غفوریان- امروز مهمان یک خانه قدیمی در یکی از کوچه های بولوار طبرسی هستم. حیاط و اتاق ها به همان شکل و شمایل قدیم است. حسین آقا برادر بزرگ تر شهید مهدی زاده به اتاق روبه رو اشاره می کند و می گوید: شهید آقا محمود کاوه بعد از شهادت آقارضا در این اتاق چند ساعتی را خوابید. شهید محمد بهاری که بعد از شهادت برادرم فرمانده گردان تخریب شد بارها به این خانه آمده است، شهید موسوی و از همه مهم تر رهبر انقلاب هم در سال های اخیر در این خانه مهمان خانواده شهید شدند. عکس های قدیمی از دو شهید خانواده روی در و دیوار خانه جا خوش کرده اند. انگار این عکس ها جزئی از دیوار شده اند. پدر و مادر شهید شبیه تمام پدربزرگ ها و مادربزرگ های مهربان این سرزمین هستند. آن قدر دوست داشتنی و پر مهر که اصلا از صحبت ها و تعارف های مدامشان برای نوشیدن چای و خوردن میوه خسته نمی شوی. من امروز مهمان خانه همرزم و رفیق شهید کاوه، شهید رضا مهدی زاده طوسی فرمانده گردان تخریب لشکر ویژه شهدا و رزمنده بسیجی و جانباز زنده یاد علی مهدی زاده هستم.این روزها سی و چهارمین سالگرد شهادت آقا رضاست. حسین آقا فرزند بزرگ خانواده که خودش از جانبازان دوره دفاع مقدس است در این گفت و گو ما را همراهی می کند. صحبت و روایت حماسه های فرمانده شهید آقا رضا مهدی زاده در خاطرات همرزمان او هم قطعا شنیدنی است اما ما در این مجال با پدر و مادر و برادر این شهید همکلام شدیم تا این شهید را از نگاه خانواده بیشتر بشناسیم.
ماجرای 2 کلید
چند دقیقه ای به اذان مغرب مانده و فرصت مناسبی است که ابتدا با مادر شهید هم صحبت شوم. او پنج فرزند داشته که رضا و علی او را تنها گذاشته اند. به شفاعت شان امیدوار است: «ان شاءا... اگر لیاقت داشته باشم حتما فرزندانم که برای اسلام و قرآن جانشان را دادند و جانباز شدند شفاعتم می کنند. آقا رضا که به من وعده داده است. از اولین نوبت هایی که مجروح شده بوده، یک بار پایش روی مین رفته بود و دو انگشت پایش قطع شده بود. وقتی برای مرخصی به خانه برگشت دیدم دستش عصاست و پایش را پانسمان کرده اند. می خواست من متوجه نشوم. پرسیدم رضا جان پایت چه شده؟ گفت: هیچی مادرجان دو تا کلید به خدا دادم که اگر قبول کند آن دنیا برایم قفلی را باز کند. همین طور با لبخند و شوخی حرف می زد، گفت: مادرجان یکی از این کلیدها باشد برای تو.
بعدها همیشه به شوخی به او می گفتم پای قولی که دادی هستی که ثواب انگشت بزرگ پایت برای من باشد؟ می خندید و می گفت بله مادر جان حتما سر قولم هستم. سال بعد از آن بود که پای دیگرش از زانو قطع شد...آقارضا در یکی از عملیات ها شیمیایی شده و معده اش آسیب دیده بود. برای همین نمی توانست غذاهای چرب بخورد. هر بار که می خواست به جبهه برود، مقداری نان و سیب زمینی و ماست همراهش می کردم. آخرین نوبتی که می خواست برود موقعی بود که سیب زمینی مقداری گران شده بود، می گفت مادر جان سیب زمینی برایم درست نکن همان نان و ماست چکیده خوب است. خاطرم هست ماه رمضان بود و برای افطارش مقدار زیادی نان و ماست و سیب زمینی همراهش کردم که با دوستانش برای افطار میل کنند. بیست و سوم ماه رمضان بود که او به شهادت رسید.»
خاطره مادر به نقل از شهید بهاری
آقا محمد برادری رفیق و همرزم پسرم آقا رضا بود که بعد از شهادت رضا مسئولیت فرماندهی گردان تخریب به عهده او شد. وقتی آقا محمد برای تسلیت شهادت پسرم به خانه ما آمده بود از او پرسیدم آقا محمد راستش را بگو، رضا موقع شهادت تشنه بود یا سیراب؟ چون شنیده بودم موقع عملیات ها او آب نمی خورده است تا برای نیروهایش آب به قدر کافی باشد یعنی حتی برای سهمیه آب هم به فکر نیروهایش بوده است. وقتی این سوال را از شهید محمد بهاری پرسیدم، او گریه اش گرفت و گفت: «قمقمه اش آب داشت اما نخورد. آب را برای نیروهای همراهش نگه داشته بود. چون ممکن بود رفت و برگشت مان طولانی شود آب قمقمه اش را برای نیروهایش نگه داشته بود...».از مادر درباره دلتنگی برای فرزندانش می پرسم. می گوید: دلم که خیلی برای آقا رضا و علی آقا تنگ می شود. ولی خب گاهی به خوابم می آیند و با هم حرف می زنیم. الان دو سال است که به دلیل دردپا موقع رفتن به بهشت رضا نمی توانم از ماشین پایین بیایم و سر مزار بروم.
پدر از پسر می گوید
حاج آقا محمدمهدی مهدی زاده طوسی پدر شهید، از آن پدرهایی است که خودش هم در کنار فرزندانش بارها به جبهه رفته است. او هم خودش را امروز جامانده از قافله ای می داند که دو فرزندش توانسته اند خودشان را به آن برسانند. خاطراتش را با زبانی شیرین تعریف می کند و دوست داری ساعت ها بنشینی و به حرف هایش گوش بدهی. می گوید: زمانی که آقا رضا یک پایش قطع شده بود کار من هر روز صبح این بود که او را برای تعویض پانسمان به بیمارستان ببرم بعد از بیمارستان هم می بردمش به محل کارش در سپاه که کارهای جبهه را انجام می داد. در بیمارستان و در زمان کارهای درمانی پایش با وجود دردهایی که داشت هیچ گاه ندیدم گله و شکایتی از وضعیت اش بکند. صبور و مقاوم بود و گاهی هم با پرستارها درباره تعداد بخیه های پایش شوخی می کرد.آن موقع من تاکسی داشتم. برای کارهایش که این طرف و آن طرف می بردمش یکی از حرف های همیشگی اش در ماشین این بود که موقع اذان نگه دار که نماز اول وقت بخوانم و به شوخی می گفت اگر نگه نداری خودم را از ماشین می اندازم بیرون.
پرسیدم رضا چرا ناراحتی؟
حاج آقا مهدی زاده می گوید: در مرخصی پس از قطع پایش، یک روز احساس کردم خیلی ناراحت و بی حوصله است. پرسیدم رضا چه شده؟ گفت: آقاجان ناراحتم چون از خانواده ما الان کسی در جبهه نیست و آن جا نام ما یاد نمی شود. اتفاقا قرار بود همان روز من برای تحویل لباس و وسایل به پادگان بسیج بروم که فردایش اعزام شوم. به رضا گفتم من باید امروز می رفتم پادگان که فردا اعزام شوم ولی به خاطر تو نشد که بروم. رضا با هیجان گفت: واقعا راست می گویی آقاجان؟ همان جا با هم رفتیم پایگاه بسیج که به رضا ثابت کنم حرفم درست بود. وقتی رفتیم پایگاه و وقتی متوجه شد که من فردا به جبهه اعزام خواهم شد آن قدر خوشحال و هیجانی شد که موقع بیرون آمدن از ساختمان حواسش از پای مجروحش پرت شد و به زمین خورد و تمام بخیه های پایش پاره شد که دوباره به بیمارستان بردمش...
مسافرمان ریحانه بود
آقای مهدی زاده ماجرای خبر تولد فرزند آقارضا را هم نقل می کند: موقع تولد فرزند آقارضا ،من و او در جبهه بودیم. روزی که دخترش ریحانه متولد شد به من که محل خدمتم با رضا فاصله داشت از طریق واسطه ها خبر دادند که آقارضا گفته به پدرم بگویید مسافری که در راه بود به سلامتی رسیده است. من آن جا خیلی خوشحال شدم؛ مسافرمان دخترش ریحانه بود که به دنیا آمده بود. او دوماهه بود که پسرم آقارضا شهید شد. ریحانه حالا خودش پرستار است و دو فرزند دارد...
حرف ها و خاطرات پدر شهید آن قدر زیاد است که برای نوشتن همه آن ها کتاب ها باید نگاشت، بماند که روایت دلتنگی ها خود ماجرای دیگری است که با کلمات نمی توان آن را نوشت.
