به روایت تاریخ
تعداد بازدید : 38
ماجرای ایجاد اولین قراولخانهها در مشهد
نویسنده : غلامرضا آذری خاکستر
نظمیهها را با آن قواره نوین و ساختار جدیدش، اولین بار میرزا تقی خان امیرکبیر بنا نهاد. نیت هم سامان بخشیدن به امنیتی بود که حتی در شهرها هم وجود نداشت و صدای مردمان آن روزگار را درآورده بود. البته تلاش او را بعدها میرزا حسین خان سپهسالار به ثمر رساند و ساختار این مراکز را شکل داد.
بعدها ناصرالدین شاه در فرنگگردی هایش پای یک نظامی اتریشی به نام «کنت منت فرت اتریشی » را برای ایجاد اداره پلیس در ایران به میان کشید. خلاصه تلاش هایی در آن دوران صورت گرفت تا امنیت، که گمشده بزرگ آن روزگار بود، برای شهرها و مردمانش تامین شود. در این روایت برای شما از ماجرای ایجاد قراولخانه ها و نظمیه مشهد خواهیم گفت.
ایجاد 30 قراولخانه در مشهد
جالب است بدانید، قبل از تاسیس نظمیه، امور پلیسی درون شهرها را قراولها انجام می دادند. امیرکبیر زمانی که به صدارت رسید برای ایجاد نظم و تامین امنیت جانی و مالی دستور داد تا 40 قراولخانه در نقاط مختلف دارالخلافه تهران دایر شود. همچنین در ادامه، 30 قراولخانه در مشهد و 25 تا در شیراز و در سایر شهرها به تناسب آن ایجاد گردید. قراولخانهها نیروی پشتیبانی شهر بودند و زیر نظر کلانتر خدمت می نمودند.[1]
قراول ها به دسته های دهتایی تقسیم می شدند. در اسناد تاریخی، اتاق های محل اقامت و پاسداری آنان بد، تفنگشان بد و لباس و حقوق شان بد توصیف شده است.[2]
از سویی، محتویات نامهای که سال ها بعد، کنت منت فرت اتریشی وزیر نظمیه و بنیان گذار پلیس ایران نوشت، نشان می دهد که وی در سال 1297ق. گذاشتن سرباز در قراولخانهها را به ناصرالدین شاه توصیه کرده است.[3]
ماجرای داروغه ها و اسم شب
قراولخانه در فرهنگ فارسی معین، به اتاقی اطلاق می شود که قراولان یک واحد نظامی در آن مستقرند. براین اساس انتظامات داخلی بر عهده قراولخانهها بود. همچنین به سربازی که در محلی معین به نگهبانی مشغول باشد قراول گفته می شد.[4]
قراولان سربازانی بودند که زیر نظر کلانتر خدمت می کردند. کلانتر یک مقام کشوری شمرده می شد. به افرادی که زیر نظر کلانتر شهر و کدخدایان محله ها خدمت می کردند «عسس»، «شحنه» و «داروغه» میگفتند.
به مقام کلانتر، «شحنگی» و به اصطلاح آن روز به کلانتر یا پاسگاه پلیس، «داروغه خانه» اطلاق می شد. عسس ها در بازار و پشت بام آن کشیک چی بودند و برای این که خواب شان نبرد، سر و صدا راه می انداختند. حدود چهار ساعت از شب گذشته، روی پشت بام داروغهخانه، طبل خبردار می زدند و پس از آن شیپور می نواختند. با این اخطارها دیگر کسی اجازه نداشت از خانه بیرون رود، مگر این که از داروغهخانه اجازه داشته و نام شب را می دانست. اگر در عبور بی موقع، عابر نام شب را درست می گفت عبور می کرد، در غیر این صورت او را به داروغهخانه جلب می کردند و پس از شناسایی چنان که آدم با اهمیتی بود با اخذ انعام، او را به منزل و مقصدش می رسانیدند.[5]
آیین نامه ای برای قراولها
اهمیت قراولخانه ها موجب شده بود تا آیین نامه نظم قراولخانه توسط میرزا کریم خان سرتیپ در سال 1293ق. نوشته شود. در این آیین نامه تاکید شده بود که باید در هر قراولخانه یک نفر صاحب منصب شمشیربند، یک نفر نویسنده و دونفر طبال و نیزن حضور داشته باشد و شیپورچی نیز در قراولخانه ها گذاشته شود تا صدای شیپور آن قراولخانه به شیپورچی دیگر برسد. در هر شبانه روز نیز یک صاحب منصب از سرجوخه به بالا، سرکشیک و هشت نفر سرباز مشغول قراولی باشند.[6]
کوچه قراولخانه
در دوران ناامنی و هرج و مرج، خراسان بزرگ به واسطه وسعت جغرافیایی و دوری از مرکز، همواره مورد تجاوز اشرار و سارقان بوده است. در سال 1295ق/1257ش. تعداد 35 قراولخانه در مشهد وجود داشته است که دو قراولخانه در ارگ مشهد قرار داشته اند.[7]
قراولباشی از جمله مشاغل دولتی محسوب می شده به طوری که «علی رضا بیک قراولباشی» در محله سراب جزو کارکنان یا وظیفه بگیران دولت بوده است [8] و اسمش در اسناد تاریخی ذکر شده است.
