هیچ یک از فرایض الهی همانند وفای به عهد نیست که مردم با همه خواسته های گوناگون و دیدگاه های مختلف، بیشتر بر آن اتّفاق نظر داشته باشند.
نهج البلاغه (صبحی صالح) نامه 53، ص442

الهی!
یک دل پر درد دارم و یک جان پر زجر
خداوندا این بیچاره را چه تدبیر؟
بار خدایا درماندم نه از تو لکن درماندم در تو
اگر غایب باشم گویی کجایی؟
و چون به درگاه آیم در را نگشایی

گروه موسیقی بامداد مشهد دیپلم افتخار و تندیس بهترین گروه نوازی درهفتمین جشنواره موسیقی هارمونی شهر لیمبورگ آلمان را کسب کرد. اعضای این گروه با حضور در جشنواره های بین المللی آلمان و استونی، قطعات و تصنیف های موسیقی شمال و جنوب خراسان و موسیقی دستگاهی ایران را به اجرا گذاشتند و موفق شدند عنوان بهترین گروه نوازی جشنواره آلمان را کسب کنند. سالار مرتضوی (نوازنده دف، همخوان و سرپرست گروه)، امیر گوهریان (نوازنده تار و همخوان)، بابک شایق (نوازنده سنتور)، رضا شریعتی و علی ظفری (نوازندگان کمانچه)، نفیسه طباطبایی (نوازنده نی)، امیر رضا نقوی (نوازنده عود)، امید ناگهانی (نوازنده تمبک و همخوان) و فرشته مدرس زاده (همخوان) اعضای گروه بامداد در این جشنواره بودند.

دندان مصنوعی، پرونده کارگر مفقود را پیچیده تر کرد

53سال پیش در چنین روزی، روزنامه «خراسان» نوشت:
قریب 8ماه قبل به دنبال مفقود شدن یکی از کارگران شرکت هواپیمایی ایران در مشهد، اعلامیه ای منتشر شد که طی آن اعلام گردید فردی به نام علی، اهل نیشابور کارگر نمایندگی شرکت هواپیمایی ایران در مشهد در ساعت 18 روز پنجشنبه 16 آبان 42، مبلغ 58000ریال وجه از صندوق شرکت دریافت داشته که به بانک ملی شعبه بازار برده  تا به حساب جاری منظور نماید ولی تاکنون از او خبری در دست نیست. هر کسی هر گونه خبری دارد، به این نمایندگی اطلاع دهد تا خانواده نامبرده از نگرانی بیرون آیند. جریان ناپدید شدن وی به اداره آگاهی نیز اطلاع داده شد اما تلاش مامورین آگاهی و شهربانی طی این مدت طولانی بی نتیجه ماند و اثری از او به دست نیامد تا شب یازدهم خردادماه جاری که به شعبه دوم آگاهی که مامور رسیدگی به پرونده مفقود شدن علی است، اطلاع داده شد که جسد شخصی را که ظاهرا نشان می دهد کشته شده در محلی به نام قبر سید واقع در 18کیلومتری مشهد (خواجه مراد) دفن کرده اند. بلافاصله جریان امر تحت پیگرد قرار گرفت و مامورین به محل حادثه شتافتند و جسد را کشف نمودند. جسد مکشوفه به اداره پزشکی قانونی در مشهد حمل شد و مورد معاینه قرار گرفت. ضمنا جریان به همسر علی در نیشابور اطلاع داده شده و نامبرده برای دیدن جسد مکشوفه به مشهد آمد ولی با نشانی هایی که به دست آمد، معلوم شد جسد متعلق به علی نیست. زیرا یکی از نشانی های جسد مکشوفه، وجود چند دندان مصنوعی در دهان او بود در صورتی که فرد مفقود مطلقا دندان مصنوعی نداشت و ضمنا لباس هایی که به تن جسد بود با نمونه لباس شخص مفقود شده، تطبیق نمی کرد.  با سایر اشیایی که از جیب لباس جسد به دست آمد، یقین حاصل شد که جسد متعلق به شخص دیگری است.