برادرانه ها
حسین آقا شش سال از رضا و 9 سال از علی بزرگ تر است. در تمام طول مصاحبه چشم هایش خیس است. می گوید: «نمی دانم دلتنگی است یا احساس حسرت» اما تاکید دارد که بگوید این اشک ها و بغض های همیشه ام برای برادرانم از سر حسرت جاماندنم از آن هاست. نمی دانم چرا من از آن ها جا ماندم. بعد از رفتن آن ها تمام امیدم به دستگیری آن هاست برای روزی که محتاج شفاعت شان هستم. می گوید: داداش رضا اوایل جنگ از طریق بسیج به جبهه اعزام شد. اوایل به دلیل کم بودن سن و سال او را اعزام نمی کردند که با پیگیری هایش موفق شد خودش را به جبهه برساند. پس از دو سه نوبت که رفت، تصمیم گرفت به عضویت سپاه درآید. اولین باری که موفق شد اعزام شود ما برای بدرقه اش به راه آهن رفتیم. هیچ وقت از خاطرم نمی رود موقعی که قطار حرکت کرد آقا رضا سرش را از پنجره قطار بیرون آورده بود و به ما گفت من که رفتم، حالا شما یک فکری به حال خودتان بکنید. به قولی خواست یک تلنگری به من زده باشد.
از یک ترکش تا قطع پا
حسین آقا به جراحت های برادرش رضا اشاره می کند: اولین نوبت که مجروح شد در حمله صدام برای تصرف مجدد بستان بود که در تنگه چزابه چند ترکش خورده بود. در کردستان پایش روی مین گوجه ای رفت که دو انگشت پایش قطع شد. یک سال بعد از آن هم در جایی دیگر پای دیگرش روی مین رفت و از زانو قطع شد که پس از آن تا زمان شهادتش از پای مصنوعی استفاده می کرد.
درباره موقعیت شهادتش آن طور که همرزمانش نقل کردند، در منطقه هور با قایق به مقر برمی گشتند که عراقی ها متوجه آن ها می شوند و به سوی شان خمپاره شلیک می کنند که دو ترکش یکی روی سر و یکی بر سینه داداش رضا می نشیند که ترکش سر به شهادتش در ظهر 23 ماه مبارک رمضان منجر می شود.
داداش رضا گفت حلالم کن
حسین، رضا و علی، سه برادر، در زمان های مختلف با هم در جبهه بودند. این خاطره حسین را همراه بغض و اشک هایش می شنوم: «گاهی که اتفاقی هر سه برادر در جبهه حضور داشتیم با هم قرار می گذاشتیم که در اهواز همدیگر را ببینیم و از حال و هوای هم باخبر باشیم. یک روز که سه نفری در اهواز در حال گشت و گذار بودیم، آقا رضا به من گفت: داداش یک چیزی از تو می خواهم قول بده انجام بدهی. گفتم: اگر بتوانم انجام می دهم. گفت: من را حلال کن. دلیل این حرفش شاید این بود که در زمان نوجوانی و جوانی مان مثل خیلی برادر خواهرها که در خانه با هم دعوا می کنند و سر به سر هم می گذارند مثلا می خواست حقی بر گردنش نمانده باشد. گفت من تو را خیلی اذیت کردم. گفتم داداش این چه حرفیه من هم از تو حلالیت می خواهم. آن جا واقعا من غافل بودم که چرا داداش رضا دارد این حرف را به من می زند. بعد از شهادتش معنای این خواسته او را دریافتم که انسان های عاشق چگونه برای شهادت برگزیده می شوند.
من دیگر برنمی گردم
آخرین بار که به بدرقه اش رفتم شرکت ایران پیما در چهارراه مقدم طبرسی بود. عصر یک روز ماه رمضان بود. آن نوبت که به مرخصی آمده بود هرجا می رفتیم به همه می گفت من دیگر برنمی گردم. هیچ وقت یادم نمی رود در لحظه آخر پای اتوبوس رو به من کرد و گفت: داداش من دیگر برنمی گردم. من البته آن جا او را دعوا کردم و گفتم خوب نیست، جلوی مادر از این حرف ها نزن. آن جا نمی دانستم که او از پرواز خودش باخبر است...
پس از آن صبح روز عید فطر در خرداد سال 64 بود که خبر شهادتش را آوردند و ما برای دیدن پیکرش به معراج شهدای مشهد رفتیم.
درباره «علی»
علی فرزند سوم خانواده است که سال 69 چند ماه پس از ازدواجش به گفته اعضای خانواده به دلیل جراحت های باقی مانده از دوران جنگ به برادر شهیدش می پیوندد. حسین آقا درباره برادرش علی که او را هم خیلی دوست داشت، می گوید: «علی حضور در جبهه را با خدمت سربازی اش شروع کرد. پس از سربازی گفت تا حالا حضور در جبهه وظیفه ام بوده و حالا می خواهم داوطلبانه به جبهه بروم. او در عملیات قادر در کرستان که منطقه آلودگی شیمیایی داشت، مجروح می شود. پس از آن در کنکور هم شرکت کرد و در رشته پزشکی قبول شد. همزمان که در بانک ملی استخدام شده بود به جبهه هم می رفت تا این که سال 69 یک روز که در خانه حالش به هم می خورد، مادرم او را می برد دکتر و دکتر تشخیص سرماخوردگی می دهد. روز دوم حالش بدتر می شود و روز سوم در اورژانس بیمارستان قائم مشهد از دنیا می رود. تمام ماجرای علی همین بود و او خیلی زود و بدون مقدمه ظاهری از میان ما می رود. پس از آن پزشکان بیمارستان قائم اعلام کردند که علی بر اثر جراحات شیمیایی از دنیا رفت که دیگر برای کارهای اداری «اعلام شهادت» در آن زمان فرصت پیگیری مهیا نبود و خواست خداوند این بود که سرنوشت ما و علی این گونه شود. علی برادر خیلی نازنین و خوش اخلاقی بود که امروز جایش خیلی خالی است...».
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
چهاردهمین جلسه رسیدگی به اتهامات متهمان پرونده شرکت پدیده روز گذشته به ریاست قاضی منصوری در مشهد برگزار شد.
به گزارش میزان به نقل از مرکز رسانه قوه قضاییه، چهاردهمین جلسه رسیدگی به اتهامات متهمان پرونده شرکت پدیده به ریاست قاضی منصوری در مشهد برگزار شد.
در این جلسه رئیس دادگاه رسیدگی به جرایم اخلال گران اقتصادی کشور مستقر در مشهد، از نماینده مدعی العموم خواست ضمن قرائت کیفرخواست دیگر متهمان، گزارشی با موضوع بازگرداندن اموال سهامداران در فرصت اعطایی دادگاه ارائه کند.
با قرائت کیفرخواست تعدادی دیگر از متهمان شرکت پدیده توسط نماینده مدعی العموم؛ ارائه آخرین دفاع توسط متهمان و وکلای مدافع آنان درصحن علنی دادگاه ادامه دارد.
قاضی منصوری با اشاره به دفاعیات انجام شده در صحن علنی دادگاه خطاب به متهمان گفت که در بیان مطالب خود شفافیت و صداقت را
مد نظر قرار دهند وحقیقت رابگویند.
نماینده دادستان عمومی و انقلاب مرکز خراسان رضوی با تقدیر از ریاست دادگاه ویژه رسیدگی به جرایم اخلال گران در نظام اقتصادی کشور به دلیل اعطای فرصت به متهمان با هدف استرداد اموال سهامداران، گفت: این اقدام دادگاه بسیار ارزشمند بود و تعدادی از متهمان از این فرصت مغتنم استفاده کردند که ان شاءا... مورد توجه ریاست دادگاه قرار خواهد گرفت.
نماینده مدعی العموم ضمن ارائه گزارشی از اقدامات دادسرای عمومی و انقلاب مشهد در طول زمان رسیدگی به این پرونده گفت: همان گونه که دادستان هم قبلا گفته است اقدامات افراد حاشیه ساز به ویژه در فضای مجازی به دقت رصد و اقدامات قانونی لازم و متناسب انجام میشود. از سویی باید متذکر شد که تشکیل پرونده برای رسیدگی به تخلفات متهمان؛ نباید به دستاویزی برای تسویه حسابهای شخصی برخی افراد تبدیل شود؛ چرا که پرونده در نهایت دقت در چارچوب قانونی در حال رسیدگی است و طبعا با توجه به شخصی بودن مسائل مطرح شده در فضای مجازی در خصوص برخی متهمان، حق پیگیریهای قانونی برای افراد محفوظ است.
پس از اظهارات نماینده دادستان درباره برخورد قانونی با حاشیه سازان در فضای مجازی و ادامه قرائت کیفرخواست برای تعداد دیگری از متهمان در خصوص دریافت آخرین دفاع، متهمان و وکلای آنان به دفاع پرداختند.
