در گفت وگوی خواننده جوان ایرانی با «خراسان رضوی» مطرح شد
تعداد بازدید : 18
گلایه «وحید تاج» از صدا و سیما بابت بی توجهی به موسیقی سنتی
نویسنده : نیلوفر عیدی
به رغم تجاری شدن موسیقی و توجه به این هنر نه به مثابه یک تخصص که به عنوان مهارتی سهل الوصول و ابزاری که به آسانی میتوان با آن به شهرت رسید، در چند سال اخیر شاهد ظهور خوانندگانی بوده ایم که در همین فضا با همت و البته تخصص و تجربه کافی در زمینه موسیقی به تولید آثار اصیل ایرانی پرداخته اند.
«وحید تاج»، خواننده جوان دزفولی یکی از مصادیق این حوزه است. او در سال های فعالیت خود، از جذابیتهای سلبریتی شدن چشم پوشیده و از گام برداشتن به سمت موسیقیهای عامهپسند پرهیز کرده است.
این جوان هنرمند، آواز را نزد استادانی همچون محمدرضا شجریان و پدرش علیرضا تاج آموخته و این روزها عمده اجراهایش با «کیوان ساکت» نوازنده برجسته خراسانی است. به استناد همین معاشرت های حرفه ای، در صحبت هایش هم بر اصالت هنرمند و تاثیر این موضوع بر کارنامه حرفه ای او، تاکید می کند.
«تاج» دانش آموخته در مقطع کارشناسی موسیقی و کارشناسی ارشد آهنگ سازی از دانشگاه سوره تهران است و تاکنون در جشنوارههای متعدد داخلی و خارجی افتخارات زیادی کسب کرده است.
با این هنرمند جوان و خوش آتیه از هنر موسیقی اصیل می گوییم و دغدغه هایش را درباره سطح سلیقه مخاطب می شنویم:
موسیقی مان تجاری شده است
با «تاج» از همان ابتدای صحبت، از خطر تجاری شدن موسیقی می گوییم و او نیز دلنگرانی هایش برای این هنر را مطرح می کند و می گوید: تصور کنید تلویزیونتان را روشن میکنید و با تبلیغ کالایی مواجه میشوید که همه میدانند برای سلامتی مضر است اما وقتی آن کالا برای 80 میلیون نفر پخش میشود، به پشتوانه این تبلیغات میتواند سطح گستردهتری از اطلاع رسانی را نیز در جامعه داشته باشد. مثلا، در سطح شهر بیلبورد بزند، در فضای مجازی صفحات اختصاصی داشته باشد و... . از طرفی، چون اعتماد مردم به رسانه ملی بالاست، در نتیجه دیگر مضرات آن کالای مخرب را در نظر نمیگیرند.
وی ادامه می دهد: در حوزه موسیقی نیز رسانه ملی عملکرد مشابهی داشته است. وقتی در فلان برنامه پر مخاطب تلویزیون میبینیم از خوانندهای دعوت میشود که مهارت و سواد کافی در زمینه موسیقی ندارد اما پرمخاطب بودن برنامه قرار است بستری شود تا او برای خودش شهرتی به هم بزند، باید نگران بشویم چون این فضای مساعد باعث می شود مردم نیز به راحتی او و کارش را با هر سطح کیفیتی، بپذیرند. همین موضوع، به نظر من، یک مصداق از تجاری شدن هنر موسیقی است.
این هنرمند جوان متذکر می شود: این روند به ضرر کسانی است که دغدغه هنر و فرهنگ اصیل ایرانی را دارند و بدون هیچ چشم داشتی در این حوزه فعالیت میکنند اما متاسفانه هنرشان دیده نمیشود. نقد جدی من به رسانه ملی، همین بها ندادنش به موسیقی اصیل ایرانی است؛ موسیقی که معرف فرهنگ و سنتهای خودمان است.
از صدا و سیما گلایه دارم
او با صراحت بیشتری نقدهایش به رسانه ملی در حوزه هنر موسیقی را بیان می کند: من هیچ خردهای به عزیزانی که در ژانر پاپ فعالیت میکنند نمیگیرم. آن ها هنرمندند و برای ارائه هنر به مردم سرزمینشان زحمت میکشند. گلایه من به صدا و سیماست که بین فعالان در زمینه موسیقی پاپ و سنتی توازن برقرار نمیکند. عمدتا میبینیم که تیتراژ سریالهای تلویزیونی را خوانندگان پاپ میخوانند. این در نوع خودش اصلا بد نیست. اما حرف من این است که برقراری توازن در این حوزه ضروری است. رسانه ملی باید با بها دادن به موسیقی سنتی، در مسیر معرفی این هنر اصیل ایرانی به مردم کشورمان و به ویژه نسل های جوان تر تلاش کند.
تاج خاطر نشان می کند: این برای فرهنگ ما پسندیده نیست که مردم مان با موسیقی سرزمین خودشان مانوس نباشند. متاسفانه این تلقی اشتباه وجود دارد که مسائل عمده کشور صرفا در حوزه های کلان اقتصادی، سیاسی و اجرایی متمرکز هستند و بخشی از مسائل مرتبط با حوزه مثلا هنر، لوکس تلقی می شود اما اهمیت این موضوعات کم نیست و بخشی از فرهنگ ما از دل این مباحث ساخته می شود.
