئاتر را خانه اول خود میداند و در صورتی که از تئاتر تامین شود، سعی می کند در آن باقی بماند. البته آخرین سریالش در شبکه نمایش خانگی هم با عنوان «هشتگ خاله سوسکه» با استقبال خوب مخاطبان روبه رو شده است.
با همه این اوصاف، مردم با نام و چهره کربلایی زاده از اجرای نمایشهای استندآپ کمدی در خندوانه آشنا شدند ولی به گفته خودش، قبل از این که وارد خندوانه شود، اولین کسی بود که استندآپ کمدی را به طور مستقل در ایران اجرا می کرد. سال ۹۱ با استندآپ «چی شد که مار خوردم» کار خود را در این زمینه آغاز می کند. او سال ها سابقه تدریس در هنرهای نمایشی دارد و شاگردان زیادی را تربیت کرده است. در همین زمینه، مدتی است که دفتری را به منظور تحقیق، تولید و آموزش استندآپ کمدی راه اندازی کرده و هدفش از تشکیل این مجموعه را این طور بیان می کند: تدریس درست و اصولی استندآپ کمدی هدف من از تاسیس این مجموعه بوده تا این هنر نوظهور راه درست خودش را بین شمار فراوان علاقه مندانش پیدا کند و از محافل و مجالس خصوصی و نادرست سر درنیاورد.همین طور کتابی را با عنوان «واسخندیش» معادل فارسی لغت استندآپ کمدی و ترکیبی از سه کلمه وایسا، بخند و بیندیش تالیف کرده است که بعد از تحقیقات فراوان وارد بازار نشر می شود. درباره این کتاب بیشتر توضیح می دهد: احتمالا این کتاب در نهایت تا اواسط تیرماه وارد بازار کتاب می شود و در اختیار علاقه مندان قرار می گیرد. هر آن چه درباره استندآپ کمدی از تاریخچه، چگونگی پیدایش، ویژگی ها، نقاط مشترک آن با دیگر هنرها و... لازم است بدانیم، در این کتاب گردآوری شده است.
خنداندنِ سخت ترین مردم دنیا
این کمدین مطرح ادامه می دهد: استند آپ کمدی در دنیا در دسته هنرهای نمایشی قرار می گیرد و کمتر از ۱۰۰ سال عمر اجرا دارد، برای همین هنری بسیار جوان به حساب می آید اما این رشته به رغم جوانی روز به روز در حال گسترش و شناخته شدن از سوی مردم دنیاست، انتخاب یک کمدین به عنوان رئیس جمهور اوکراین یکی از نشانههای بارز این موضوع است. این هنرمند جوان بر این باور است که خنداندن مردم ایران سخت تر از دیگر کشورهاست؛ چون مردم دیگر ملل پای استندآپ می نشینند تا بخندند اما مردم ایران می آیند تا کمدین آن ها را بخنداند. در واقع با یک موضع و انتظار پای طنزها می نشینند که طبیعتا نوعی مقاومت را شکل می دهد.
کربلایی زاده مرز میان استندآپ و دیگر شکل های سرگرم سازی را با تعریفی به خوبی روشن می کند و می گوید: بعضی ها خاطره گویی را با استندآپ اشتباه می گیرند. خاطره گویی تنها می تواند بخشی از استندآپ باشد، آن هم خاطره ای که خود کمدین بسازد تا هدفش را بیان کند. همین طور هر کاری که باعث خنده و سرگرمی مخاطب شود، استندآپ نیست. به نظر من استندآپ، با استفاده از ابزار نمایش و طنز، مسائل روز و اتفاقات سیاسی، اجتماعی و... را به نقد می کشاند و نگاه اصلاحی دارد و قضاوت درباره این نگاه تازه را به عهده مردم می گذارد. امیدوارم استندآپ بتواند فارغ از هر سلیقه و جانب داری، رسالت خود را در اندیشهسازی عملی سازد.بعد از همه این حرف ها، ترجیح شخصی او را بین بازیگری و استندآپ جویا می شویم که این گونه پاسخ می دهد: من بازیگرم و استندآپ کمدین؛ هر دو در حوزه هنری، بُعد نمایشی دارند و برایم فرقی نمی کند که در چه مدیومی کار کنم و دیده شوم. فقط پیشنهاد خوب سرنوشت تصمیم ها و انتخاب های حرفهای مرا تعیین می کند.
