یادداشت
تعداد بازدید : 14
کشاورزی دانشمحور، بسترساز توسعه پایدار و بهره وری خواهد بود
نویسنده : احمد کبیری رئیس سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی کشور
بخش کشاورزی به عنوان یکی از مهم ترین حلقه های راهبردی اقتصاد، محرک اولیه رشد اقتصادی و تامین کننده غذا و مواد اولیه برای دیگر بخش های تولیدی است. چنان که در صورت فعالیت سودمند این بخش، زمینه فعالیت و پیشرفت برای دیگر بخش ها فراهم شده و کشور به سوی توسعه پایدار سوق پیدا می کند. در واقع بخش کشاورزی برای تحقق ماموریت های خود و ایفای نقش موثر در تقویت استقلال ملی، نیازمند گذر سریع از مرحله تولید معیشتی و سنتی به مرحله تولید صنعتی و تجاری است که این مهم جز در سایه به کارگیری دانش روز و فناوری پیشرفته محقق نخواهد شد.
متاسفانه شواهد حاکی از آن است که ماهیت و ساختار اقتصاد در بخش کشاورزی به گونه ای است که با چالش های عمده ای مانند سنتی بودن این عرصه، وجود واسطه ها، نبود امکانات و تجهیزات و... رو به رو است. البته نباید از این مهم غافل شد که اغلب کشاورزان به صورت خرد در این حوزه فعال و ناگزیر از به کارگیری روش های سنتی هستند. با این حال نقطه عزیمت کشاورزی مدرن، دانش پایه کردن تولید است. به بیان دیگر یکی از ضروریاتی که با هدف بهبود وضعیت بخش کشاورزی باید به آن توجه شود، به کارگیری نیروهای متخصص، کارآمد و علاقه مند به رشته مربوط به این عرصه است تا این افراد به عنوان نیروی انسانی موثر، بتوانند با ارتقای سطح فناوری و به کارگیری انواع ماشین آلات و وسایل مکانیکی، سرعت پیشرفت کشاورزی را افزایش دهند. این در حالی است که طبق آمار رسمی تعداد بهره برداران در حوزه کشاورزی قریب به چهار میلیون نفر است که از این میان تنها یک درصدشان تحصیلات مربوط به حوزه کشاورزی دارند و حدود 5 درصد نیز دارای تحصیلات دانشگاهی غیر مرتبط و بقیه فاقد تحصیلات دانشگاهی هستند و به صورت تجربی فعالیت دارند. بر همین اساس ظرفیت بسیاری برای انتقال دانش به بخش کشاورزی وجود دارد. حال به منظور از بین بردن این شکاف و آگاهی از روش های دست یابی به کشاورزی پایدار و اجرای عملی این اصول با هدف پایداری نظام زراعی، باید عواملی که مانع انتقال دانش به بخش کشاورزی می شوند، شناسایی سپس برای رفع آن ها ترتیباتی اتخاذ شود تا کشاورزان عملا در جهت پایداری کشاورزی گام بردارند. طبیعی است که انتقال دانش به بخش کشاورزی در تحقق کشاورزی پایدار نقش به سزایی دارد.
به باور کارشناسان، با توجه به محدودیت های عوامل تولید در این حوزه، بر اساس مدل های رشد درون زا، بهترین راه افزایش عملکرد در هکتار بخش کشاورزی عبارت است از توجه به فعالیت های تحقیق و توسعه و افزایش هزینه های آموزش و ترویج که در نهایت تاثیر خود را در خروجی تولیدات و ارتقای کیفی محصولات نشان می دهد.
آن چه مسلم است انتقال دانش و فناوری، نیل بخش کشاورزی را به مرحله تولید صنعتی و تجاری ممکن می سازد. بنابراین ضروری است با اتخاذ تدابیر کارشناسانه به توسعه و انتقال دانش به بخش کشاورزی در کشور پرداخت، چرا که تحقق این مهم افزایش تولید، ارتقای بهره وری، افزایش اشتغال و رشد درآمد کشاورزان را به همراه دارد که در نتیجه کاهش قیمت مواد غذایی را موجب می شود. علاوه بر این با افزایش درآمد در بخش کشاورزی، تقاضا برای کالا و خدمات غیرکشاورزی نیز افزایش می یابد و این موضوع باعث افزایش اشتغال در بخش های غیرکشاورزی می شود. از این رو همه جامعه می توانند از افزایش بهره وری در بخش کشاورزی بهره مند شوند.
بنابراین بخش کشاورزی ضمن برخورداری از مزیت نسبی در توسعه، یکی از بسترهای مناسب برای رشد اقتصادی کشور تلقی می شود. از این رو ضروری است از طریق شناخت زیرساخت ها و عوامل موثر بر آن، برنامه های موثری برای گسترش کمی و کیفی عوامل تاثیرگذار بر تولید در این بخش تهیه شود.
در این زمینه، منابع انسانی از جمله این عوامل بسیار موثر و مورد تاکید به شمار می آیند. در این میان، منابع انسانی ضمن ایفای نقش به عنوان عامل اصلی، دیگر عوامل را نیز تحت کنترل و تاثیر خود دارد. بنابراین ضروری است برای تامین و تربیت منابع انسانی کارآمد، اقدام موثری صورت گیرد. یکی از این ضرورتها، تربیت نیروی کارآمد و تحصیلکرده به تناسب ویژگیهای جغرافیایی هر منطقه از کشور است تا این نیروها توسعه پایدار مبتنی بر آمایش را محقق سازند.
بنابراین لازم است که برنامه ریزان کشور به بخش کشاورزی و مشکلات آن توجه ویژه ای داشته و با اعمال مشوق های بیشتر چه مالی و اعتباری یا نهادی و قانون گذاری، چالش های موجود بر سر راه ورود دانش به بخش کشاورزی را برطرف کنند. حال با توجه به کوچکمقیاس بودن اغلب مزارع کشاورزی و محدودیت های مالی کشاورزان و زارعان برای استفاده از دانش و فناوری، دولت در قالب ارائه تسهیلات بانکی و وام های با نرخ بهره کم یا ارائه یارانه به آن ها، در این عرصه پیشقدم شود. تامین ظرفیتهای حمایتی در این حوزه، به ارتقای کیفی و کمی محصولات، فراهم شدن بستر صادرات آنها و حضور پررنگتر بخش کشاورزی ایران در بازارهای جهانی ، خواهد انجامید.