این اتفاق در حالی است که در یکی از جراید عصر تهران، این جسد کشف شده به علی نسبت داده شده و زیر عنوان «کشف جنایت هولناک پس از 8 ماه» مطالبی از قول خبرنگار جریده در مشهد منعکس شده که مورد اعتراض و تکذیب خانواده علی و نمایندگی شرکت هواپیمایی ملی ایران قرار گرفته است. جریان کشف این جسد مجهول الهویه هم اکنون در شعبه ششم بازپرسی مشهد تحت پیگرد قرار دارد.
سارق گاو به زندان رفت
شخصی که یک گاو متعلق به فردی به نام حسین را از قلعه عباس آباد به سرقت برده بود، روز گذشته بنا به قرار صادره از سوی بازپرس شعبه 3 بازپرسی روانه زندان شد.
اولین پارتی موتور برق وارد شد
به طوری که خبرنگار ما گزارش می دهد، از ظهر دیروز اولین پارتی لوازم موتور مرلیس 2254کیلوواتی خریداری شرکت سهامی برق مشهد از انگلستان وارد کارخانه برق مشهد شد.
خبرنگار ما اضافه می کند که نصب موتور مزبور به زودی توسط متخصصین انجام می شود و بهره برداری از آن آغاز خواهد شد.

این هم یک عکس یادگاری از نفیسه روشن، سیدعلی صالحی و ارسلان قاسمی در جوار حرم رضوی. این سه بازیگر در مدت حضورشان در مشهد، به دیدار دختران بی سرپرست و کم توان ذهنی موسسه خیریه همدم نیز رفتند.

 این تصویر از سیدمحمود رضوی تهیه کننده فیلم ماجرای نیمروز در حاشیه مراسم تشییع شهدای واقعه تروریستی تهران منتشر شد. این هنر مند در استوری اینستاگرامش نوشت که نسخه نمایش خانگی فیلم سینمایی «ماجرای نیمروز» ساخته محمدحسین مهدویان به زودی وارد بازار می شود. «ماجرای نیمروز» که نوروز 96 اکران عمومی شد، با توجه به فضای سیاسی تاریخی فیلم که به حوادث انقلاب در ابتدای سال 60 می پردازد، توانست به فروش نزدیک به 5 میلیاردی دست یابد.

 تصویر حمل غیر بهداشتی شیرینی در هوای گرم

 نمایی از طبیعت روستای آبگرم کلات نادر

«سعی کنید پهلوان باشید نه قهرمان. پهلوان ضمن این که صاحب زور و قدرت است دارای خصلت هایی چون فروتنی، گذشت، ایثار، جوانمردی، فضیلت و اخلاق نیک است. پهلوان هرگز نمی میرد..»
این کلمات را 14سال پیش گفت. خطاب به یک خبرنگار، با همان صدای محکم و خش داری که هر بار وقت ورود به گود زورخانه، روی سر می انداخت و رخصت می خواست.
پهلوان یعقوب علی شورورزی، یکی از نامدارترین ورزشکاران ایران بود، راست قامتی که از بازوبند پهلوانی تا جام اخلاق را در کارنامه اش داشت و شاگردان زیادی را نیز با همین باور به اهمیت اخلاق و ارجحیت آن بر هر چیز، پرورش داد.
اما خانواده او نیز از سنت های پهلوانی این چهره ماندگار، بی بهره نمانده اند. میراث پهلوان، سال ها بعد سهم نوه های دختری اش امین و امیر رشید لمیر می شود و آن ها نیز با تکرار افتخارات پدربزرگ، سعی در احیای راه او می کنند.