خوانندگان یک شبه، ابزار پول سازی اسپانسرها
بخش بعدی اظهارات این خواننده جوان و موفق کشورمان بر کیفیت عملکرد شبکه توزیع محصولات هنری استوار است. او از اقداماتی که در این حوزه برای چهره سازی و سلیقه سازی انجام می شود، انتقاد می کند و می گوید: این اقدامات اصولا پایدار نیست، کسانی که صرفا با برندسازی های شخصی و تبلیغات چندین میلیاردی و نصب بیلبوردهای تبلیغاتی آن چنانی در پایتخت و شهرستانها به دنبال کسب شهرت هستند، خیلی زود از حافظهها پاک میشوند. هنری ماندگار است که در بطنش محتوای ارزشمندی به مخاطب عرضه کند. اما به هرحال به خاطر وجود افرادی که با موسیقی تجارت میکنند، هر از چندگاهی شاهد ظهور مدعیان دروغین در زمینه موسیقی هستیم. به عقیده من این افراد از این طریق به شهرت میرسند تا بعدها وسیله تولید پول برای اسپانسرها باشند.
فضای مجازی و خطر ترویج صورت مبتذلی از هنر
تاج نقبی هم می زند به نقش فضای مجازی در هویت بخشی به موسیقی های بی هویت و بیان می کند: فضای مجازی هرقدر که حسن و مزیت داشته باشد، به همان اندازه نیز آسیب تولید می کند. به عنوان نمونه کسی که حتی هنرمند هم نیست، یک رسانه در اختیار دارد که میتواند به راحتی از اتفاقات روزمرهاش ویدئو و تصویر بگیرد، منتشر کند و آرام آرام به شهرت برسد. بعد از این شهرت در جهت رویکردهای منفی استفاده کند. برای مثال در جمعهای دوستانه به او تلقین شده که صدای خوبی دارد، پس با انتشار یک ویدئو از خودش درحال آواز خواندن شکل مبتذلی از هنر را به مخاطبش عرضه می کند.
وی تاکید می کند: ضمن این که امروزه با پیشرفت فناوری و ابزار، هرکسی برای خودش یک استودیوی خانگی دارد و به راحتی با صداسازی رایانهای، بدون این که نیاز به نوازنده داشته باشد اثر فاقد اعتبار موسیقایی تولید میکند. پیشرفت فناوری و گسترش استفاده از فضای مجازی در نوع خودش اصلا بد نیست. نکته آسیبزا این جاست که متاسفانه بعضی از ما از شیوه درست استفاده از آن آگاهی نداریم.
این خواننده موسیقی ایرانی بر این باور است که؛ «متاسفانه به هنر به مثابه یک علم یا یک تخصص توجه نمیشود مسئلهای که باعث میشود افراد باب خوانندگی را به بهانه کسب شهرت گشوده ببینند و این تصور غلط برای آن ها به وجود بیاید که میتوانند با اندک استعداد یا حتی بدون هیچ استعدادی به عرصه خوانندگی ورود کنند. درحالی که همان طور که یک پزشک برای متخصص شدن سال ها تلاش میکند و سختی و دشواری متحمل می شود، یک موسیقیدان و خواننده نیز باید برای رسیدن به درجه اعتبار، سال ها تمرین کند و زحمت بکشد و از همه
مهم تر، اصول این حوزه را بداند و بیاموزد.»
امیدوارم در آینده بگویند: به هنر کشورش خدمت کرد
این هنرمند که دارنده مقام اول آواز در هفدهمین جشن خانه موسیقی ایران(1395) است، جایی به مفهوم هنر می پردازد و می گوید: هنر در هر شکلی که باشد مهم ترین رسالت اش تلطیف روح انسانهاست. برای مثال همین طرحها و نقشهایی که با آغاز هرسال روی دیوارهای شهر تازه میشوند، المانها، پارکها و گل کاریهایی که در سطح شهر میبینیم، همه برای این است که روح ما را حتی برای لحظهای از روزمرگیهای کسالت آورمان دور کند. تصور کنید اگر این ها وجود نداشت، چقدر چشم مردم شهر آزار میدید. در زمینه موسیقی نیز همین طور است. موسیقی شکل بارزی از هنر است و نوع مطلوب و درست آن روح انسان را تغذیه میکند.
تاج، بر اهمیت آموزش در حوزه موسیقی تاکید می کند و این مهم را بر ارتقای سلیقه جامعه نیز موثر می داند و یادآور می شود: خوشبختانه امروز شاهد اتفاقات خوبی در زمینه آموزش موسیقی در مراکز آزاد هستیم. این که نه تنها نوجوانان و جوانان به یادگیری موسیقی در سبکهای مختلف اشتیاق نشان میدهند، بلکه در خانوادهها هم زمینه ای فراهم شده تا کودکان از سنین پایینتر امکان یادگیری موسیقی را داشته باشند.
وی خاطر نشان می کند: به نظرم امروزه ظرفیتهایی در معرفی موسیقی در فضای مجازی به وجود آمده که حداقل شناخت و آگاهی در این زمینه را از مخاطب می خواهد و با توجه به گستره وسیع استفاده از شبکههای مجازی افراد خواه ناخواه به یادگیری و آشنایی با سازها و سبکهای مختلف موسیقی روی میآورند.
حرف آخر ما با تاج از «امید» است. او بیان
می کند: امیدوارم در آینده در زمره کسانی قرار گیرم که به هنر و موسیقی ملی کشور خدمت کردهاند و آرزو میکنم که حتی اگر یک اثرم در ذهن مخاطبان ماندگار شد، از من به نیکی یاد کنند.