ادامه رسیدگی به اتهامات متهمان شرکت پدیده به صبح امروز پنج شنبه موکول شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
آیین بهره برداری از 100 دستگاه مینی بوس با اعتباری حدود 14 میلیارد و 200 میلیون تومان که 70 دستگاه از این تعداد با استاندارد آلایندگی یورو 4 و 30 دستگاه با استاندارد آلایندگی یورو 5 مجهز شده اند و ظرفیت جا به جایی 360 هزارمسافر را به صورت روزانه دارند، روز گذشته با حضور شهردار مشهد، مدیرعامل سازمان اتوبوسرانی و جمعی از اعضای شورای شهر مشهد در بازار خودروی مجیدیه برگزار شد.
وعده جبران عقب ماندگی ناوگان حمل و نقل تا پایان سال
به گزارش «خراسان رضوی»، در این مراسم، شهردار مشهد با بیان این که عقب ماندگی ناوگان حمل و نقل عمومی را جبران می کنیم، گفت: به مسئولان مختلف تاکید کردیم که در حوزه ناوگان حمل و نقل با توجه به تقاضایی که در بازار وجود دارد عمل کنند تا روند تکمیل ناوگان را تا پایان سال به جایی برسانیم که حداقل عقب ماندگی را جبران کرده باشیم.
محمدرضا کلایی اظهار کرد: معتقدیم با توجه به مجموعه فعالیتهایی که در شهر مشهد انجام میشود با کمک امام رضا(ع) و همدلی مسئولان، دستگاههای مختلف و مردم، شاهد رونق مناسبی در مشهد هستیم؛ اشتغال و رونق تولید برای داشتن شهری در شأن امام رضا(ع)، تمام مسئولان ارشد و کلان استان را در کنار هم قرار داده است. شهردار مشهد تصریح کرد: استاندار با درک و فهم بالا و دید مناسب به مسائل اصلی و اولویت دار پیش می رود و همان طور که مقام معظم رهبری بر اشتغال و معیشت مردم تاکید کردند، نگاه آقای استاندار و معاونانش بر همین مسئله است. همچنین علما و امام جمعه بزرگوار نیز بر این موضوع تاکید دارند.وی یادآور شد: بدون اغراق مشهد در پروژه های سرمایه گذاری و زیر ساختی از همه شهرهای کشور جلوتر است و فعالیت پروژه های سرمایه گذاری و زیرساختی و خدمت رسانی در شهر مشهد نسبت به بقیه شهرها بی نظیر است که این متعلق به همین نگاه است. مجموعه فعالان اقتصادی با عشق امام رضا (ع) جلو آمدند که قطعا اثر خودش را در اشتغال گذاشته است. کلایی افزود: در عین حال در برخی موارد بوروکراسیهایی وجود دارد که برخی زیرمجموعهها بدون در نظر گرفتن مسئله اصلی چوب لای چرخ میگذارند که من فکر میکنم میتوانم از سوی مدیران ارشد استان بگویم که آن ها موافق اجرای پروژههای اقتصادی و تولید اشتغال با حفظ هویت و شأن مشهد هستند، به سرمایهگذاران اطمینان میدهیم که مسئولان استان دغدغه شهر مشهد را دارند و چون گفت وگو میکنیم، مشکلات حل خواهد شد و قطار خدمت به مردم و رونق همچنان به حرکت خود ادامه خواهد داد.
در ادامه این مراسم، مدیرعامل سازمان اتوبوسرانی شهرداری مشهد آماری از وضعیت این سازمان ارائه داد و گفت: هزار و ۷۰۰ دستگاه اتوبوس و مینی بوس در مشهد حدود یک میلیون مسافر جابه جا می کنند، همچنین عمر ناوگان هشت و یک دهم سال است که رو به فرسودگی می رود و باید برای اصلاح ناوگان تلاش کنیم. سید مهدی حسینی پویا افزود: بازسازی ۳۰۰ دستگاه اتوبوس از چندی پیش در دستور کار قرار گرفته و چند دستگاه آماده شده است و تا شهریور ماه به مرحله بهره برداری می رسیم که با این اقدام برای اولین بار در کشور توانستیم روی این اتوبوس ها کولر نصب کنیم. وی تصریح کرد: برای هر سفر درون شهری چهار هزار تومان هزینه می شود که ۸۱ درصد را شهرداری و ۱۶ درصد را مردم و 2.5 درصد را دولت پرداخت می کند، البته قرار بود یک سوم را شهرداری، یک سوم را دولت و یک سوم را مردم پرداخت کنند که شهرداری مشهد با سرمایه گذاری، پرداختی را برای مردم کاهش داده است.
بازسازی اتوبوس ها با اعتباری حدود 15 میلیارد تومان
همچنین رئیس کمیسیون ترافیک و حمل و نقل شورای شهر مشهد در این مراسم با اشاره به این که از ابتدای شورای پنجم رویکرد حمایتی از بخش خصوصی را مدنظر قرار دادیم، گفت: هم اکنون شرکت های بخش خصوصی کمترین مشکل را دارند. مجتبی بهاروند افزود: در شورای پنجم حدود 15 میلیارد تومان برای بازسازی اتوبوس ها در نظر گرفته ایم و دولت هم قرار است 25 میلیارد تومان بپردازد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئیس دانشگاه علوم پزشکی مشهد گفت: در رتبه بندی تولید علم در مقیاس بینالمللی به رتبه دوم کشور پس از دانشگاه تهران دست یافتهایم. به گزارش مهر، دکتر محمد رضا دارابی صبح چهارشنبه در مراسم افتتاحیه سومین کنگره بینالمللی التهاب در سیستم عصبی که در دانشکده علوم پزشکی مشهد برگزار شد، اظهار کرد: دانشگاه علوم پزشکی مشهد در راستای اسناد بالادستی تحول علمی و مأموریت هایی که در زمینه علوم اعصاب و گسترش ارتباطات بینالمللی به این دانشگاه واگذار شده، اقدامات زیادی را برنامهریزی و اجرا کرده است. وی افزود: کسب رتبههای بالا در رتبه بندی ملی و بینالمللی علمی توسط دانشگاه علوم پزشکی مشهد یکی از جنبههای این تلاش گسترده است. دارابی درباره برگزاری کنگره التهاب در سیستم عصبی نیز تصریح کرد: حضور پژوهشگران آلمانی مغز و اعصاب دانشگاه مونستر آلمان در این مجمع علمی، فرصت مغتنمی است و ما امیدواریم که این کنگره زمینههای مناسبتری را برای تعاملات علمی بین دو دانشگاه فراهم کند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
برای اقتصاد پنهان تعریفهای گوناگونی ارائه شده است. ولی شاید از میان همه تعاریف، این مورد، تصویر ملموس تری را ارائه کند: «پدیده اقتصاد پنهان به بخشی از فعالیتهای اقتصادی گفته میشود که به علتی پنهان نگاه داشته میشود. بیشتر علت پنهان داشتن آن، غیر قانونی بودن خود فعالیت یا کارهایی است که در حاشیه آن یا در ضمن آن انجام میشود».این پدیده در همه کشورها، اعم از پیشرفته و در حال توسعه وجود داردو اقتصاد کشور ما نیز مستثنا نیست. عوامل مختلفی در ایران وجود دارد که موجب گسترش بیشتر اقتصاد پنهان شده است. در ایران افزون بر عوامل اقتصادی و اجتماعی عمومی،
هم اکنون وضعیت نابه سامان اقتصادی از دو جهت بر گسترش این پدیده دامن زده است، نخست آن که به علت آشفتگی اقتصادی، دولت، قوه قضاییه و مجلس تمرکز خود را بر مقابله با این فشارها گذاشتهاند و در نتیجه ممکن است از بخشهای اقتصادی دیگر غافل شوند که این مسئله موجب تقویت اقتصاد پنهان میشود. دوم آن که تشدید تحریمها بر اقتصاد ما موجب شده است تا عده ای آب را گل آلود ببینند و برای کسب منافع بیشتر، پنهان کاریها را افزایش دهند.ناگفته نماند با افزایش ناامنی اقتصادی، عدهای به دنبال فرار از وضعیت موجود هستند که به تبع آن ممکن است اقدامات متخلفانه انجام دهند و فعالیتهای اقتصاد پنهان افزایش یابد. از جمله مصادیق آن می توان به خروج پنهانی سرمایه ها، اعلام نکردن رسمی حجم صادرات و واردات، افزایش قاچاق و مانند این ها اشاره کرد. افزون بر این، فشار بر بنگاههای تولیدی در وضعیت نابه سامان اقتصادی نیز بر گسترش اقتصاد پنهان تاثیر گذار است. به بیان دیگر مشکلات فعالیتهای رسمی اقتصادی آن قدر زیاد است و مراحل بوروکراسی برای شکل گیری یک فعالیت رسمی آن قدر پیچیده، پرهزینه و زمان بر است که شماری از فعالان اقتصادی ترجیح میدهند خارج از سیستم رسمی فعالیت کنند و این موضوع بسترساز رشد اقتصاد پنهان می شود. از این رو می توان با اصلاح فضای نامساعد تحمیلی به بنگاههای اقتصادی در چارچوب اصلاح و بهبود فضای کسب و کار، موجبات تداوم فعالیت های اقتصادی در بخش قانونی را فراهم کرد. در حقیقت فرار از پرداخت مالیات، استخدام کارگران غیر مجاز و رعایت نکردن استانداردهای لازم برای انجام یافتن فعالیتهای تولیدی بازتابی از اشتباهاتی است که در فضای سیاست گذاری های اقتصادی صورت گرفته است.