فرصت کوتاهی فراهم شد تا با این دو برادر از تجربه زندگی زیر سایه یک پهلوان بگوییم و بشنویم و احوال ورزش های پهلوانی را در این روزگار جویا شویم:
الگویی بزرگ برای درس گیری
 امین رشید لمیر که کارنامه پُر و پیمانی از مسئولیت های ورزشی دارد و بازوبند پهلوانی کشور را دوبار به نام خود کرده است، همان اول صحبت مان از پدربزرگی می گوید که انگیزه اصلی او برای ورود به عرصه ورزش های پهلوانی بوده است؛ «مرحوم شورورزی، به لحاظ توان جسمی و مهارت در ورزش های پهلوانی، در دوران خود بی نظیر بود اما آنچه نامش را در ذهن و دل مردم جاودانه کرد، باور های اخلاقی وی بود.»
وی ادامه می دهد: نمی شود که چنین الگویی را در زندگی داشته باشید و به او اقتدا نکنید. پدربزرگ برای ما میراثی ارزشمند باقی گذاشت و همه همت من و برادرم این بود که در مسیر او گام برداریم و بتوانیم این میراث ارزشمند را گرامی بداریم.
این ورزشکار از نصیحت های پدربزرگ، این چنین می گوید: پهلوان همیشه من و برادرم را به مردم داری دعوت می کرد و می گفت؛ ورزشکاران زیادی هستند که به شهرت رسیده اند اما آن هایی در دل و ذهن مردم می مانند که مرام جوانمردان را داشته باشند. اگر می خواهید بمانید، به دل مردم نفوذ کنید. یادتان باشد که نام های بزرگ خاموش نمی شوند.
امین رشید لمیر خاطر نشان می کند: یکی از شیرین ترین اتفاقات این بود که من 40سال بعد از پدربزرگم، بازوبند پهلوانی را برای اولین بار دریافت کردم. او درست سال 40 به این افتخار نایل آمده بود و قسمت من شد که در سال 80، این عنوان را کسب کنم. همین فاصله شیرین دو نسل متفاوت، همیشه در خانواده ما زبانزد بود.
وی که از 18 سالگی ورزش را با کشتی آزاد آغاز و عشق به کشتی پهلوانی او را به سمت این رشته جذب کرده، ادامه می دهد: یک تاکید پهلوان به من و برادرم، پیگیری درس در کنار ورزش بود و باور داشت، ورزشکاری که آگاهی کافی دا شته باشد، می تواند منشا تغییر شود.
رقابت با برادرم، دشوارترین لحظه زندگی ام بود
اما برای امین، دشوارترین اتفاقی که در زندگی حرفه ای اش رخ داده، قرار گرفتن مقابل برادرش در مرحله فینال مسابقات پهلوانی کشور و رقابت بر سر بازوبند پهلوانی بوده است. خودش این طور تعریف می کند: خیلی سخت است که دو برادر برای مبارزه با همدیگر به روی تشک بروند. اگرچه آن روز بازوبند پهلوانی سهم من شد اما این جایزه ارزشمند را، از آن برادرم می دانم، چون او از ابتدای ورود به عرصه کشتی در همه فراز و نشیب های این ورزش با من بود و حتی با وجود این که در این رقابت حریف من بود در حین مسابقه همچون یک مربی که از کنار تشک ورزشکار خود را به آرامش و تمرکز دعوت می کند، به من راهنمایی می رساند و از این بابت خودم را مدیون او می دانم.
رشید لمیر گوشه چشمی هم دارد به احوال امروز ورزش پهلوانی کشورمان و یادآور می شود: امروز جای خالی پهلوانان نامی احساس می شود. چه حیف است که در این سال ها برای تربیت نیرو های جوان، سرمایه گذاری کافی انجام نگرفت. ورزش پهلوانی، میراث ارزشمندی برای مردم سرزمین ماست که تا به امروز نسل به نسل تداوم یافته است ونباید اجازه بدهیم ریشه آن قطع شود.
پهلوانان نمی میرند
 دکتر امیر رشید لمیر نوه دیگر پهلوان شورورزی است. او مانند پدربزرگش دارنده «جام اخلاق» است و این روز ها علاوه بر حضور در فدراسیون کشتی در مقام مشاور، به تدریس رشته تربیت بدنی نیز مشغول است.