طی نقشه ای که « مک گرگور» افسر انگلیسی در سال 1292ق./1254ش. برای مشهد ترسیم کرده است، حدود تقریبی هفت قراولخانه در سطح شهر مشخص شده است.[9] ناصرالدین شاه در سال 1302 ق. طی تلگرافی به آصفالدوله حکمران خراسان، دستور گذاشتن قراول در مرزها را می دهد،[10] تا از تجاوزهای مرزی جلوگیری شود.
از اسناد موجود چنین بر می آید که در اکثر شهرهای خراسان قراولخانه ها و مراکزنظامی وجود داشته و شهرهای قاینات، بیرجند، نیشابور، مشهد، بجنورد، درگز و کلات از عمده مراکز نگهداری قشون بوده اند.
«جرج کرزن» سیاستمدار و ایران شناس انگلیسی در ارتباط با قراولخانه های مشهد نوشته است: یک اختصاص برجسته دیگر مشهد تعداد زیاد قراولخانه های آن است که در سراسر شهر پراکنده هستند و در آن دسته های نگهبان از لشکر و پیاده آماده اند. این بناها برحسب معمول شامل یک رواق کوتاه با اتاق قراول در عقب آن است. تفنگ ها که معمولا سرپُر است در جلوی قراولخانه ردیف گذاشته شده و همین که مسافری اروپایی از آن جا عبور کند سرباز وارفته در جامه آبی رنگ با کلاه پوستی جقه دار که در داخل اتاق در حال استراحت است، زود برمی خیزد و با صدای تق تق مخصوص یکی از این تفنگ ها را بر می دارد و پیش فنگ می کند، سپس آن را به جای خود می گذارد و باز استراحت می کند.[11]
اهمیت قراولخانه ها موجب شده تا اسم آن ها روی برخی از اماکن شهری به یادگار مانده باشد. مرحوم مولوی در فهرست موقوفات، از قراولخانه مشهد نیز یادی کرده است. گویا در نبش کوچه مرحوم موتمن السلطنه(کوچه قنسولی) و بالاخیابان که در واقع زاویه شمال غربی باغ دارالتولیه است قبلا قراولخانه ای وجود داشته است پس از این که در عهد مشروطیت ماموران پلیس حفاظت شهر مشهد را عهده دار شدند، به جای قراولخانه کلانتری بالا خیابان بنا شد.[12]
از طرفی، کوچه قراولخانه که به کوچه مشاق و کوچه باغ سنگی منتهی می شود،[13] به علت وجود قراولخانه (کشیک خانه) در این محل به این عنوان شهرت یافته بود.[14]
در سال1303ش. اداره مالیه نیز مکاتباتی راجع به اراضی قراولخانه داشته است. همچنین بنا بر اشارات صورت گرفته در بعضی اسناد تاریخی، در محله قبرمیر مسجد قراولخانه وجود داشته است.[15]
منابع
[1]. نظم و نظمیه در دوره قاجاریه. مرتضی سیفی قمی تفرشی. تهران: یساولی فرهنگ سرا، ۱۳۶۲، ص40
[2] . پلیس عهد ناصری. احسان اشراقی. مجله گنجینه.زمستان1368، ص2
[3]. نامههای تاریخی. ابراهیم صفایی. تهران: بی نا. 1348، ص72.
[4]. فرهنگ اصطلاحات دوره قاجار قشون و نظمیه. یحیی مدرسی و دیگران. تهران: دفتر پژوهش های فرهنگی. 1380، ص451
[5]. همان، ص36-37
[6]. روزنامه نظامی علمیه و ادبیه. ش4. 20ذیحجه 1293
[7] . نفوس ارض اقدس، یا، مردم مشهد قدیم. زینالعابدین میرزای قاجار. تصحیح و توضیح از مهدی سیدی. مشهد: سگال، ۱۳۸۲، ص20
[8] همان، ص23
[9]. شرح سفری به ایالت خراسان و شمالغربی افغانستان. کلنل سی. ام. مک گرگور. ترجمه مجید مهدی زاده. ج1، ص253
[10]. صفایی، ابراهیم،مرزهای ناآرام، ص66.
[11]. ایران و قضیه ایران. جرج. ن. کرزن. ترجمه غلامعلی وحید مازندرانی. ج1. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی. 1373 ، ص218
[12] . فهرست موقوفات. عبدالحمید مولوی. ج3، ص223
[13] . مشهد در آغاز قرن چهارده خورشیدی مشهور به گزارش مکتب شاهپور. محمد تقی مدرس رضوی. مشهد: آهنگ قلم. 1386، ص52
[14]. شناسایی و وجه تسمیه معابر، محلات و اماکن عمومی بافت قدیم شهر مشهد. محمد رحیم رهنما. مشهد. سخن گستر. 1390، ص99
[15]. همان، ص113