هنر باید به اولویت اصلی ما بدل شود
با توجه به انتشار اخبار و اظهار نظرهای مختلف درخصوص ورود پول های کثیف به عرصه هنر با عنوان اسپانسر و سرمایه گذار، نظرش را در این باره هم جویا می شویم. وی در این خصوص بیان می کند: آن قدر بعضی از این سرمایه گذاران شرکت و حمایت سازمانی و عنوان تایید شده دارند و به آنها در کشورمان وجاهت هایی داده شده که نه تنها هنرمندان بلکه هرکس دیگری هم به آن ها اعتماد و کار را با آن فرد یا مجموعه شروع می کند چون اصولا کار هنرمند بازرس و استعلام کننده یک به یک ادعاها نیست، این وظیفه نهادهای مرتبط با پیگیری بیت المال و حق و حقوق عمومی است.کربلایی زاده تاکید می کند: هنرمندان ما عمدتا سخت کوش اما متضرر هستند و فقط کار و هنر و عشق خود را دنبال می کنند. تنها چند صباحی است که بخش خصوصی به موضوعات هنری وارد شده و یک سری ماجراها مثل ورود پول کثیف به این عرصه پیش آمده و متاسفانه به دلیل در معرض دید بودن هنرمندان، آن ها زیر سوال رفته اند و به نظر می رسد فرد دیگری منفعت را برده اما ضررش برای گروه دیگری است.این هنرمند تئاتر، سینما و تلویزیون خاطر نشان می کند: اگر ما معتقد باشیم که هنرمند غذای روح ما را تهیه می کند، پس ما باید برای غذای روح مان هزینه کنیم و دغدغه داشته باشیم. اگر متولیان فرهنگی کشور این گونه بیندیشند، اوضاع و احوال فرهنگ عمومی و جامعه هنری دگرگون خواهد شد. درصورتی که این نوع نگاه جا بیفتد و تسری پیدا کند، هنر به جای اولویت دسته چندم، به اولویت اصلی ما بدل می شود؛ یعنی خوراک، پوشاک، مسکن و هنر.
میزان حضور در فضای مجازی به عیار هنرمند بستگی دارد
در سال های اخیر شاهد گسترش ضریب نفوذ فضاهای مجازی و رسانه ای در میان مردم به ویژه چهره ها و سلبریتی ها هستیم. نظرش را درخصوص میزان نقش آفرینی و اثرگذاری هنرمندان در این فضاهای نوین ارتباطی جویا می شویم. وی بر این باور است که« هنرمند صدای مردم جامعه است و باید با مسائلی که پیرامونش رخ می دهند، همراهی کند.»
کربلایی زاده با مشروط ساختن این نظر اضافه می کند: اما افراط و تفریط در هر چیزی اعم از حضور در فضای مجازی، مخاطرات خودش را دارد و چه بسا باعث نابودی فردی شود. نه در قبال تغییرات پیرامونی خود بی تفاوت باشیم و نه آن قدر در جریان ها وارد شویم که یک سری جریان های اشتباه را رقم بزنیم.
امور خیرخواهانه نباید به شوی شخصی هنرمند تبدیل شود
اصالت خانوادگی اش به نیشابور و تربت حیدریه برمی گردد و به بهانه همین ریشه داشتن در خاک خراسان، مکرر به خطه خراسان و شهر مشهد سفر می کند. او همچون همه شیفتگان مکتب اهل بیت(ع) حس و حال زیارت صحن و سرای ثامن الحجج(ع) را وصف ناپذیر بیان و اضافه می کند: هر بار که برای پابوسی امام مهربانی ها می آیم، نیرو و توان مثبتی برای ادامه کار و زندگی دریافت می کنم. همچون بسیاری از هنرمندان، کربلایی زاده هم به امور خیرخواهانه و عام المنفعه شهرت دارد و هر از گاهی در این سفرهایش به شهر مشهد، سری به مراکز فعال در این عرصه می زند. دیدگاهش را درباره دلیل مشارکت در این گونه امور خیر هم می پرسیم که در پاسخ می گوید: مشارکت در این نوع حرکت ها هم در راستای هم سویی با جامعه ای است که منِ هنرمند هم یک عضو آن هستم. اگر به مدد آن چه در چنته داریم، گرهی باز شود، مسئولیت اجتماعی مان را به سرانجام رسانده ایم. این هنرمند تاکید می کند: این نوع مشارکت ها در همه جای دنیا با حضور چهره ها و هنرمندان انجام می شود البته در صورتی که تبدیل به شوی شخصی نشود و هدف و انگیزه ای برای کمک به فردی آسیب دیده یا دردمند باشد. اگر مردم من را به عنوان چهره ای مقبول پذیرفته باشند، این کمترین کاری است که از دستم بر می آید.