وعده دیدار
ساعت 15 پنجشنبه
حرم مطهر رضوی
مراسم سخنرانی رهبر معظم انقلاب در اولین روز سال جدید، ساعت 15 پنجشنبه اول فروردین ماه در حرم مطهر رضوی آغاز میشود. بر اساس اعلام آستان قدس رضوی، برای بهرهمندی عموم زائران از بیانات مقام معظم رهبری، تمام صحنها و رواقهای حرم مطهر رضوی تحت پوشش صوتی و تصویری این برنامه قرار میگیرد. همچنین پخش مستقیم و ترجمه همزمان سخنرانی مقام معظم رهبری به چهار زبان عربی، اردو، انگلیسی و آذری در تالار قدس کتابخانه مرکزی از برنامههای محوری این مراسم است.
برنامه سال تحویل در حرم مطهر رضوی
مراسم آغاز سال نو در حرم مطهر رضوی نیز ساعت 20 فردا شب خواهد بود. طبق برنامه ریزی، برنامههای سال تحویل ساعت 20 چهارشنبه 28 اسفند با محوریت صحن جامع رضوی آغاز خواهد شد، در این مراسم تولیت آستان قدس رضوی و حجت الاسلام والمسلمین قرائتی به ایراد سخنرانی خواهند پرداخت و سید مهدی میرداماد، مهدی سماواتی و سعید حدادیان به مدیحهسرایی و قرائت زیارت توسل و امین ا... میپردازند. پخش کلیپ، اجرای تواشیح و شعرخوانی، اجرای نمایش آیینی، همخوانی دعای تحویل سال و برگزاری مسابقه فرهنگی از دیگر برنامه های این مراسم است. در کنار برنامه های متنوع فرهنگی ایام نوروز و ماه رجب، در این ایام هر شب ساعت 21 محفل باشکوه قرآنی نیز در رواق امام خمینی(ره) برگزار میشود.
نرم نرمک
می رسد اینک بهار
فریدون مشیری
بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک
شاخه های شسته، باران خورده، پاک
آسمان آبی و ابر سپید
برگ های سبز بید
عطر نرگس، رقص باد
نغمه و بانگ پرستوهای شاد
خلوت گرم کبوترهای مست
نرم نرمک می رسد اینک بهار
خوش به حال روزگار
خوش به حال چشمه ها و دشت ها
خوش به حال دانه ها و سبزه ها
خوش به حال غنچه های نیمه باز
خوش به حال دختر میخک که می خندد به ناز
خوش به حال جان لبریز از شراب
خوش به حال آفتاب
ای دل من، گرچه در این روزگار
جامه رنگین نمیپوشی به کام
باده رنگین نمینوشی ز جام
نقل و سبزه در میان سفره نیست
جامت از آن می که میباید تهی است
ای دریغ از «تو» اگر چون گل نرقصی با نسیم
ای دریغ از «من» اگر مستم نسازد آفتاب
ای دریغ از «ما» اگر کامی نگیریم از بهار
گر نکوبی شیشه غم را به سنگ
هفت رنگش می شود هفتاد رنگ
که گل شکفته و
بانگ هزار میآید
هوشنگ ابتهاج (سایه)
بیا که بار دگر گل به بار می آید
بیار باده که بوی بهار می آید
هزار غم ز تو دارم به دل، بیا ای گل
که گل شکفته و بانگ هزار می آید
طرب میانه ی خوش نیست با منش چه کنم
خوشا غم تو که با ما کنار می آید
نه من ز داغ تو ای گل به خون نشستم و بس
که لاله هم به چمن داغدار می آید
دل چو غنچه ی من نشکفد به بوی بهار
بهار من بود آن گه که یار می آید
نسیم زلف تو تا نگذرد به گلشن دل
کجا نهال امیدم به بار می آید
بدین امید شد اشکم روان ز چشمه ی چشم
که سرو من به لب جویبار می آید
مگر ز پیک پرستو پیام او پرسم
وگرنه کیست که از آن دیار می آید
دلم به باده و گل وا نمی شود، چه کنم
که بی تو باده و گل ناگوار می آید
بهار سایه تویی ای بنفشه مو باز آی
که گل به دیده ی من بی تو خار می آید
ای گل تازه
مبارک به تو این تازه بهار
رهی معیری
نوبهار آمد و گل سرزده، چون عارض یار
ای گل تازه، مبارک به تو این تازه بهار
با نگاری چو گل تازه، روان شو به چمن
که چمن شد ز گل تازه، چو رخسار نگار
لالهوش باده به گلزار بزن با دلبر
کز گل و لاله بود چون رخ دلبر گلزار
زلف سنبل، شده از باد بهاری درهم
چشم نرگس، شده از خواب زمستان بیدار
خوش باش و مگو ز دی
که امروزخوش است
خیام نیشابوری
بر چهره گل نسیم نوروز خوش است
بر طرف چمن روی دل افروز خوش است
از دی که گذشت هر چه بگویی خوش نیست
خوش باش و مگو ز دی که امروزخوش است
ابر باش و سرود باران را
در فضای بهار جاری کن
غلامرضا شکوهی
پا به پای ستارهها بنشین، دست در دست آسمان بگذار
گاهگاهی هوایی خود باش، خاک را بهر خاکیان بگذار
دست بر طاق آسمان برسان، پنجه را در هلال ماه بپیچ
گاه بر سینه گذشته خویش، تیر غیبی در این کمان بگذار
مثل فریاد رعد در دل کوه، صخرههای ستبر را بشکن
آشنا با تبار توفان باش، بادها را به این و آن بگذار
ابر باش و سرود باران را در فضای بهار جاری کن
گریه را جمع در نگاهت کن، خنده در ضرب ناودان بگذار
میرود ساعت از برابر ما، خسته از لحظههای اندوهیم
ایستگاهی برای یک لبخند، در سراشیبی زمان بگذار
در هجوم تفکری مسموم، یک دو لبخند قسمت ما بود
تا گل خنده را هرس نکنند، روی لبهای خود نشان بگذار
همه رنگها عوض شدهاند، تو ولی در اتاق بیرنگی
سفرهای ساده نذر مهمان کن، عشق را هم به جای نان بگذار
وقت بهارست خیز
تا به تماشا رویم
سعدی
باد بهاری وزید، از طرف مرغزار
باز به گردون رسید، ناله هر مرغ زار
سرو شد افراخته، کار چمن ساخته
نعره زنان فاخته، بر سر بید و چنار
گل به چمن در برست، ماه مگر یا خورست
سرو به رقص اندرست، بر طرف جویبار
شاخ که با میوههاست، سنگ به پا میخورد
بید مگر فارغست، از ستم نابکار
شیوه نرگس ببین، نزد بنفشه نشین
سوسن رعنا گزین، زرد شقایق ببار
خیز و غنیمت شمار، جنبش باد ربیع
ناله موزون مرغ، بوی خوش لالهزار
هر گل و برگی که هست، یاد خدا میکند
بلبل و قمری چه خواند، یاد خداوندگار
برگ درختان سبز، پیش خداوند هوش
هر ورقش دفتریست، معرفت کردگار
وقت بهارست خیز، تا به تماشا رویم
تکیه بر ایام نیست، تا دگر آید بهار
بلبل دستان بخوان، مرغ خوش الحان بدان
طوطی شکرفشان، نقل به مجلس بیار
بر طرف کوه و دشت، روز طوافست و گشت
وقت بهاران گذشت، گفته سعدی بیار