وی همچون برادرش از سنین نوجوانی، کشتی تمرین می کرده و چند سال بعد هم وارد رشته کشتی پهلوانی می شود. او تعریف می کند: پدربزرگم با پهلوانانی همچون ابوالقاسم سخدری و احمد وفادار، رفاقتی دیرینه داشت. جمع این پهلوانان برای من همیشه جذاب بود و احترامی که مردم به آن ها می گذاشتند؛ ستودنی. وی باور داشت پهلوان نمی میرد حتی اگر سال ها از رحلتش بگذرد. توصیه اش به ما این بود که پهلوان باشیم.
وی ادامه می دهد: در آن ایام کودکی و نوجوانی، جذبه و شخصیت پدربزرگ، من را به شدت تحت تاثیر قرار داده  بود. احترامی که مردم در کوچه و خیابان به او می گذاشتند، برایم شیرین بود. نمی شود توی چنین فضایی باشی و تاثیر نپذیری. همه دغدغه ما در کودکی، تکرار همین افتخارات و خوشنامی پدربزرگ بود.
وی ادامه می دهد: خاطرم هست، پدربزرگ همواره دوستان نامدار خود را با فروتنی پهلوان خطاب می کرد و این احترامش فاقد ریا و ظاهر سازی بود. او روح لطیفی داشت و شعر می گفت. خلاصه اگر پهلوان را از نزدیک می دیدید حتما شیفته اش می شدید.
امیر رشید لمیر متذکر می شود: در گذشته، ارتباط ورزشکاران و پهلوانان با زورخانه ها پُررنگ بود و به نوعی این فضا یک گعده برای پرورش نسل جدید به شمار می آمد اما در روزگار ما هم نقش پهلوان ها کم رنگ شده، هم جایگاه زورخانه.
جای خالی پهلوان
او باور دارد آنچه که در خانواده آن ها به میراث رسیده، تنها سهم او نیست و تاکید می کند: اگر من جام اخلاق را نیم قرن بعد از پدربزرگم دریافت کردم، تنها برای خودم نبود. این جام و بازوبند به نام تمام خراسانی هاست و مهم این است که فردی توانسته راه پهلوانان نامدار گذشته را ادامه بدهد. متاسفانه امروز ورزش با پول پیوند خورده و همین باعث شده است تا جنبه های اخلاقی آن کم رنگ شود.
وی خاطر نشان می کند: ورزشکاران زمانی کنشگران اجتماعی بودند. در حوادث و وقایع مختلف نقش آفرینی می کردند و تلاش داشتند تا به بدنه مردمی اجتماع نزدیک بمانند اما امروز واقعا چقدر این اتفاق می افتد. حیف است که ورزشکاران ما از اصل خودشان دور بیفتند.
وی باور دارد: جای معلمان بزرگی چون پهلوان شورورزی خالی است. آن ها اخلاق و مرام ورزشی را خوب آموزش می دادند. امروز بیش از همه به چنین پهلوانانی نیازمندیم.

