گفتوگو با کارگردان «ماحی» درباره فراز و نشیبهای امروز فیلم سازی
تعداد بازدید : 27
سیاستهای نانوشته بسیاری در سینما داریم
نویسنده : صالحی
دغدغه این سالهای او نوشتن و فیلم سازی است. جهان سینمای «داوود خیام» بر مضامین نقادانه اجتماعی استوار و معتقد است، فیلمهایش بیشتر از آن که تاریخی یا تخیلی باشد، روایتگر تاریخ امروز مردم و کشورش هستند. حرفی که از سوی مدیران فرهنگی و متولیان جشنوارهای ما کمتر گوشی برای شنیدن مییابد. با این کارگردان جوان مشهدی به بهانه اکران فیلمش «ماحی» در جشنواره سلامت، درباره دیدگاههایش به فیلم و سینمای کشورمان گفتوگو میکنیم.
حرکت از بوم نقاشی تا پرده نقرهای
در منطقه کوهسنگی شهر مشهد ساکن بودند. از میان سه فرزند پسر خانواده خیام، تنها داوود به راه هنر قدم میگذارد و دو برادرش، مشی پدر را به گونهای دیگر در حرفه آتش نشانی دنبال میکنند. با این همه خیام معتقد است، استعداد هنری به صورت ارثی در میان اعضای خانواده وجود دارد، تنها بروز و ظهورش در او بیشتر نمایان شده است. به جز بازیگوشیهای پسرانه دوران کودکی، به نقاشی و طرح زدن روی بوم علاقه خاصی داشته و دارد. به همین واسطه، جنس تصویر را میشناسد و آرامآرام به سینما علاقهمند میشود. پرورش این ذوق را بیشتر مدیون استادان هنرستانش میداند؛ استادانی همچون مهدیزاده و صفرعلی.
دیپلم سینمایی خود را از هنرستان سوره مشهد دریافت کرده است. او جریان متفاوت دیپلم گرفتنش را در این حوزه چنین تعریف میکند: در آن دوران هنرستان سینما در مشهد نبود و برای دنبال کردن رشتههای هنری باید گرافیک میخواندیم تا در دانشگاه، رشتههای تصویری و نمایشی را ادامه دهیم. طی سال 1376، خانواده من و جمعی از دوستانم بر آن شدند تا درخواستی مبنی بر تاسیس هنرستان ویژه سینما به آموزش و پرورش وقت ارائه کنند که خوشبختانه هنرستان غیرانتفاعی تشکیل شد و گروهی40 نفره از بچههای آن زمان، در رشته سینما دانش آموخته شدیم.
او، بچههای آن دوران را جدی و با انگیزه معرفی میکند، طوری که مدیر هنرستان در پایان دوره تحصیلی، نمونه اعلام شد و 11 نفر از رشته سینما همزمان در دانشگاه سوره اصفهان پذیرفته شدند. به گفته وی، بیشتر دوستان همدورهاش در رشتههای نویسندگی، بازیگری، کارگردانی یا آهنگسازی در داخل و خارج از کشور، فعال و موفق مشغول کار هستند که از آن میان، ابراهیم ایرجزاد، کارگردان «تابستان داغ» و عادل تبریزی با فیلم «اول پاییز» را در زمره دوستانش برمیشمرد. وی با ابراز تاسف از تعطیل شدن آن هنرستان، نبود مدرسه سینما را پیش از ورود به دانشگاه یکی از خلاءهای نظام آموزشی امروز مشهد عنوان میکند.
او لیسانس کارگردانی سینما را از دانشگاه سینما ـ تئاتر سوره اصفهان دریافت و از همان زمان، با آثار کوتاه داستانی مانند «آکواریوم» و «راههای فرعی» مشق فیلم سازی میکند. در ایام دو ساله خدمت زیر پرچم هم بیکار نمیماند و با مستندسازی و عکاسی مشغول میشود. خیام، فیلم کوتاه «چله» را نخستین گام محکم خود در مسیر ورود به عالم هنر هفتم معرفی میکند، اثری که تقدیر و تندیسهای زیادی را به ارمغان میآورد. دریافت جایزه فیلم کوتاه تهران، تقدیر جشن خانه سینما در پنج رشته و جایزه طلایی جشنواره ارمنستان از آن جمله است.