به طور کلی فعالیت هایی مانند درآمدهای گزارش نشده حاصل از تولید و مبادله کالاها و خدمات با هدف فرار از قانون نیز بخشی از پدیده اقتصاد پنهان محسوب می شود. در واقع تمام تولیدات و تجارت قانونی کالاها و خدمات مبتنی بر بازار که به صورت عمده با هدف فرار از پرداخت مالیات و استانداردهای ایمنی یا رهایی از مراحل پیچیده اداری مانند کاغذبازی، به طور پنهان و دور از نظارتهای دولتی انجام میشود، در بخش اقتصاد پنهان قرار میگیرند. لذا این پدیده را می توان بسترساز شرایط نامناسب حاکم بر فضای کسب و کار برای بنگاههای اقتصادی دانست.نکته قابل تامل آن است که اقتصاد پنهان تنها نتیجه قصور مسئولان و سیاست گذاران ذی ربط نیست، بلکه عواملی همچون فشار اقتصادی، تحریمها و ناامنیها نیز میتواند این پدیده را گسترش دهد که طبیعتا مقابله با این وضعیت نیازمند سامان بخشی جامعی به زیرساخت های اقتصادی است. با این حال روشن است که پدیده اقتصاد پنهان و گسترش آن متوجه تمامی نهادها، بخشهای سیاست گذار و دستگاههای اجرایی و نظارتی است. به بیان دیگر عملکرد قوای سه گانه در شکل گیری و وسعت این پدیده اثرگذار است. در مجموع برای مقابله با چنین پدیده ای باید یک عزم ملی و همگرایی همه جانبه میان قوای مختلف شکل بگیرد.گسترش اقتصاد پنهان و تداوم فعالیت های عمده در این بخش، جامعه را با مشکلات جدی مواجه و به نقش دولت و ارکان اقتصادی رسمی در بخش خصوصی، آسیب وارد می کند. در پی آن، قدرت برنامهریزی و پیش بینی را از جامعه میگیرد و با بسط محدودیت بر بخشهای مختلف، رشد اقتصادی کشور را محدود می سازد. قطعا در چنین فضایی، فساد اقتصادی نیز رو به گسترش می گذارد و زیرساخت های اقتصادی کشور را به چالش می کشاند.لذا آثار گسترش اقتصاد پنهان بسیار متنوع و مخرب است. احصای قوانین و مقرراتی که اصلاح آن ها نقش عمدهای در کاهش اقتصاد پنهان دارد، میتواند مسیر برنامهریزی و ارتقای رویه ها را تسریع ببخشد و به بازنگری در زیرساخت های غلط موجود برای سیاست گذاران، برنامهریزان و قانون گذاران منجر شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
روز گذشته یک خبر خیلی مهم در فضای مجازی پیچید و خیلی زود هم تکذیب شد. موضوعی که از توافق سیدمهدی رحمتی کاپیتان نامدار استقلال با مدیران شهرخودرو خبر می داد. جواد طاری بخش، سخنگوی باشگاه شهر خودرو درباره این خبر مهم و جنجالی گفت:بنا به لیست یحیی گل محمدی ، با سید مهدی رحمتی جلساتی داشتیم و به نتایج خوبی هم رسیدیم.اما خود رحمتی با توجه به دلایلی شخصی چند روزی زمان خواست که نظر نهایی خود را اعلام کند . مذاکره باشگاه با وی مثبت بوده است.
اما شنیده ها حاکی از این است که انتقال رحمتی به شهر خودرو انجام شده و حتی قراردادی هم به امضا رسیده که هنوز به صورت رسمی تایید نشده است.حکایت از این قرار است که رحمتی سه شنبه شب گذشته در جلسه ای که از ساعت 9 شب آغاز شد و تا نیمه شب ادامه داشت، با توجه به درخواست گل محمدی با مدیران شهر خودرو مذاکره کرد و در نهایت مدیران این مجموعه که در دفتر کار خود در شهر خودرو و در جاده کرج میزبان رحمتی بودند، توانستند او را مجاب کنند تا برای امضای قرارداد با این باشگاه مشهدی که سال آینده در لیگ قهرمانان حضور دارد، مخالفت نکند و راهی نماینده مشهد در لیگ برتر شود. رحمتی پیش از این دو مرتبه استقلال را ترک کرده بود و حالا انتقال او به نماینده مشهد که هدایت آن را یکی از دوستان قدیمی رحمتی بر عهده دارد می تواند تجربه ای متفاوت در سال های پایانی فوتبال او باشد که در این مدت با فراز و نشیب زیادی همراه بوده است. سیدمهدی رحمتی که در دو فصل اخیر به همراه حسینی چالش های فراوانی را برای حضور در لیست نفرات اصلی داشت، پس از سال ها حضور در جمع استقلالی ها، به مذاکره با مسئولان تیم شهرخودرو پرداخت و در نهایت برای حضور در این تیم توافق کرد و بدین ترتیب یکی از مهم ترین چهره های فوتبالی لیگ برتر در لیگ نوزدهم را با پیراهن تیم شهرخودرو خواهیم دید.
شایان ذکر است، سید مهدی رحمتی با حضور در درون دروازه تیم فجرسپاسی خود را به فوتبالی ها شناساند وپس از آن در تیم سپاهان تبدیل به یک ستاره سپس به جمع آبی های پایتخت اضافه شد و از آن زمان تاکنون وی سه بار اقدام به خروج از جمع استقلالی ها کرده است. رحمتی برای اولین بار در سال 86 از جمع استقلالی ها جدا شد و برای تیم های مس کرمان و سپاهان اصفهان بازی کرد. دومین حضور خود در استقلال را در سال 93 به ثبت رساند و از این تیم راهی پیکان شد و در نهایت جدایی این روزهای وی را می توان هت تریک او در جدایی از جمع آبی ها دانست. حال باید دید توافق بین مهدی رحمتی و باشگاه پدیده چه زمانی رسمی می شود و تصویر قرارداد مشترک انتشار خواهد یافت.
سفر حمیداوی به برزیل
در ادامه تغییر و تحولات در باشگاه شهر خودرو که این روزها به دنبال بستن تیمی قدرتمند برای حضور در لیگ نوزدهم و همین طور آماده کردن لیگ قهرمانان آسیاست، فرهاد حمیداوی مالک باشگاه دیروز عازم برزیل شد تا بازیکنان مورد نیاز یحیی گل محمدی را مدنظر قرار دهد. همچنین در ایران هم با مهاجم برزیلی باتجربه و کاربلدی که سال هاست در لیگ برتر ایران توپ می زند، یعنی لوسیانو پریرا مذاکره شده است. همچنین خبر رسیده که محمد قاسمی نژاد در راه فولاد خوزستان است و مسعود ریگی هم از شهر خودرو جدا شده که روز گذشته مذاکرات جدی با باشگاه استقلال داشته و هیچ بعید نیست یکی از اولین خریدهای آبیها در نقل و انتقالات تابستانی لقب بگیرد.
از طرفی "ساکت الهامی" ، مربی فصل گذشته نیز از این تیم جدا شد. وی درباره این جدایی گفت:قرارداد من با تیم شهر خودرو تمام شده است و یک ماه قبل به باشگاه اعلام کردم قصد پیوستن به تیم جدیدی دارم. بنابراین بحث کنار گذاشتن من از این تیم که از سوی رسانه ها اعلام شده است، درست نیست. من حتی با دو باشگاه برای فصل جدید مذاکره کرده ام و به زودی نام تیم جدید خود را اعلام خواهم کرد. البته از این اتفاق ناراحت نیستم. وی افزود: یک روز بعد از آخرین بازی در لیگ برتر به قائم مقام و همچنین مالک تیم اعلام کردم من فصل آینده در تیم نخواهم ماند. این اتفاق نزدیک به یک ماه پیش رخ داده بود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه پلاک عزت- 26 رمضان و 10 خرداد بود که آقای جمع آور پس از سال ها تحمل عاشقانه دردهای جانبازی ، برای پیوستن به قافله دوستان شهیدش راهی آسمان شد. خودش گفته بود که این دردها برایم هدیه های خداوند است.