در جهان امروز و در تعداد زیادی از کشور های مطرح اقتصادی، توسعه صادرات در راس اولویت ها و سیاست گذاری ها قرار دارد؛ زیرا رشد صادرات برای دولت ها به منزله کلیدی برای بازآفرینی اقتصاد است. در واقع دستیابی به نرخ رشد اقتصادی موردنظر متضمن به کارگیری سیاست های مناسب اقتصادی است که یکی از بخش های اصلی این سیاست ها را سیاست تجاری تشکیل می دهد.متاسفانه رویکرد های اتخاذ شده از سوی دولت در حوزه توسعه صادرات امیدوار کننده نیست. با وجود این شرایط نمی توان در میان مدت به توسعه قابل قبول رسید. از این رو باید اقدامات جدی تری در حوزه صادرات غیر نفتی انجام پذیرد، زیرا در حال حاضر میزان صادرات غیرنفتی ما نسبت به ظرفیت کشور بسیار ناچیز است. مقایسه عملکردمان در حوزه صادرات با کشور های صادرات محور، این مقوله را به خوبی به اثبات می رساند. البته این انتقادات تنها به دولت فعلی وارد نیست و ما شاهد این ضعف ها در دولت های گذشته نیز بوده ایم. به بیان دیگر می توان اذعان کرد پارادایم تکیه بر توسعه صادرات غیرنفتی در اقتصاد ایران همواره ضعیف بوده؛ چرا که صادرات نفت توانسته پاسخگوی نیاز های ما در اداره کشور باشد. ما آسیب های جبران ناپذیر این سیاست اقتصادی را در جریان تحریم های اقتصادی هسته ای و مناقشات حاصل از آن در ارتباط با جهان غرب و کشور های متحد با آن تجربه کردیم. خوشبختانه پس از برجام بخش قابل توجهی از تحریم ها برداشته شد. البته که تحریم های دیگر در مسائل مورد ادعای غرب همچنان به قوت خود باقی مانده است. در وضعیت کنونی ما قادریم تشخیص بدهیم که تکیه بر صادرات نفت تا چه حد نادرست و خلاف تدبیر است اما اگر نتوانیم کاری انجام بدهیم که بقیه تحریم ها هم برداشته شوند و یا به بهانه های دیگری که هم اکنون توسط غرب زمزمه می شود، تحریم ها توسعه پیدا کنند، به راستی چه سیاستی باید اتخاذ کنیم که کمترین خسارت به اقتصاد کشورمان وارد شود؟ به منظور دستیابی به رشد اقتصادی مطلوب و همچنین اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی، راهی جز حمایت از توسعه صادرات غیرنفتی به طور اعم و صادرات غیرنفتی غیروابسته به نفت به طور اخص وجود ندارد. به منظور رسیدن به این هدف، باید ببینیم مشکلات پیش روی توسعه صادرات غیرنفتی چیست؟
به طور کلی صادرات با موانع بسیاری مواجه است که از جمله آن می توان به غیرواقعی بودن نرخ ارز اشاره کرد. متاسفانه همه دولت ها از دیرباز تا امروز، قیمت ارز را با تزریق دلار های نفتی کنترل کرده و مانع واقعی شدن آن شده اند. از طرفی با ایجاد محیط مناسبی که به چند نرخی شدن، منجر می شود، رانتی را ایجاد کردند که به اقتصاد آسیب فراوانی زد و به سوداگران مجال جولان داد. پرداختن به جزئیات این مسئله در این مجال نمی گنجد و باید جداگانه و مفصل به آن پرداخت. نرخ غیرواقعی و کنترل شده ارز مستقیما روی قیمت تمام شده کالای صادراتی اثر می گذارد و باعث غیررقابتی شدن آن در بازار های هدف می شود. از این رو در برنامه های چهارم و پنجم توسعه در راستای حل این مشکل مقرر شده بود هرسال متناسب با مابه التفاوت نرخ تورم، نرخ ارز افزایش یابد. این قانون در هیچ دولتی اجرا نشد. برخی از دولت ها برای تعدیل نتایج حاصل از اجرا نشدن این قانون مبالغی را به عنوان عدم النفع به صورت نقد به صادرکنندگان می پرداختند. البته این اقدام همواره با تاخیر و فراز و نشیب هایی انجام می گرفت و نهایتا در دوره زعامت دولت دهم نه تنها متوقف شد بلکه دولت وقت از پرداخت دیون خود از