اجازه دیده شدن به «ماحی» ندادند
در 33 سالگی، اولین کار بلند سینمایی خود را با عنوان «ماحی» روی پرده میبرد و در همین گام، ماجراهای بسیاری را پشت سر میگذارد. وی، دلیل غیبتش از بخش نگاه نو جشنواره سی و چهارم فیلم فجر و نیز تخصیص زمان اکران نامناسب به این فیلم را نگاه محافظهکارانه مدیران فرهنگی دانست و توضیح داد: «ماحی» به خاطر محتوای مرتبط با مفاسد اقتصادی و لابیگریها، با نگاه محافظهکارانه روبهرو شد و خواستند تا بخشهایی از آن را کم کنم. از آن جا که فیلم آسیب میدید، ترجیح دادم فیلم در جشنواره نباشد و از من خواستند سکوت کنم. بعد از آن جریان هم با دردسرهای اکران مواجه شدیم؛ از یک طرف، چندین بار زمان نمایش را تغییر دادند تا بالاخره در زمستان روی پرده رفت. از طرفی هم با تحریم حوزه هنری و قانون شورای صنفی در زمان اکران مواجه شدیم. کارگردان «ماحی» دلیل انتخاب نگاه منتقدانه اجتماعی خود را در این اثر این طور بیان میکند: مسئله من در فیلم سازی این است که ماجرای فیلمم در دوران معاصر خودم بگذرد تا هم خودم و هم مخاطبانم بیشتر بدانیم در پیرامونمان چه میگذرد. همین طور سندی است برای آیندگان تا از رویدادهای این برهه تاریخی مطلع شوند.
با تجربه فراز و نشیبهای «ماحی»، درباره ادامه این رویکرد در آینده فیلم سازی خیام میپرسیم که با تاکید میگوید: من فیلم ساز تاریخی نیستم که فیلمهایم مربوط به سی سال گذشته باشد یا درباره آیندهای تخیلی صحبت کنم؛ حتما به ساخت فیلم در جهان معاصر ادامه خواهم داد.
این جشنواره را نمیفهمم
خیام از جدیدترین فعالیت سینمایی خود هم اینگونه خبر میدهد: چند وقتی است در حال نگارش فیلم نامهای با درونمایه اجتماعی هستم که از «معلق» به «خارپشت» تغییر نام یافته است و امیدوارم تا پایان امسال، آماده شود اما صحبت درباره جزئیات آن را ترجیح میدهم به آینده موکول کنم.
وی با بیان این مطلب که دیگر به جشنواره فجر فکر نمیکند، ادامه میدهد: جشنواره باید آزاد باشد تا همه افکار و جناحها را در خودش نمایان سازد. تا زمانی که سیاستهای آن تغییر نکند و ساز و کار روشنی نداشته باشد، از حضور در آن اجتناب میکنم زیرا در این شرایط، سینماگران تکلیف خودشان را نمیدانند.
جشنواره فجر ویترین خوبی برای نمایش افکار من فیلم ساز است، وقتی قرار است همین فرصت هم از من گرفته شود، دلیلی برای شرکت کردن ندارم. اگر فیلم من از نظر فنی و کارشناسی مشکل و نقصان داشته باشد، پذیرفتنی است، در غیر این صورت من این جشنواره را نمیفهمم. ادامه مسیر جشنوارهای که تنها آثار را به خاطر انتخابهای سلیقهای و محتوایی کنار میگذارد، برای سینمای ایران خوب نیست.
ما برون را ننگریم و قال را. ..
خیام، فیلم سازی را در کشورمان، کاری به شدت فرسایشی میخواند و این فضا را چنین تشریح میکند: سیاستهای نانوشته بسیاری در امور فرهنگی و هنری داریم. یک دستگاه پروانه نمایش میدهد، یک گروه ممیزی و یک نهاد دیگر هم به هر دلیلی فیلم را تحریم میکند. فیلم سازی ما اینگونه است که سرمایهها به خطر میافتد. سینما آن طوری که از بیرون به آن مینگرند، نیست. با فضایی بیثبات، با محوریت حداقلی هنر و اهمیت اندک سواد مرتبط با این حوزهها روبهرو هستیم. البته این شرایط، در شهرستانها از جمله شهر مشهد با وجود عقبه پربار فرهنگی، سختتر هم هست. به خاطر همین دشواریهاست که برخی از هنرمندان مجبور به مهاجرت از شهر و کشورشان میشوند.