روحانی جانباز و از فرماندهان گردان الحدید در سال های دفاع مقدس امروز در میان ما نیست و حالا کلمات ویادها روایت گر اوست. جمعی از همرزمان و دوستان زنده یاد حاج محمود جمع آور دل گفته های شان درباره این رفیق قدیمی را با ما به اشتراک گذاشتند که مرور آن حال جان را جلا می دهد.
جمع آور و مقامِ محمود
غلامرضا بنی اسدی، دوست و همرزم:
اهلِ ستایش حضرت حق بود به شب و به روز. اهل حمد بود و رضا در محضر حضرتِ محمود. نظر به وجه ا... داشت که در وصف مردانی چون او بود که حضرت روح ا... فرمود: «شهید نظر می کند به وجه ا... ». آنان در همه چیز جلوه های جمال دوست را می دیدند و به حمد و ستایش مشغول بودند و نه فقط زبان که همه جوارح شان، زبان حمد بود. ا... اکبر که در آخر الزمان مردمانی چنین کم طلوع نکردند و آفتاب افشانی شان، خلقی را نور در دیده نشاند. حجت الاسلام محمودرضا جمع آور که ذخیره هر روز شهادت را در سه دهه داشت، همه زندگی اش، خدایی بود. او مجاهد بود. مجاهدی به زخم ها جان یافته و جانباز شده. او جانبازی بود، صابر بر همه دردها و زخم ها. صابری بود راضی به هر چه حضرت قاضی، در قضایش نوشته بود. هرچه را از دوست می رسید، زیبا می دانست و زیبا به لبیک برمی خواست. باری او را معلم صبر و رضا یافتم به روزگاران و شرحش گفته بودم برای خانواده ام بنابراین وقتی خبر پروازش به خانه ما رسید، به اشک نشستیم. یکی مان در فضای مجازی از حقیقت های شهادت گفت و من قلم برداشتم برای نوشتن و پسرم امیر حسین که همین روزها 10 سالگی را تمام کرده است هم به او احساس دین می کرد و همین هم او را به سمت ادای دین می برد تا او هم قلمی بزند برای عموی شهیدش. او نوشت:ما باید قدردان رزمندگانی مثل آقای جمع آور باشیم. اگر آن ها نبودند ما هم امروز یا نبودیم یا کشورمان آزاد نبود. او و امثال او الگوی ما هستند. رزمندگان مقاومی که با درد تیر و ترکشی که خوردند، با جراحی هایی که کردند، با حنجره ای که از شهید محمود جمع آور برداشتند، باز هم لبخند به لب داشتند. ما باید از آن ها راه زندگی بیاموزیم. بله، باید رسم زندگی بیاموزیم از آنانی که جلوه هایی از مقام محمود در جانشان ظهوری درخشنده داشت.
انگار بزرگ ترین هدیه خدا را گرفتم
بدیعی ،دوست و همرزم:
جانباز بی ادعای دفاع مقدس، طلبه خاضع، فرمانده دلاورو غواص بعد دو سال روزه لسان و خوراک به دنبال عوارض جنگ و شیمیایی شدن و سرطان حنجره و درد و رنج و کم خوابی صبر رابه چالش کشید. در لیله القدر27رمضان پر کشید و مهمان مولا علی(ع) شد؛ حاج محمود جمع آور دوستانش را تنها گذاشت.
در آخرین دیدار می گفت وقتی خبر تشخیص سرطان خودم را فهمیدم انگار خداوند بزرگ ترین هدیه و عیدی را به من داد. بله مردان مومن همیشه از این دردها استقبال می کنند و می دانند که خدا دردش را به بندگان خاص خودش می دهد.
متواضع ترین طلبه ای که تا به حال دیده ام
فنایی، دوست و همرزم:
جانباز شهید محمودرضا جمع آور نمونه بارز یک مومن و عالم باعمل بود که یکی از ویژ گی های ایشان اخلاص بود تا جایی که حتی خانواده اش از مسئولیت اش درجبهه به عنوان فرمانده گردان غواصان و جراحت ها و دردهایش کمتر خبر داشتند. او مظلوم ترین، ساکت ترین و متواضع ترین طلبه مجاهدی بود که من تا به حال دیده ام ، صبرش در مدت جانبازی و تحمل اش در اوج دردها واقعا نمونه بود و برای من الگو خواهد بود تا ابد.
هم فرمانده هم تخریبچی و غواص و هم معلم اخلاق
سید غلامرضا هاشمی، دوست و همرزم:
امام فرمودند جبهه وجنگ یک دانشگاه است. انسان هایی که دراین میدان وارد می شدند، درکوره گداخته جنگ ساخته می شدند مثل آقای جمع آور.ایشان در گردان ما هم فرمانده بود، هم روحانی، هم غواص وهم تخریبچی. ازهمه مهم تر ایشان مدرس اخلاق ومردانگی وداوطلب درشکستن محکم ترین خطوط دشمن بود.کاش رفتار ومنش وتقوای این چنین افرادی سرلوحه زندگی نسل های بعد باشد، ان شاءا... .
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئیس اداره نظارت و ارزیابی عملکرد اداره کل آموزش و پرورش خراسان رضوی گفت: خرید و پوشش لباس فرم برای هیچ یک از دانش آموزان اجباری نیست و هیچ یک از مدارس حق ایجاد اجبار در این زمینه را ندارد. محمد قوامی نژاد در گفت و گو با ایرنا افزود: تهیه و خرید لباس فرم کاملاً اختیاری است و خرید آن هم از سوی مدارس باید از واحدهای تولیدی دارای مجوز از این اداره کل انجام شود. وی با اشاره به این که تهیه لباس فرم مورد تایید سند تحول بنیادین است و به دلیل مزایای فراوان آن بهتر است مورد استفاده دانش آموزان قرار گیرد، ادامه داد: سال گذشته ۶۰ درصد مدارس استان لباس فرم برای دانش آموزان داشتهاند. وی تصریح کرد: در هنگام ثبت نام نیز هیچ مدرسهای حق دریافت وجه لباس فرم را ندارد و هزینه لباس فرم طبق نرخ مصوب صرفاً باید به واحد تولیدی پرداخت شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
کارشناس مرکز پیش بینی اداره کل هواشناسی خراسان رضوی گفت: روند افزایش دمای هوا که در مناطق مختلف استان آغاز شده تا روزهای ابتدایی هفته آینده تداوم دارد و طی این مدت بیشینه دمای هوا در مناطق گرمسیری خراسان رضوی به ۴۰ درجه و بالاتر خواهد رسید. فریدون سنگچولی در گفت وگو با ایرنا افزود: بیشینه دمای هوای مشهد به تدریج افزایش یافته و در روز یک شنبه هفته آینده به ۳۷ درجه خواهد رسید. وی تصریح کرد: در مناطق گرمسیری استان مانند شهرستان های سبزوار، گناباد، تایباد، مه ولات، بردسکن و سرخس طی این مدت بیشینه دمای هوا به ۴۰ درجه و بالاتر نیز خواهد رسید. کارشناس مرکز پیش بینی اداره کل هواشناسی استان گفت: طی این مدت وزش باد به نسبت شدید در استان به ویژه در نواحی جنوبی و جنوب شرقی استان رخ خواهد داد. سنگچولی افزود: از عصر جمعه تا پایان روز شنبه نیز بارش های خفیف باران همراه با افزایش ابر به ویژه برای نوار شمالی استان پیش بینی شده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محور تربت حیدریه -زاوه از جاده های مهم و پرتردد شهرستان تربت حیدریه است که به دلیل وقوع چندین تصادف درسال های گذشته درخواست های مردمی برای دوبانده شدن این محور را در پی داشته است، ازسال 95 بود که کار دوبانده شدن این محور شروع شد اما حالا پس از سپری شدن حدود سه سال از زمان آغاز پروژه طبق اظهارات شهردار تربت حیدریه به دلیل مطالعات اشتباه صورت گرفته در سال های قبل، تراز خاکریزی پیش بینی شده و تعداد پل های اجرا شده به صورتی بوده که واحدهای تجاری مجاور دچار مشکل شده اند. در نتیجه اکنون اقدام به جمع آوری خاک های از قبل ریخته شده در مسیر و جمع آوری پل های بتنی ساخته شده کرده اند؛ اشتباه محاسباتی که با اصلاح آن 500 میلیون تومان در پروژه صرفه جویی شده هرچند تخریب پل ها حدود 20 میلیون تومان هدررفت منابع از بیت المال را درپی داشته است.