این بابت به صادرکنندگان نیز امتناع کرد. حاصل این اقدام، کاهش صادرات غیرنفتی مخصوصا در بخش خدمات فنی مهندسی بود. از آسیب های دیگر غیرواقعی و چند نرخی بودنِ ارز، می توان به حاکمیت شرایط غیرمنطقی برای سرمایه گذاری خارجی اشاره کرد. در حال حاضر یکی از چالش های فعلی کشور، مسئله اشتغال است و بر کسی پوشیده نیست که گره گشایی از این مشکل با رشد اقتصادی بالا میسر می شود که آن هم در گرو رشد صادرات غیر نفتی به کمک جذب سرمایه گذاری خارجی است. سوالی که می توان از دولتمردان موافق با کنترل نرخ ارز به بهانه حمایت از ارزش پول ملی پرسید این است که قدرت های بزرگ اقتصادی با کدام رویکرد جز با نگاه رفع مشکل بیکاری، رسیدن به رشد اقتصادی بالا و استقلال اقتصادی تن به کاهش ارزش پول ملی شان داده اند. آیا برای چین و آمریکا حفظ ارزش پول ملی اهمیت ندارد؟
و اما موضوع مهم دیگری که باید به آن بپردازیم گسترش بازار های صادراتی است. ما باید علاوه بر حفظ بازار های موجود به شناسایی بازار های جدید و پس گرفتن بازار های از دست رفته در نتیجه پدیده تحریم مبادرت کنیم. به عنوان مثال؛ در گذشته آلمان یکی از شرکای تجاری تراز اول ایران بود که در مناقشات هسته ای، مبادلات تجاری ما با این کشور به سطح محدودی رسید، البته دیگر کشور های مهم صنعتی اروپایی مثل سوئد، اتریش، ایتالیا، فرانسه و... هم از این قاعده مستثنی نبودند، از این رو مبادلات تجاری ما در این دوره به چین، هند و چند کشور همسایه محدود می شد. چنان که ایران بیشتر تولید محدود نفت خود را ناچار به چین و هند می فروخت و به ازای آن کالای بی کیفیت وارد می کرد و یا به دلیل تحریم های بانکی مجبور به نگهداری دلار های نفتی در همان کشور ها بود. از میان کشور های همسایه هم بیشتر مبادلات تجاری ما به عراق و افغانستان محدود می شد. شوربختانه به مرور زمان و به دلایل عدیده، حضورمان در بازار های همسایه هم به ضعف دچار شد. نتیجه این که با توجه به این تجربیات، در سیاست تجاری ما باید تغییر و تکثر، جایگزین تمرکز بر چند بازار محدود شود تا در انحصار قرار نگیریم. ناگفته نماند که خوشبختانه در دوره پسابرجام کشور های اروپایی معاملات تجاری با ایران را از سرگرفتند. به این ترتیب امید است مبادلات بازرگانی با این کشور ها از قبل هم بیشتر شود.
در عین حال انتظار می رود دولت به تعهدات خویش درباره بخش خصوصی عمل کند و با به کارگیری یک استراتژی قوی در راستای توسعه صادرات، از صادرکنندگان حمایت شایسته ای به عمل آورد. این حمایت ها باید از طریق بسته های حمایتی صورت پذیرد. در حال حاضر صادرکنندگان ما در شرایط نابرابری در عرصه رقابت جهانی فعالیت می کنند. لازم می دانیم در بین انواع حمایت ها، به اهمیت کمک های نقدی اشاره کنیم. این کمک ها می تواند برای کسب موفقیت در عرصه بین المللی به ویژه توسعه صادرات خدمات فنی و مهندسی و صنایع کوچک مثمر واقع شود. پایین آوردن نرخ بهره بانکی، حل مسائل گمرکی، دریافت نشدن عوارض از صادرات و اصلاح زیرساخت های حمل و نقل از اهم خواسته های صادرکنندگان از دولت است.
در پایان علاوه برآنچه بر شمردیم لازم است به برخی دیگر از چالش های پیش روی صادرات غیرنفتی اشاره کنیم. عدم الحاق به سازمان تجارت جهانی، قوانین و مقررات دست و پاگیر و بی ثبات و از همه مهم تر سهم ناچیز بخش خصوصی (حداکثر20درصد) در اقتصاد کشور و سیطره بعضی بخش های دیگر بر اقتصاد ایران، از چالش های بزرگ در رسیدن به اهداف مطلوب حاصل از رشد صادرات غیرنفتی است.