روایت چهره ها از زیارت و دلدادگی
پروفسور سمیعی از عشق به حضرت می گوید
«موقعی که من گفتم فقط حاضرم مرکز علوم مغز و اعصاب تهران را در یک بنیاد بسازم، افرادی که قبول کردند بنیاد را بسازند، خیلی هایشان خراسانی بودند و خراسانی ها به حق یک عِرق و تعصب خاصی به امام رضا(ع) دارند؛ برای همین گفتند چون ما متوسلین امام رضا(ع) هستیم اسم بنیاد را می گذاریم متوسلین امام رضا(ع) و این طور بود که اسم بنیاد درست شد. خیلی ها تصور می کردند اسم این بنیاد باید به نام بنده باشد اما خب وقتی اسم امام رضا(ع) می آید، همه ما محو می شویم و می رویم طبقات زیرین» .
امام رضا(ع) راهگشای تمام سختی هایم بوده
حامد علیزاده نفر نخست مسابقات بین المللی قرآن در مالزی: امام هشتم(ع) راهگشای تمام سختی هایم است. در مسابقات قرآنی مالزی باید به عنوان نماینده ایران حضور می یافتم، قبل از رفتن استرس زیادی داشتم یادم می آید چند ساعتی به پرواز باقی مانده بود که دلم هوای حرم امام رضا(ع) را کرد و به همسرم گفتم هر طور شده باید بروم و از امام رضا(ع) خداحافظی کنم. همسرم نگاه به ساعت انداخت و گفت به پرواز نمی رسی، من از طرف تو می روم خداحافظی می کنم. گفتم نه باب الحوائج کمکم کرده تا در این مسابقات شرکت کنم پس باید خودم از او خداحافظی کنم. تا قبل از انتخاب شدنم در این مسابقات همیشه وقتی به حرم می آمدم از امام رضا(ع) مسابقات مالزی را طلب می کردم و آن روز وقتی وارد حرم شدم به امام رضا(ع) گفتم آقاجان تو لطف کردی و این خواسته مرا اجابت کردی پس این بار مقام نخست قرآنی را هم از تو می خواهم، پس مرا دست خالی برنگردان...
پرواز کبوتران حرم
مهران مدیری: «کودکی هایم در اراک گذشت، اما زیارت رفتن یک رویه ثابت در زندگی همه ما بود و البته امروز هم که به 50 سالگی رسیده ام، آرامش را تنها متعلق به بهشتی ترین نقطه ایران عزیز، یعنی حرم امام رضا(ع) می دانم. یکی از شوق های کودکی ام در هنگام زیارت، دیدن کبوتر های حرم بود. گوشه ای می نشستم و با چشم هایم پرواز آن ها را دنبال می کردم که به صورت گروهی از نقطه ای بلند می شدند و پرواز را تا نقطه ای دیگر از حرم ادامه می دادند. همیشه فکر می کردم که این کبوتر ها چه رازی با امام هشتم(ع) دارند، فکر می کردم چه حرف هایی که میان این پرنده های نازنین و امام رضا(ع) رد و بدل نمی شود. هنوز هم این حس و حال را دارم و اعتقادم بر این است که آن ها متفاوت تر از همه زائران حرم هستند، آن ها دلشان را برای آقا باخته اند.»
من کبوتر جلد شما هستم یا مرا از دنیا ببرید یا شفایم بدهید!
مهدی صباغی، بازیگر خراسانی: نیمه راست بدنم کاملا بی حس شده بود و بدون کمک دیگران نمی توانستم روی پا بایستم و حتما باید زیر بغلم را می گرفتند. شب نیمه شعبان در حرم مطهر رضوی در حالی که یکی از عوامل صدا و سیما همراهم بود و زیر بغلم را گرفته بود خودم را به صحن امام رضا(ع) رساندم و از ته دل شفای خود و یا مرگ خودم را از حضرت رضا(ع) خواستم! گفتم که من کبوتر جلد شما هستم یا مرا از دنیا ببرید یا شفایم بدهید!
یکی از خادمان حرم امام رضا(ع) یک تکه نبات، به قول ما مشهدیا یک لو که نبات را به من داد و گفت ان شاءا... خدا خودش عنایت می کند. در حال راز و نیاز بودم و هنوز آب نبات از گلویم پایین نرفته بود که احساس کردم بدنم دارد داغ می شود اول، احساس کردم دست راستم داغ شد و می توانم آن را حرکت دهم. چیزی نگذشت که پای راستم هم داغ شد. به همراهم که زیر پهلویم را گرفته بود گفتم؛ دستم را رها کن... می خواهم راه بروم که همین طور هم شد و من با پای خودم از صحن با حالی عجیب بیرون آمدم؛ خدای من! خودم حرکت کردم! به همراهم گفتم؛ دایی جان، فریاد نزن تا کسی نفهمد و گرنه لباس های ما را تکه تکه می کنند...