به گزارش خراسان رضوی ، یکی ازمحورهای مهم شهرستان تربت حیدریه جاده تربت حیدریه - زاوه است. مردم هردو شهرستان سال هاست در انتظار یک طرفه شدن این مسیرنشسته اند و آمار تلفات تصادفات جاده ای هم دلیل موجهی برای دو طرفه شدن جاده مذکوراست.
اگر ازسال گذشته تاکنون ازتربت حیدریه به زاوه رفته باشید،در سمت راست جاده ودر ابتدای مسیر،تعدادی پل بتنی آبرو می بینید که از سال ۹۵ احداث شده و اختلاف سطح بسیار زیاد بین این پل ها و جاده فعلی، هر مسافری را به تعجب وا می دارد. بر اساس اظهارات مسئولان ومردم این موضوع اعتراض اهالی روستای صومعه تربت حیدریه و کسبه واحدهای تجاری حاشیه ابتدای این جاده را به دنبال داشته است. ازسوی دیگر طبق مشاهدات خبرنگار خراسان رضوی مدتی است که شهرداری با ادوات و ماشین آلات جاده سازی نظیر بولدوزر اقدام به جمع آوری خاک های از قبل ریخته شده در مسیر و تخریب پل های بتنی ساخته شده کرده است.
از همان ابتدا معترض بودیم اما کو گوش شنوا؟
اسدا... زاده صاحب تعمیرگاه ماشین آلات کشاورزی در گفت وگو با خراسان رضوی از اعتراض اهالی روستای صومعه و کسبه می گوید.او تاکید می کند که در همان ابتدای اجرای طرح، مردم به اختلاف سطح ایجاد شده بین باند دوم دردست احداث با جاده فعلی معترض بودند اما پیمانکار بر اساس طرح شرکت مشاور کار خودش را انجام داده و اکنون پس از سه سال این انتقادها باعث تغییر طرح و کاهش اختلاف سطح شده است.
رفت و آمد برای ما زحمت داشت
یکی از اهالی روستای صومعه هم از سختی رفت و آمد روستاییان به آن طرف جاده که زمین های کشاورزی آن ها در آن جا قرار دارد،
گله مند است. او اذعان دارد که در زمستان سال گذشته در زمان بارندگی، آب بسیار زیادی در اطراف جاده جمع شده و رفت و آمد اهالی روستا را با مشکل مواجه کرده است. او اقدام فعلی شهرداری مبنی بر اصلاح طرح قبلی را مثبت دانسته اما از هدر رفتن پول بیت المال و تخریب پل های آبرو ساخته شده در آن سال، ابراز ناراحتی می کند.
شهردار پاسخ می دهد
خراسان رضوی در پی این سوال که علت تخریب و جمع آوری پل ها پس از سه سال چیست و این که آیا درباره این طرح مهم مواصلاتی بین شهری مطالعات فنی صورت نگرفته که الان در صورت خطای محاسباتی فرضی، اقدام به برچیدن پل های آبرو بتنی و برگرداندن به سطح قبلی جاده شده است؟ در تماس با شهردار تربت حیدریه خواستار توضیح این مقام مسئول به عنوان نماینده کارفرما شده و ساعتی بعد در همان مسیر به گفت وگوی حضوری با وی پرداخته است.
مطالعات اولیه طرح اشتباه بوده است
محمدصادق مجتهدی در واکنش به جمع آوری پل های ابتدای جاده تربت حیدریه به زاوه می گوید: متاسفانه بر اساس مطالعات اشتباهی که در خصوص ابتدای جاده برون شهری تربت حیدریه به زاوه در سال های قبل بدون توجه به وضعیت موجود صورت گرفته است، تراز خاکریزی پیش بینی شده و تعداد پل های اجرا شده به صورتی بود که واحد های تجاری مجاور دچار مشکل شده و علت توقف پروژه تاکنون همین موضوع بوده است.وی می افزاید: در این مدت توانسته ایم با انجام اصلاحات فنی لازم و البته تامین اعتبارات پروژه، کار را آغاز کنیم و با توجه به کد ارتفاعی قبل که حدود 1.5 متر از جاده فعلی فراتر بود، بر اساس اعتراضات به حق مردمی و برای جلوگیری از صرف هزینه های بیشتر پروژه اقدام به تخریب دو پل ابتدایی جاده کردیم و همچنین از احداث شش پل دیگر و هدر رفت بیشتر سرمایه جلوگیری شد.
نیم میلیاردتومان صرفه جویی درهزینه ها
مجتهدی تاکید می کند:حدود یک مترارتفاع راکاهش داده ایم و اگر این اصلاح را انجام نمی دادیم و طرح قبلی اجرامی شد حدود ۵۰۰ میلیون تومان به هزینه های کل پروژه افزوده می شد.مجتهدی در تشریح این نکته که طرح قبلی مساعد بستر پروژه نبوده است، می گوید: نکته مهم دیگر نگرش غلط مشاوردرطرح قبلی پروژه بوده که فقط بر اساس ضوابط راه سازی بین شهری بوده ومتاسفانه هیچ توجهی به معبرهای درون شهری ابتدای جاده نداشته است واین که خط ارتفاعی پروژه بالادرنظر گرفته شده و درمحل های خط القعرنیزپل زده تاآب فقط ازسمتی به سمت دیگر منتقل شود یک ایرادبزرگ برای معابرشهری است.وی ادامه می دهد: در طراحی ها و معابرشهری بایداز خاکریزی اجتناب شودوبا هدایت آب های سطحی به کانال ها یامسیل هامشکل حل خواهد شد.
شهردارتربت حیدریه طول پروژه مربوط به شهرداری را که مجری طرح بوده از حدفاصل میدان ۲۲بهمن تا اولین پل غیرهم سطح به طرف زاوه حدود 2 کیلومتر و هزینه هر پل را ۱۰۰ میلیون ریال اعلام کرد.به گفته مجتهدی در جریان اصلاح جاده و اجرای طرح جدید دو پل تخریب می شود ولی از احداث حداقل شش پل دیگر و ادامه پل های موجود تا آن طرف جاده جلوگیری شده است یعنی در تخریب پل ها حدود ۲۰۰ میلیون ریال هدر رفت بودجه وجود داشته اما از طرفی با کاهش اختلاف ارتفاع پنج میلیارد ریال از حجم کل پروژه که حدود ۴۵ میلیارد ریال بوده کاسته شده است.
درخواست اجتماعی، عامل اصلاح
مجتهدی خاطرنشان می کند: وقتی خط پروژه بالادرنظرگرفته می شود،آثار سوئی به لحاظ مبلمان شهری،پیاده روهاوجابه جایی های اطراف دارد.
او همچنین به اهمیت توجه به خواسته اجتماعی مردم این منطقه اشاره می کند و می گوید:اهالی به دلیل تجربه قبلی خود درخصوص پل چهار راه خواف که به وقوع پیوست دراین مدت بااصرارزیاد تقاضای اصلاح مسیر داشته اندکه ما نیز براساس خواسته مردم این مسیر را اصلاح کرده ایم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه جامعه
پس از کش و قوس های فراوان درباره پلمب بخش اقامتی پروژه طرق مشهد، روز گذشته معاون استاندار از حمایت جدی استاندار و دادستان مشهد از طرح های سرمایه گذاری مشروع در مشهد گفت و اعلام کرد که با هماهنگی استاندار و دادستان بخش های در حال انجام پروژه طرق که دارای مجوز دستگاه های مسئول است، با قوت ادامه پیدا می کند و آن قسمت از سرمایه گذاری هایی که نیاز به اخذ مجوز از اداره کل میراث فرهنگی دارد، بعد از هماهنگی لازم با این سازمان اجرا شود.
ادامه با قوت بخش های دارای مجوز پروژه طرق
آن طور که روابط عمومی استانداری خراسان رضوی منتشر کرده است، معاون هماهنگی امور اقتصادی استاندار در واکنش به خبر توقف فعالیت شرکت ثابت کیش، از حمایت جدی دادستان و استاندار از طرح های سرمایه گذاری مشروع خبر داد. دبیر شورای فرماندهی اقتصاد مقاومتی استان در واکنش به خبر متوقف شدن طرح های شرکت ثابت کیش در مشهد گفت: این شورا متشکل از استاندار و دستگاه های نظارتی، قضایی و حاکمیتی استان با جدیت از طرح های مشروع سرمایه گذاری حمایت می کند. علی رسولیان افزود: بر اساس هماهنگی های انجام شده بین استاندار و دادستان مقرر شد شرکت ثابت کیش آن قسمت از سرمایه گذاری هایی را که نیاز به اخذ مجوز از اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری دارد، بعد از هماهنگی لازم با این سازمان اجرا کند و دیگر پروژه های در حال انجام که مجوز دستگاه های مسئول را دارد، با قوت ادامه پیدا کند. معاون هماهنگی امور اقتصادی استاندار با بیان این که مجموع سرمایه گذاری های شرکت ثابت کیش در مشهد حدود 2 هزار میلیارد تومان است، تصریح کرد: فعالیت های این شرکت در چارچوب مجوزهای قانونی مورد حمایت است و در همین زمینه اعلام آمادگی می کنیم هر جا مشکلی در خصوص فعالیت های سرمایه گذاری وجود داشته باشد با حضور دستگاه های مسئول برطرف خواهد شد.
