
یــادداشــت خــوانــنــدگــان
تعداد بازدید : 57
شما بگویید امثال من چه کنند؟
نام مستعار: سامانی
نمی دانم چگونه بنویسم و از کجا شروع کنم؟! من از آن هایی هستم که برای لقمه نانی حلال می خواهند دست گدایی جلوی اغیار دراز نکنند. نه تنها اغیار که گردن خم نکنند جلوی آشنایانی که برای هر کار خیری که برایت می کنند منت سرت می گذارند.
من زنی هستم که در سن جوانی به خاطر اعتیاد همسرم از او جدا شدم و در این بین انگشت اتهام به سمت من دراز شد که چرا تحمل نکردم؟! اما این هایی که اتهام زدند نمی دانستند که زندگی با یک بیمار شیشه ای تحمل ناپذیر است.
بعد از جدایی برای کار به شرکت ها و ادارات زیادی رفتم ولی متاسفانه صاحبکاران محترم تا می دیدند که شناسنامه ام ممهور به مهر طلاق است به جای استخدام از من خواسته های غیراخلاقی داشتند و اگر هم کاری برایم پیدا می شد بیشتر شبیه به بیگاری بود. حتی از همین کمیته امداد محترم تقاضای وام کردم تا بتوانم برای خود سرپناه و کاری داشته باشم که به نتیجه نرسید. کار در برخی ادارات دولتی بیشتر با پارتی و کاغذبازی پیش می رود.
برای خرج مهدکودک و مدرسه فرزندم با نفقه ماهیانه صدهزار تومانی فرزندم و حقوق دویست هزار تومانی باید یک ماه را سر کنم! برای گرفتن یک وام از کمیته امداد به جایی نرسیدم و به اجبار قید وامی را که لازم داشتم زدم! برای کار در دفتر وکالت هم به جای استخدام، همان پیشنهاد غیراخلاقی مطرح شد!
شما بگویید امثال من چه کنند؟! ما زنانی که درس خواندیم و دانشگاه رفتیم اما چون سایه سر و پناهی نداریم، باید این گونه بسازیم؟ چرا مسئولان برنامه و اقدام جامعی برای حمایت از زنان سرپرست خانوار امثال من ندارند؟ چرا من نباید از مطرح کردن درخواست ساده ام برای داشتن سرپناه ، کار و یا گرفتن وام احساس امنیت کنم؟ خواهش می کنم مسئولان کمی مسیر رسیدگی و حمایت از زنان سرپرست خانوار را هموار و سنگلاخ های این مسیر را حذف کنند تا امثال من اینقدر در این مسیر زمین نخورند.