یادداشت
تعداد بازدید : 43
خسران کمآبی در کشاورزی و اعتباراتی که کفاف نمیکند
نویسنده : مجتبی مزروعی رئیس سازمان جهاد کشاورزی خراسان رضوی
در سالهای اخیر، با روشن شدن تغییرات بلندمدت در روند بارش در کشور از یکسو و برداشت بیرویه از منابع آب تجدیدناپذیر زیرزمینی از سوی دیگر، مسئله بحران آب در ایران در مرکز توجهها قرار گرفته و واکنشهای وسیعی را به همراه داشته است.
بالا بودن میزان مصرف آب در بخش کشاورزی، برخی استانهای کشور را با محدودیتهای منابع آبی مواجه کرده است.
اگرچه در این سالها تلاشهای متعددی برای اصلاح روند موجود انجام گرفته، اما به نظر میرسد که کافی نبوده است، چرا که همچنان محدودیت منابع آبی گریبانگیر خطههای مختلف است.
برای عبور از این بحران باید به نحوه مصرف آب در این بخش توجه بیشتری کرد.
از جمله راهکارهایی که به افزایش راندمان آبیاری و جلوگیری از هدر رفت آب در داخل زمین منجر خواهد شد، میتوان به استفاده از آبیاری تحت فشار، رعایت الگوی کشت مناسب منطقه، روی آوردن به کشت گلخانهای که مصرف آب را به یک بیستم کاهش میدهد و جایگزین کردن کشت نشا به جای کشت بذر اشاره کرد.
در این میان، به دلیل بحرانی بودن وضعیت آب در کشور و ضرورت چارهجویی برای این مشکل و عملی کردن راهکارهای موجود، وزارت جهاد کشاورزی تشکیل کمیته ملی آب در این وزارت خانه را در دستورکار خود قرار داده است.
هدف از تشکیل این کمیته ارتقای بهرهوری در کاشت محصولات کشاورزی و تعیین خط قرمز آب برای استانهای مختلف است، بدین معنا که با توجه به اقلیم و وضعیت آب هر استان کاشت برخی گیاهان در این مناطق ممنوع میشود و در صورت کاشت این جنس محصولات آببَر، هیچ گونه تسهیلاتی به کشاورز پرداخت نمیشود؛ برای مثال کشت برنج در استانها به جز مازندران و گیلان ممنوع است.
در راستای برنامههای این کمیته، سازمان جهادکشاورزی خراسانرضوی نیز اقدامات متعددی را در دستور کار خود قرار داده است که از جمله آن میتوان به کاهش سطح زیر کشت محصولات در فصل پاییز در مناطقی که با کمبود جدی آب روبهرو هستند، اشاره کرد. علاوه بر اینها، بر پرداخت اعتبارات بلاعوض برای استفاده از آبیاری تحت فشار، ارائه تسهیلات ویژه برای کشت گلخانهای و توسعه مکانیزاسیون آبیاری تاکید شده است.
اما یک راهکار مهم پیشگیرانه دیگر، تعیین الگوی کشت مبتنی بر اقلیم برای مناطق مختلف استان است. بدین معنا که بررسی شود، چه محصولی با میزان آب کمتر و دوره رشد کوتاهتر، درآمد بهتری را برای کشاورز به همراه دارد، برای مثال میتوان به افزایش کشت زیره سبز و زعفران که آب کمتری مصرف میکند، کاهش کشت محصولاتی نظیر هندوانه و گوجه فرنگی که نیاز به آب زیادی دارد و ممنوعیت کاشت برخی محصولات در مناطقی که با بحران آب بیشتری در خراسان رضوی روبه رو هستند، اشاره کرد.
در کنار اینها، توسعه کشت گیاهان دارویی را در مناطق مختلف در دستور کار داریم، همچنین مسیر حرکت کشاورزی استان مبتنی بر ارزش افزوده به ازای هر مترمکعب آب خواهد بود.
اما نکته مهم در اجرای چنین برنامههایی، مسئله تامین اعتبارات است؛ زیرا هم اکنون فقط هفت درصد از اعتبارات آبی به بخش کشاورزی اختصاص پیدا میکند و بخش عمده و باقی مانده آن صرف آب شرب میشود که با توجه به تغییرات گسترده در بخش کشاورزی و بحرانی بودن وضعیت آب و همچنین نیاز به رسیدگی فوری به این مسئله در کوتاه مدت، اعتبارات فعلی نمیتواند پاسخگو باشد.
نتایج بررسیهای ما نشان میدهد که باید حداقل 20 درصد از اعتبارات مربوط به آب به بخش کشاورزی اختصاص پیدا کند؛ زیرا با توجه به میزان بالای مصرف در این بخش، امر پیشگیری ضرورت پیدا می کند. همچنین تخصیص مناسب اعتبارات کمک میکند تا برنامههایی که به منظور کاهش مصرف و مقابله با بحران آب به مرحله اجرا در میآید، مقطعی نباشد و در ابعادی تحقق یابد که در نهایت تاثیرگذار واقع شود.
نباید فراموش کرد که بخش زراعت، تامینکننده غذا و امنیت غذایی مردم کشور است. پس برای جبران کمبودهای آبی کشور، نباید یک حوزه مهم دیگر را قربانی کرد.
مشکل اصلی آب کشور، عدم مدیریت این منابع است. در این زمینه تمام برنامههایی که تدوین و اجرایی میشوند، باید به مثابه زنجیرهای بزرگ عمل کنند تا پایداری به آب و کشاورزی بازگردد و این امر با قبول مشارکت همگانی مسئولان و مصرفکنندگان امکانپذیر خواهد بود.
در پایان باید تاکید کرد که بحران آب در کشور جدی است و بخش کشاورزی احتمالا بیشترین تأثیر را از تغییر الگوی بلندمدت بارش خواهد پذیرفت. این یک حقیقت است، ولی راهحل مواجهه با آن، حکمهای قاطع در مورد تعطیلی کشاورزی نیست. اگر سیاستگذاری بخواهد روی چند محور محدود، ولی کلیدی تمرکز کند، میتواند روی دو محور «تصحیح کشت» و «اعمال سیاستهای حمایتی» تمرکز و سیاستهای جدید را به صورت شفاف به بخش کشاورزی اعلام کند.