مراجعه نمایندگان سرمایهگذار به اداره کل میراث فرهنگی استان
همچنین معاون سرمایهگذاری و تامین منابع ادارهکل میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان از مراجعه نمایندگان سرمایهگذار پروژه طرق و آغاز فرایند اخذ موافقت اصولی گردشگری خبر داد. احمد دیناری در گفتوگو با فارس گفت: طی نشدن فرایندهای قانونی سرمایهگذاری در حوزه گردشگری و هتلداری سبب پلمب، مهر و موم و توقف ساخت پروژه گردشگری طرق شد.
وی ادامه داد: پس از اطلاع و مکاتبات مرجع قضایی با این اداره کل مبنی بر عدم اخذ مجوز برای ساخت پروژه گردشگری طرق، به شهرداری مشهد اعلام کردیم که برای بخش تجاری ساختمان اصلی این پروژه پروانه ساخت توسط شهرداری مشهد صادر شده، اما صدور پروانه تأسیس و راهاندازی بخش اقامتی منوط به مجوز اداره کل میراث فرهنگی خراسان رضوی است. وی با بیان این که در کمیسیون ماده 5 با ساخت پروژه با کاربری اقامتی در مشهد بدون اعلام درخواست از معاونت سرمایهگذاری اداره کل میراث فرهنگی خراسان رضوی موافقت شده است، تاکید کرد: متولی صدور مجوز برای اجرای پروژههای گردشگری و اقامتی اداره کل میراث فرهنگی استان است و طبق فرایند قانونی، سرمایهگذار این پروژه قبل از هر اقدامی باید به میراث فرهنگی مراجعه و پس از دریافت موافقت اصولی اقدام به استعلام از شهرداری میکرد.معاون سرمایهگذاری و تأمین منابع ادارهکل میراثفرهنگی استان گفت: نمایندگان سرمایهگذار امروز (چهارشنبه) به این اداره کل مراجعه و کارشناس فنی پروژه را معرفی کردند، راهنماییهای لازم برای اخذ مجوز انجام شد که در صورت تداوم این تعامل، طی مدت یک ماه موفق به اخذ مجوز گردشگری میشوند. وی تصریح کرد: سرمایهگذار در نخستین گام باید در سامانه الکترونیکی براساس مصادیق تأسیسات گردشگری که در ۱۶ بند تعریف شده است، نوع تأسیسات گردشگری را انتخاب کند و در مرحله بعد بارگذاری مدارک و مستندات درخواستی در سامانه را انجام دهد و سپس در صورت برخورداری از شرایط لازم، موافقت اصولی برای متقاضی صادر میشود.
سرمایه گذار پروژه طرق سابقه خوبی در گردشگری دارد
دیناری گفت: سرمایهگذار پروژه طرق، سابقه خوبی در گردشگری و هتلداری دارد و روال ما هم در برخورد با سرمایهگذاران ضمن در نظر گرفتن ضوابط و مقررات موجود، تعامل و همکاری برای رونق گردشگری این شهر و استان است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گزارش: نوید زندهروحیان | عکس: میثـم دهقانی | این جــا «مهرآباد» است؛ محلهای در شرق کلانشهر مشهد و هجدهمین مقصد ما در تریبونمحله خراسانرضوی. یک منطقه محروم، حوالی حاشیــه شهر که بهرغم کاستیهایش، برای مشهدیهای اصیل نوستالژیک و خاطرهانگیز است. چرا که یادآور خاطره «جمعه بازار» شلوغ و پررونقی است که چند سال قبل، جمعهها در این محــله برقرار بود. یک بازار پررفت و آمد که هم مایحتاج مشتریان را تامین می کرد و هم منبع درآمد تعداد زیادی از اهالی مهرآباد بود. اینروزها که به هزار دلیـــل، مهرآباد دیگر جمعهبازار ندارد، هرچند آرامش به محله برگشته و از شلوغــی و ترافیک و هیاهو خبری نیست اما اهالی محله معتقدند همان آمد و رفت و بگیر و ببند، صفای خودش را داشت. تریبونمحله این هفته خراسانرضوی را بردیم میان مردم شریف مهرآباد که از امکانات اولیه در محل زندگیشان محــروم و با ناامنی دست به گریبان هستند، شاید شنیدن و انعکاس مشکلات کهنه محلهشان توسط رسانه و شهردار منطقــه «حسین عبدا... زاده» مرهمی باشد بر دل پردردشان.
یک محله، بیبهره از امکانات اولیه شهری
پیرمردی سرزنده که چهارپایه ای جلوی در مغازه سبزی فروشیاش گذاشته و رفت و آمد مردم را نظـاره میکند به همراه دوستش، اولین کسانی هستند که متوجه حضورما برای شنیدن مشکلات محله مهرآباد میشوند و سرِ حرف را باز میکنند. «جواد رجایی» میگوید: «مشکل ترافیک، میراثی است که از زمان جمعهبازار در این محله، حل نشده باقی مانده. چیزی به اسم خط کشی و چراغ راهنمایی، این جا وجود ندارد. عرض خیابان در بخشهایی از بولوار آن قدر کم است که دو خودرو نمی توانند از کنار یکدیگر عبور کنند. در این محله از طرح اگو محروم هستیم؛ سالهاست که از ما بابت ایجاد این طرح پول گرفتند، اما هیچ خبری نیست و هنوز و همچنان، فاضلاب متعفن و بدبو در همه کوچه ها و خیابانهای محله جاری است. گویا مسئولان شهری با پول ما، فقط بالاشهر را سر و سامان میدهند و از حال ما حاشیهنشینها، غافل هستند و این ظلم است.»
جای خالی جمعهبازار به زبالهدان تبدیل شده
چند مرد که کنار هم جمع شده اند، از بیکاری ناشی از تعطیلی جمعهبازار مهرآباد گله دارند و یکی از آن ها می گوید: «وقتی جمعه بازار بود، ترافیک و شلوغی بود اما زندگی هم در محله جریان داشت. من فقط از طرف خودم حرف میزنم نه از سوی کل اهالی محله، چون شاید عده ای با نظرم مخالف باشند اما لطفا بروید و ببینید فضایی که روزی محل کسب و کار یک عده فروشنده و کارگر زحمتکش و آبرومند بود و در عینحال، نیازهای مردم را رفع می کرد، حالا به زبالهدان و محل ریختــن نخاله و ضایعات ساختمانی تبدیل شده است. اگر از فضای جمعهبازار برای احداث یک پارک و بوستان و زمین ورزشی استفاده میشد، به خدا دلم نمی سوخت. اما حالا از خودم میپرسم چرا محله را از جمعهبازار محروم کردند تا زبالهدان بسازند؟»
روابط عمومی منطقه 5 شهرداری در این باره توضیح می دهد : «فضای خالی جمعه بازار سابق، اکنون نه زباله دان ، بلکه پارکینگ خودروهای سنگین است.»
جزیرهای که از همه طرف با زمین خاکی و بیابان، احاطه شده
آقای «علیزاده» که صاحب یک مغازه اسباب بازی فروشی در محله مهرآباد و یکی از بانیان مهدیه محله است، گله میکند: «ما تا به حال هرگونه همکاری با شهرداری منطقه داشتیم و هر چه خواستند اجرا کردیم. قرار بود عقب نشینی انجام دهیم تا بولوار مهرآباد را اجرا کنند و شکل درستی به این محله بدهند، ما هم کمک کردیم اما هنوز اتفاقی نیفتاده است. زمین خالی بزرگی ابتدای مهرآباد وجود دارد که قرار بود در آن برای بچه ها پارک و سالن ورزشی احداث شود، اما نشد. سمت چپ خیابان قرار بود معبری باز شود که شکل نگرفت. سمت راست خیابان قرار بود به محله پنجتن متصل شود، اما نشد. خلاصه به دلیل بدقولی و بدعهدی مسئولان شهری، ما ماندیم و یک جزیره به اسم مهرآباد که از همه طرف، با زمین خاکی و بیابان برهوت احاطه شده و اهالی توسط آن محاصره شده اند. این انصاف است؟»
شهردار منطقه 5 شهرداری مشهد، در پاسخ میگوید: «متاسفانه زمینهای این منطقه، مالک خصوصی دارد و در این منطقه، هیچ زمینی در اختیار و متعلق به شهرداری نیست. طبیعتا باید برای ایجاد فضای سبز و اماکن تفریحیورزشی، زمین ها تملک شود که این کار به هزینه بسیاری نیاز دارد. اما دو زمین، یکی ابتدا و دیگری اواسط مهرآباد شناسایی شده و مورد بحث قرار گرفته و جلساتی نیز با مالکان آن ها انجام شده است تا بلکه بتوان برای این محله امکاناتی در نظر گرفت. قبلا هم زمینهایی در نظر گرفته بودیــم که مثلا مشخص شد صاحب یکی از همین زمینها پیش از فوت خود، زمین را به صورت قولنامه ای با بیش از 40 نفر معامله کرده و وراث او هم سند زمین را در دست داشتند. این ها مشکلات کوچکی نیست که به راحتی و در زمان اندک حل و فصل شود. اما ما همچنان در حال مذاکره هستیم تا این اتفاق خوب برای مردم منطقه بیفتد.»