حال و هوای حرم دگرگونم می کند
رضا حسین زاده، مجری و گوینده: «من فرزند امام رضا(ع) هستم و از کودکی تا الان که حدود 50 سال سن دارم، همیشه به پابوسی حضرت مشرف می شدم اما این چند وقت اخیر و به دلیل بیماری و جراحات شیمیایی نتوانستم به مشهد سفر کنم تا این که فرصت حاصل شد و توانستم به لطف موسسه همدم به زیارت آقا مشرف شوم. وقتی در حال و هوای ملکوتی حرم حضرت رضا(ع) قرار می گیرم، دگرگون می شوم.»
همه دلگیری ها را جمع می کنم و به مشهد می آیم
مژده لواسانی: «من با امام رضا(ع) طی این سال ها یک ارتباط دلی دارم، واقعاً در معنای رفیق؛ یعنی امام رضا(ع) به معنای واقعی کلمه که در زبان عربی به آن رفیق می گوییم و از رفق و مرافقت و مدارا و دوستی می آید، برای من حضرت رفیق است. یعنی اگر هرجای دنیا که باشم و یک لحظه برایم گرفتاری و کاری پیش بیاید، تنها چیزی که می دانم آرامم می کند این است که بلیت مشهد بگیرم و یک روزه به مشهد بروم و خودم را به حرم برسانم. یعنی رفیقی که انسان می تواند به او تکیه کند. گاهی اوقات من همه دلگیری خودم از زندگی ام، کارم و شرایط ام و همه دلخوری هایم را از آدم ها جمع می کنم و به مشهد می آورم و دل و جان سبک می کنم و برمی گردم.»
نقاره چی قدیمی حرم آقا
حاج احمد اقوام شکوهی، مسن ترین نقاره چی حرم رضوی: «من همیشه مورد لطف و توجه امام غریبم بودم و هستم. در خیلی از شرایط سخت با کرامات ایشان از توفان خطر رهانیده شدم. چند بار به بیماری سختی مبتلا شدم و با معجزاتی که اتفاق افتاد رخت عافیت بر تن کردم و هنوز با این کهولت سن خدمتگزار ایشان هستم. وقتی برف زیادی می بارید تا زانو در برف فرو می رفتم تا برای نواختن نقاره خودم را به صحن برسانم. برف ها بر روی سردر نقاره خانه به صورت قندیل در می آمدند، اما من به هیچ چیز توجه نمی کردم و با عشق روزی دوبار به حرم می آمدم. من در زندگی ام چیزی ندارم. هر چه دارم به برکت امام رضاست...» .
همه زندگی ام وقف امام رضا(ع) است
سید کاظم احمدزاده، مجری تلویزیون: «هر زمان که دلم برای حرم و امام رضا(ع) تنگ می شود به اتفاق همسرم به سمت حرم می ایستیم و با هم زیارت نامه می خوانیم. چشمانمان را می بندیم و حرم و صحن های آن جلوی چشمانمان می آید. احساس می کنیم در فضای ملکوتی و معنوی حرم هستیم. پدر و مادر من مشهدی هستند. حتی من دو سال و 10 ماه مشهد زندگی کردم و همین جا ازدواج کردم. دختر اولم هم مشهد به دنیا آمده است. همه چیز من وقف آقاست. من هر چه دارم از در خانه ایشان دارم. از همسرم، بچه هایم، دامادم، نوه ام، زندگی ام، کارم، از توفیقات زیارت هایی که دارم، هر چه که دارم از آقا امام رضا(ع) است» .
در ولایت عشق سنگ تمام گذاشتیم
محمد صادقی، بازیگر سریال ولایت عشق: «در پشت صحنه همواره از کار عوامل از لحاظ فنی، هنری، بازیگری، کارگردانی و مجموعه این فعالیت ها لذت می بردم و به نظرم می رسید ممتاز بود. علاوه بر آن یک بعد احساسی در قبال این مجموعه وجود داشت که همه عوامل با هر نوع مسئولیت و تخصصی با عشق و علاقه کار می کردند و دلشان می خواست در قبال مجموعه ای که با نام امام رضا(ع) بود سنگ تمام بگذارند.»
به برکت ویلایی ها سعادت زیارت نصیبم شد
منیر قدیری کارگردان سینما که چندی قبل برای اکران مردمی فیلم «ویلایی ها» به مشهد آمده بود، حس و حالش از زیارت را این گونه توصیف کرد: «در هواپیما هنگامی که به مشهد می آمدم داشتم به این فکر می کردم چه سعادتی بهتر از این، من که سال ها نمی توانستم یا سعادتش را نداشتم که به این شهر بیایم امسال به برکت فیلم ویلایی ها دومین بار است که به مشهد مقدس دعوت و موفق به زیارت امام رضا(ع) می شوم.»