یک فنجان چای و چند خط خاطره با پروفسور نخعیزاده بنیان گذار واحد دادهکاوی شرکت بنز آلمان
تعداد بازدید : 117
بهترین لذت زندگیام این است که شاگردی بگوید، راه زندگی اش را پیدا کرده است
نویسنده : سروش
میگوید سالی سه بار چمدانهایش را به نیت ایران میبندد. سفرهایش عمدتا آموزشی است اما خودش تاکید دارد یک نیت پنهانی هم در پس هر سفر است و آن اینکه فرصتی پیدا کند تا نقاط مختلف ایران عزیز را از نزدیک ببیند. میگوید که جهان را گشته اما هیچ کجا مثل ایران، دیدنی نیست.
پروفسور غلامرضا نخعی زاده، پژوهشگر برجسته و استاد اقتصاد دانشگاه کارلسروهه آلمان، در آخرین سفرش به ایران و مشهد، میزبان ما میشود برای یک گپ خودمانی به صرف چای ایرانی.
روایت زندگی یک استاد
او که به گواه سجلیاش حالا 68سال دارد، در خانوادهای متوسط در مشهد قد کشیده است. برایمان تعریف میکند: مادرم حامی بزرگ ما بود برای درس خواندن. هنوز هم هست اما حالا برای نوههایش. راستش را بخواهید در دوران نوجوانی و جوانی، تصویری از تحصیل آن هم در خارج ایران نداشتم. لیسانسم را که گرفتم به قول معروف یک سره از دانشگاه به محضر رفتم و ازدواج کردم. آن روزها با لیسانس ریاضی میشد یک معلم خوب در آموزش و پرورش بود، از پای تخته آن کلاس های درس، عشق آموزش دادن به جانم افتاد. نخعی زاده میگوید که چند صباح بعد برای گذراندن دوره سربازی ناچار میشود به اصفهان برود، جایی که برایش فرصت ادامه تحصیل در کلاس های شبانه و در رشته آمار فراهم میشود.
وی ادامه میدهد: تا قبل از آنکه ایران را به نیت ادامه تحصیل ترک کنم، برای مدتی در مجموعه ذوب آهن اصفهان کار می کردم. البته در همان ایام، شغل تهیه کنندگی برنامههای ریاضی برای تلویزیون را هم تجربه کردم. خلاصه هم دستی در صنعت داشتم و هم تجربه ای در هنر.
این استاد برجسته دانشگاه، پس از هجرت به آلمان و پایان تحصیلاتش در این کشور به کارخانه بنز آلمان دعوت می شود تا به عنوان یکی از اعضای واحد تحقیقات این شرکت بزرگ خودروساز مشغول به فعالیت شود.
او برایمان توضیح میدهد: بخش زیادی از کمک هزینه تحصیلات من از محل طرح هایی بود که ارائه میکردم و مورد توجه دولت آلمان قرار می گرفت. در شرکت بنز هم تلاش کردم آنچه آموختم را با صنعت پیوند دهم. با همین نیت واحد داده کاوی این شرکت را راه اندازی کردم و یک دوره دکترا نیز با حمایت مالی این مجموعه بزرگ اقتصادی ایجاد کردم که بعضی از فارغالتحصیلان آن ایرانیان بودند.
برای توسعه آموزش، بوروکراسی را دور می زنم
نخعی زاده در سالهای بعد از بازنشستگی، همه همت خود را متوجه آموزش و انتقال تجربه ای کرده است که محصول سالها کار مستمر علمی و پژوهشی میباشد.
او میگوید: از بعد از بازنشستگی تلاش کردم تا بخشی از برنامههای آموزشیام را در ایران پیاده کنم. با همین نگاه هر سال به طور معمول سه بار به ایران میآیم و کارگاه ها و برنامه های آموزشی برای بخشهای مختلف دارم. تا به امروز در 33 دانشگاه و 27سازمان دوره هایم را برگزار کردهام و تمام تلاشم این است که دانش روز دنیا را در مبحث دادهکاوی به هموطنانم منتقل کنم.
این استاد دانشگاه به نکته ویژهای اشاره میکند: وقتی میخواستم ارتباطم را با مراکز علمی و دانشگاهی در ایران آغاز کنم، سعی کردم از طریق چهارچوب رسمی وزارت علوم اقدام کنم اما گرفتار بوروکراسی اداری شدم، کمی بعد آموختم این کاغذبازی ها را باید دور زد، پس حالا عمده ارتباطم با اساتید و دانشجویان است و به مدد آنها هماهنگیهای لازم را برای برگزاری دوره ها انجام میدهم.
او میگوید: متاسفانه بعضی نگاه ها در سیستم دولتی به امر توسعه در صنعت مثبت نیست. خاطرم است در دولت قبل سفری به ایران داشتم و با یکی از مقامات عالی دولت دیدار کردم. به او از بعضی ایدههایم برای توسعه صنایع ایران گفتم. آن مسئول در پاسخ آب پاکی را روی دستم ریخت و گفت که صنعت ما به قواره ایده های شما رشد نکرده است و نمی شود برایش کاری کرد. آنجا بود که فهمیدم اگر نیت به حرکت و تحولی مثبت است، نباید به ساختارهای دولتی دل بست، بلکه باید خودمان آستین بالا بزنیم.
خوشحالم که نزدیک شدم به انسانهایی که الگوهای زندگیام بودهاند
این پژوهشگر برجسته تاکید میکند که دورههای آموزشیاش برای مراکز دانشگاهی در ایران رایگان است و تا توان دارد، برای توسعه علمی کشورش تلاش خواهد کرد؛« یکی از لذت های زندگی ام این است که شاگردی بیاید و بگوید که راه زندگی اش را پیدا کرده، این یعنی من در رسالتم موفق بوده ام و به او مسیری را نشان دادم که بیراهه نبوده است اما لذت دیگر زندگی برای من حال خوب امروزم است. اینکه حس می کنم حالا کمی شبیه تر شده ام به استادانم. همانهایی که روزگاری الگوی من بودند. این بدین معناست که من هم راهم را پیدا کرده ام.»
پروفسور نخعی زاده آخر حرفش تاکید می کند که بسیاری از اساتید و پژوهشگران آلمانی در بخش های مختلف مشتاق سفر به ایران هستند و از این کشور ذهنیتی بسیار خوب دارند و او هم در تلاش است تا بستر این جنس تعاملات را میان مراکز علمی ایران و آلمان بیش از گذشته فراهم کند.