اهالی از جولان خلافکاران و زورگیران در رنــج و عذاب هستند
«آقای کریمی» یکی دیگر از اهالی مهرآباد که سالهاست ساکن این محــله است، دل پردردی از ناامنی محله دارد: «ساکنان این محله، مردم اصیل و شریفی هستند. من بیشتر کسانی را که این جا زندگی می کنند، می شناسم و میدانـم انسان های سالم و خانوادهداری هستند اما متاسفانه مشکلاتی مثل وجود زمین های خالی و بایر، خرابه ها و ساختمانهای نیمهتمام و نبود نظارت پلیس، باعث شده این منطقه ناامن و به محلی برای رفت و آمد و جولان دزد و زورگیــر و معتاد و فروشنده مواد مخــدر تبدیل شود و ساکنان از این شرایط، در رنج و عذاب هستند. بیشتر اهالی منطقه مهرآباد لباسهای جیبدار و دکمهدار میپوشند تا زورگیران به راحتی نتوانند پول و مدارک شان را به سرقت ببرند و خیلی وقتها معلمهای مدارس محله، بچهها را تا نزدیک خانه همراهی میکنند تا اتفاقی برایشان نیفتــد. واقعا تکلیف ما با این وضعیت چیست؟»
همه بچههای محل باید رزمیکار شوند!
کمی جلوتر، سر و صدایی که از یکی از مغازه های محله بهگوش میرسد، توجهم را جلب میکند. مغازه، یک گیم سنترِ ساده و جمع و جور است که بچههای محــل از در و دیوارش آویزان هستند. یکی، بازی بقیه را تماشا میکند، تعدادی با سر و صدا بازی میکنند و یک عده هم منتظر نوبت شان هستند و به بازیکنان، جـوّ میدهند! با حال و هوایشان همراه میشوم و میپرسم: از شرایط محله راضی هستید؟ گلهای، درددلی، مشکلی ندارید؟ یکی از بچهها، همینطور که با هیجان بازی می کند، میگوید: «این جا تنها دلخوشی و تفریح ما بچههای محل است؛ صحبت کنید یک وام به علی آقا، صاحب مغازه بدهند تا فضا را بزرگ تر کند و یکی دوتا دستگاه دیگر بخرد تا هر روز این قدر برای رسیدن نوبت بازیمان، معطل نشویم.» همه میخندند. یکی دیگر از بچه ها ادامه میدهد: «ما این جا یک پارک نداریم، سالن ورزشی نداریم، باشگاه ورزشهای رزمی که همهمان علاقهمندیم، نداریم.» یکی دیگر از بچهها میپرد وسط حرفهای نفر قبلی و به طنز میگوید: «توی این محله واقعا وجود یک باشگاه ورزشهای رزمی لازم است. همهمان باید دفاع شخصی یاد بگیریم از دست این دزدها و زورگیرها و معتادهایی که امانمان را بریدهاند.» همه میزنند زیر خنده و تایید میکنند.
یک زمین خاکی برای بازی پر از سرنگ آلوده و عقرب
از خیابان اصلی وارد کوچههای محله می شوم. خانمی جلو می آید و با ناراحتی می گوید: «از دور که می آمدید، شما را دیدم و صبر کردم به این جا برسید. چرا فقط در خیابان اصلی رفت و آمد می کنید؟ اگر راست میگویید، بیایید داخل کوچه ها تا آسفالت های خراب و کنده شده و فاضلاب جاری در کوچهها را ببینید. بیایید تا این زمین خالی و خاکی را که تنها فضای بازی و ورزش برای بچههای ماست، ببینید. زمینی که تابستانها، گرد و غبار و خاکش به چشم و حلقمان میرود و زمستانها از گل و لای در رنجیم، شبها هم مایــه ناامنی است. وقتی فرزندان ما در این زمین خاکی فوتبال بازی می کنند، قبل از این که بازی شان را شروع کنند باید سرنگ های آلوده معتادان را از روی زمین جمع کنند تا آسیبی به آن ها نزند. واقعا این شرایط، انسانی است؟ مسئولان حاضرند خانواده خودشان در این شرایط زندگی کنند؟» در حین صحبت، جمعی از افراد محله به ما میپیوندند. خانم «صدیقه نگهبان» گله میکند: «سرنگ را ول کن. این زمین پر از عقرب شده و هربار بچههایم این جا هستند، حسابی نگرانم. مردهای محله مجبورند هر از گاهی آتش بزرگی این جا روشن کنند تا عقرب ها را بکشد.»
«حسین عبدا... زاده» شهردار منطقه5 که در گشت و گــذار در محله، همراهیمان میکند، در این باره توضیح میدهد: «ما به تازگی آسفالت بخشهایی از مهرآباد را ترمیم کرده ایم و برای آسفالت دیگر کوچهها هم مشکلی وجود ندارد و انجام میشود. بهصورت موردی، شکستگی هایی هم وجود دارد که از همکارانم می خواهم در اسرع وقت ترمیم شود.»
3 بار دوچرخهام را دزدیدند و دوباره با بدبختی، خریدم
«احسان» یکی از بچه های حاضر در جمع، اعتراض میکند: «دراین محله شب و روز زورگیرها و معتادهاحضور دارند. هرکدام جایی می نشینند، یا مواد مصرف می کنند، یا کمین می کنند. تا به حال سه مرتبه دوچرخه من را دزدیدهاند و دوباره با بدبختی و التماس به پدرم، خریدم. پدرم میگوید دیگر حق نداری دوچرخه را از خانه بیرون ببری! مگر می شود در خانه دوچرخه سواری کرد؟» پیرمردی از ساکنان محله، آخرین نفری است که گله میکند: «همین چند روز پیش از یک خودرو دزدی کردند و حتی چرخهای آن را هم بردند و زیرش آجر گذاشتند. »
وعده فرماندهانتظامی مشهد برای تامین امنیت مهرآباد
در ساعات مختلف شب و روز به محله میآیم و مشکلات را شخصا بررسی میکنم
باتوجه به این که بخش مهمی از گلایههای اهالی محله مهرآباد، درباره ناامنی منطقه است، «سرهنگ آقابیگی» فرمانده انتظامی مشهد، به تریبونمحله قول داد طی روزهای آینده با تریبونمحله همراه شود و به شکل سرزده، در ساعات مختلف روز و شب به محله مهرآباد برود و مشکلات محله را از نزدیک بررسی و با مردم رو در رو گفتوگو کند تا در اسرع وقت، رسیدگی کامل صورت گیرد.
5 قاب از منطقه مهرآباد
مادر شهید «علیرضا سالک» از شهدای محـله تنها، جلوی در خانه نشسته بود و گفت: هیچ گلهای از هیچچیز ندارم.
پاکبانِ محـله از نبود دستگاه حضور و غیاب پاکبانها در محله گله داشت و میگفت مجبورم برای ثبت حضور در شروع و پایان شیفت، اول به شهرداری منطقه بروم، بعد به محله بیایم و کار را شروع کنم.
بنبست مهرآباد؛ یکی از چندین کوچه بسیار باریک و تنگ محله مهرآباد.
احسان میگفت سارقانی که در محله رفتوآمد دارند، چندین بار دوچرخهاش را دزدیدهاند.
بهرغم همه محرومیتها، زندگی در مهرآبادِ مهرندیده جاری است.
قرار بعدی تریبونمحله
یک شنبه 26 خرداد «منطقه خواجه ربیع»
یک شنبه 26 خرداد، تریبونمحلهایهامهمان «منطقه خواجه ربیع» هستند.
اهالی این محله میتوانند ساعت 11صبح
جلوی ورودی آرامگاه خواجه ربیع
حضور داشته باشند و مشکلات و کمی و کاستیهای محله خود را، رو در رو با ما در میان بگذارند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.