* یَگ سوال دِرُم؟ ای پشههایى که دور لامپ مِچرخَن قبل از ای که ادیسون لامپو اختراع کنه دقیقا چکار مِکردن؟
* داشتِم فیلم آدمخوارها رِ نیگا مِکِردِم که مو جیغ کشیدُم! بابام گفت: نترس پسر گلُم، اینا آدم خوارن با تو کاری نِدرَن!
* دارُم مسواک مِزنُم، بابابزرگُم دندون مصنوعیش رِ آورده گذاشته تو جیب پیرهنُم مِگه: یَگ دستی هم به دندونای ما بزن!
* تازه با اصطلاح «شب شیک» کنار آمده بودُم که یک مُخ دلنگونی گفت: تاریکی به کام!
* رفتُم سر قبر مادربزرگُم... یارو آمده پیشُم نشسته مِگه: فوت کردن؟ گفتم: نِه! فردا امتحان ریاضی دِرِه خودشو زده به مردن که نره سر جلسه...!
* یَگ کنترل دِرُم تا مو رِ میبینه بدون باتری هم کار موکونه... از بس که زدُمش!
* شما شیر آب سرد ظرفشویی رِ به قصد آب خوردن وا کن یَگ سال هم بُمانی سرد نِمِرِه ، حالا بیا به قصد ظرف شستن وا کن تا دمای صفر کلوین( 273.15- )درجه مِره...
* انتظاری که پدرُم از مو دِره ...جامعه فیزیک از اینشتین نِداشت.